وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir
وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir

معرفی چند فروشگاه و گردشگاه در ارگ ایران

 معرفی چند فروشگاه و گردشگاه در ارگ ایران،   در این برگه چند فروشگاه و گردشگاه در نزدیکی راویدسرا را معرفی می کنم،  بایت این معرفی در ارگ ایران پولی دریافت نمی کنم و نخواهم کرد،  آنها از دوستان من هستند،  و فقط بنا به تقاضای این دوستان در مجموعه تارنما های ارگ ایران،  آنها را معرفی می کنم،  جهت استفاده از محصولات و خدمات آنها لطف کنید،  با لینکها و آدرسها و شماره های اعلام شده در صفحات آنها تماس بگیرید،  مطمئنا پشیمان نخواهید شد.

معرفی چند فروشگاه و گردشگاه در ارگ ایران

عکس انوش راوید در یک اثر تاریخی،  عکس شماره 3546.

   توجه:  دوستانی که در اطراف راویدسرا هستند،  و علاقمندند کار و محصول آنها را رایگان در مجموعه تارنماهای ارگ ایران معرفی نمایند،  در خدمت هستم.

معرفی چند فروشگاه و گردشگاه در ارگ ایران

اقامتگاه بومگردی خونه خورشید

      خونه خورشید کلبه ای گلی چوبی یا زگالی بومی غرب مازندران است،  اگر بگویم خونه خورشید روح و جان دارد،  باور کنید راست می گویم،  یه وقت از روح نترسید،  منظور احساس دارد و متقابلاً احساس ما را درک می کند.

کلیک کنید:  خونه خورشید خورشید خانم

معرفی چند فروشگاه و گردشگاه در ارگ ایران

اقامتگاه بومگردی خونه گلی

کلیک کنید:  خونه گلی فرزین ملکی

معرفی چند فروشگاه و گردشگاه در ارگ ایران

اقامتگاه بومگردی گته گلی خانه

      گته گلی خانه، گردشگری در طبیعت همراه انواع غذا های محلی سالم و طبیعی،  و اقامتی بیاد ماندنی در محیطی آرام و خانوادگی.  پیاده روی در جنگل، دیدن آثار تاریخی و طبیعی،  و گردشهای مختلف در گته گلی خانه بخوبی فراهم است.

کلیک کنید:  وبلاگ گته گلی خانه شهره اشتری

معرفی چند فروشگاه و گردشگاه در ارگ ایران

 اقامتگاه بومگردی تکیش زیبا

در غرب مازندران

کلیک کنید:  اقامتگاه بومگردی تکیش زیبا

 معرفی چند فروشگاه و گردشگاه در ارگ ایران

فروش عسل

عسل طبیعی ــ  موم ــ  برموم ــ  گرده گل،  زنبور و ملزومات زنبور عسل

ارسال به تمام نقاط ایران

کلیک کنید:  فروش عسل علی کاظمی

معرفی چند فروشگاه و گردشگاه در ارگ ایران

مشاورین املاک

معرفی چند فروشگاه و گردشگاه در ارگ ایران

 
. . . .
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا
      توجه 1:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت علم مربوطه وبلاگ،  با استراتژی مشخص یاری نمایید.

   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.

ارگ ایران   http://arqir.com

 

کلیک کنید:  تماس با ما      :     http://arqir.com/1

زبان های تاریخی ایرانی و فارسی

زبان های تاریخی ایرانی و فارسی

پیش نویس

      از ابتدای پیدایش انسان امروزی یا Homo sapiens ،  زبان گفتگو،  اصلی ترین و مهمترین مسئله رشد و تکامل بود.  بنظر من در ابتدا فرهنگ لغات زبان در دوران اولیه،  فقط یکی دو صفحه بود،  سپس طی زمان این فرهنگ ده و بیست و سپس امروزه به هزاران صفحه رسیده است.

      در بررسی های تاریخی،  بدلیل اینکه دسترسی به زبان تاریخی وجود ندارد،  از روی خطوط بجا مانده در سنگ و کتیبه و کتاب تا حدودی می توان زبان را گفت و شناخت.

      امید است روزی کتیبه های بیشتری از دوران های مختلف ایران کشف شود،  و جوانان باهوش متخصص روی آنها بمنظور ترجمه و تعیین زبان کار کنند.  خطوط و زبان موجود در آنها،  بما خیلی چیزها را ریشه ای خواهند گفت.

تصویر قدیمی ترین شاهنامه،  در اینجا ببینید و مطالعه کنید،  عکس شماره 3278.

   توجه:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.

لوگو پرسشگر و مطالبه گر باشید،  عکس شماره 1625.

کلیک کنید:  مدنی و اجتماعی ایران

. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .

زبان های تاریخی ایرانی و فارسی

زبان فارسی یا پارسی

      در شاهنامه فردوسی آمده که در زمان کیومرث سی گونه خط چون رومی و تازی و پارسی و سغدی و چینی و پهلوی و هندی و... در ایران بوده است،  و کیومرث آنها را آموخته است.  در آنجا ذکری از زبان ها نشده،  زیرا زبان های این خطوط خیلی با یکدیگر نزدیک بوده،  و نیاز به آموختن آنها را نداشته است.

      زبان پارسی یکی از این زبان ها می باشد،  در زمان سلسله هخامنشیان بخاطر اداره امور کشور،  نیاز به یک زبان مشترک داشتند،  که از همه این زبانها شکل گرفته و تدوین شده باشد.  زبان دری که داریوشی و یا درباری گفته اند،  این زبان بود،  که به زبان فارسی معروف شده است.

      این نوشته اندکی از قدرت تاریخی زبان پارسی است،  که در طول تاریخ درخشیده،  و نیازی به تکرار آن در وبلاگ نیست،  زیرا نمی گنجد.  در تاریخ نیک چگونگی  تاریخ سیاسی و تمدن ایران عزیز را بدون دروغ و واقعی نوشته ام.  نگارش و تعریف زبان پارسی در وبلاگ،  دلیلی بر بی اهمیت بودن زبان های دیگر در جغرافیای وسیع ایران فرهنگی نیست.

      همچنین همانطور که بارها در ارگ ایران گفته ام،  استعمار می خواهد ملتها و زبانها را رو در روی یکدیگر قرار دهد.  دشمنان دروغگو باید بدانند ایران و ایرانی هوشیار تر از ترفند های استعماری است.

      در مقالات  سنت گریزی و دانایی قرن 21 نوشته ام،  این قرن زمان آگاهی ها و فرهنگ یادگیری می باشد،  با مطالعه این وبلاگ براحتی می توانید،  دانش خود را در تاریخ و تاریخ اجتماعی بالا برده و مچ دشمنان را گرفته،  و آینده ای خوب برای ایران عزیز مان ساخت.

      در اکثر منابعی که این چند صفحه را از آنها نوشته ام،  فارسی را عربی شده پارسی می گویند.  درصورتیکه چنین نیست،  فارسی از دوران کهن بجای پارسی گفته می شده است.  برای ورود به جهانی نو دانستن و گفتن درست،  خیلی مهم است،  در ضمن نگرش های نو به جهان را نباید فراموش شود.

کلیک کنید:  حروف هیروکلیف جی

   ــ  فارسی = فا =  فر، بزرگی، شکوه + رسی = رستن و روئیدن،  فارسی = زبان رستن و روئیدن شکوه و بزرگی،  یک واژه کاملاً فارسی است.  به دروغ گفته اند:  چون اعراب نمی توانستند پ را تلفظ کنند،  بجای آن ف می گفتند،  بنابر این پارسی شد فارسی.  درصورتیکه پارس =  پر + سر =  پرسر،  مشروح در:

کلیک کنید:  معنی نام شهرها و روستاهای ایران

      زبان فارسی از هزاره اول خورشیدی ایرانی،  طی چند هزاره،  از تمدن های کهن ایران،  به مناطق وسیعی در آسیا گسترده شد،  در بسیاری از سفرنامه های واقعی نوشته شده است،  که زبان پارسی راه گشای آنها بوده.  زبان پارسی از  قدیم ترین زبانها و از گروه زبان های ایرانی آریایی یا تحریف شده هندو ایرانی (آرین) است،  زبانی پیوندی می باشد.

      این گروه زبانی مجموعه ای از چندین  زبان را شامل می شود،  که بزرگترین جمعیت جهان به این  گروه سخن می گویند.  صدها واژه مشترک میان پارسی،  و زبان های آسیای جنوبی و غربی و میانه وجود دارد.  قبل از نفوذ استعمار و ورود زبان های آنها،  پیوستگی وسیع این زبانها در طول تاریخ کمتر شد.

زبان های تاریخی ایرانی و فارسی

واژه سازی زبان پارسی

      زبان پارسی پایه اصلی زبانهای و لهجه های آریایی است،  اعراب بدلیل نداشتن  پ  در زبان خودشان،  پارسی را فارسی گفتند.  از دوره صفویه با نفوذ استعمار و عوامل داخلی آنها تا کنون،  به اشتباه پارسی را فارسی گفته اند،  و روان شده است.  زبان پارسی یا فارسی توانایی گسترش تا 226 میلیون واژه را دارد.

      زبان پارسی  1500 عدد ریشه دارد،  که با افزودن 250 پیشوند،  و  600 پسوند آن،  به اصل ریشه می توان واژه های دیگری ساخت.  مثلاً از ریشه  رو  می توان واژه  پیشرو  و  پیشرفت  را با پیشوند پیش  و  واژه  روند  و  روال  و  رفتار  و  روش  را با پسوند های  اند  و  ال  و  آر  و  اش  ساخت.   در این مثال ملاحظه می کنیم که ریشه  رو  به دو شکل آمده است،  یکی  رو  و دیگری  رف.

      با فرض اینکه از این تغییر ریشه ها صرف نظر کنیم و تعداد ریشه ها را همان  1500 بگیریم ترکیب آنها با  250 پیشوند تعداد  375000 = 250 × 1500  واژه بدست می دهد.  اینک هر کدام از واژه هایی را که به این ترتیب بدست آمده است می توان با یک پسوند ترکیب کرد،  مثلاً  از واژه  خود گذشته  که از پیشوند  خود  و ریشه  گذشت  درست شده است.

      می توان واژه  خود گذشتگی  را با افزودن پسوند  گی  بدست آورد،  و واژه  پیشگفتار  را از پیشوند  پیش  و ریشه  گفت  و  پسوند  آر  ساخت.  و از ترکیب  375000 واژه که در بالا نوشتم با  600 پسوند،  375000 × 600 = 000/000/ 225  واژه بدست می آید،  از ترکیب ریشه با پسوند،  1500 × 600 = 000/900 عدد واژه میتوان ساخت.

      جمع واژه هایی که از ترکیب ریشه ها با پیشوندها و پسوندها بدست می آید میشود:  226 میلیون واژه که در تمام زبانها بی نظیر است.  بدلیل توانایی بسیار خوب و ساده واژه سازی در زبان پارسی،  و هم خانواده بودن با زبان های هند و اروپایی توانایی بیشتری به این زبان شیرین داده است.

طرح درختی زبان

تصویر طرح ها از اینترنت،  شماره های 5577 و 5578 .

  توجه:  منظور از هند،  در هندو اروپایی،  هنداستان زمان سلسله هخامنشیان است،  که همان استان خوزستان فعلی می باشد،  جهت اطلاع بیشتر به جغرافیای تاریخی ایران بروید. 

       در قرن 21  با گسترش دانش و دانایی قرن،  که در مقاله قرن سنت گریزی گفته ام،  و تازش واژه های بیگانه به زبان پارسی،  نیازمند گرفتن تدبیری هوشمندانه برای افزایش توانایی زبان پارسی می باشیم.  بیشتر واژه های علمی به زبان انگلیس در جهان ساخته میشود،  و ما ناگزیریم در وسایل مختلف مثل کامپیوتر از آنها استفاده نماییم.

       در صورتی که آنها را داخل زبان پارسی نماییم در مدت کوتاهی چیزی از زبان پارسی باقی نخواهد ماند،  و اگر از آنها واژه های نو بسازیم،  ترکیب های عجیب خواهیم داشت،  که در نهایت نه پارسی داریم و نه انگلیسی.  بنظر من بهترین روش داشتن دو زبان رسمی است،  فارسی ملی و ادبی،  و انگلیسی بعنوان زبان علمی کشور.  که به این ترتیب با دانستن انگلیسی بصورت کامل و گسترده تا حدودی به علم و تولید جهانی می رسیم.

   پرسش از عموم:  شما درباره زبان چه پیشنهاد می کنید؟

  تصویر تاریخی کتابدار پارسی حدود 1310 خورشیدی،  مشروح در تاریخ کتاب و کتابداری،  عکس شماره 1255.

زبان های تاریخی ایرانی و فارسی

واژه های پارسی در زبان های دیگر

      زبان های دنیا 6 هزار می باشد،  که البته هر سال تعدادی از آنها از بین می روند،  بعضی از این زبانها  بسیار به هم شبیه هستند  .بنابر این همه زبانها را می توان  در 20 گروه عمده  جای داد.  یکی از مهمترین،  گروه های زبان ایرانی است (هندو ایرانی)،  که تمامی زبان های شبه قاره هند و ایران و اروپایی را دربر می گیرد.

      ریشه بسیاری از کلمات زبان های اروپایی یکی است، مانند:  است ـ پدرـ برادر ـ خواهر ـ  مردن ـ ایست،  و بسیاری دیگر که در اینجا نمی گنجد.  از  زبان پارسی  امروزه  دهها کلمات بین المللی  شده و به بیشتر زبان های مهم دنیا راه پیدا کرده، مانند:  بازار- کاروان –  کیمیا-  شیمی- الکل –  دیتا –  بانک –  درویش -  آبکری –  بلبلشال –  شکر –  جوان –  یاسمین – اسفناج-  شاه –  زیراکس – زنا –  لیمون – نارنج – ترنج – اورنج -  تایگر –  کلیدکماندان – ارد (امر، فرمان) استار –  سیروس-  داریوش- جاسمین ،  گاو ( گو= کو)ناو- ناوی-  توفان –  مادر-  پدر-  خوب – بد-  گاد- نام –  کام - گام – لنگ- لگ – لب- ابروتو – من -  بدن - دختر( داتر) -  و صدها و بلکه هزارها کلمه دیگر .  

      همانطور که کتاب تاریخ  نیک گفته ام،  در تاریخ زبانها در کنار یکدیگر تکامل یافته اند،  منجمله زبان پارسی که واژگانی از زبان های همسایه اش وام گرفته،  و  واژگان زیادی نیز به آنها واگذار کرده است.  بدلیل مرکزی بودن تمدن ایرانی تاثیر شگرف زبان پارسی بر زبان های نیمه غربی آسیا نیاز به توضیح ندارد.

      زبان پارسی زبان بین المللی عرفان است،  و عارفان بسیاری از عزیزان ترک و عرب و هندی،  کتاب های عرفانی خود را به پارسی نوشته اند.  مکتب‌ تصوف‌ هند و ایرانی‌ که از طریق‌ ایران‌ به‌ آسیای‌ غربی‌ و حتی‌ شمال‌ آفریقا نشر یافته است،  بیشتر کتابها و نوشته های خود را ‌ به‌ نثر یا شعر پارسی‌ نوشته‌ اند،  زبان‌ تصوف‌ در شبه‌ قاره‌‌ هند و حتی در میان ترکان همواره‌ پارسی‌ بوده‌ است.

      در زبان های اروپایی و از جمله در انگلیسی امروز،  نیز کلماتی با ریشه پارسی وجود دارد،  و صدها کلمه مشترک میان پارسی،  و زبان های اروپایی وجود دارد مانند:  بهتر (بتر)، خوب (گود)، بد،  برادر، داتر (دختر)، مادر، پدر (فادر، پیر، پیتر)، کاروان، کاروانسرا، بازار، روز،  و اینها را می‌توان تا بیش از  700 کلمه ادامه داد،  دلیل این اتفاق زبان باستانی سنسکریت می باشد،  که زبان مادری تمام زبان های ایرانی آریایی (هندو اروپایی) استدر قرآن و انجیل و تورات،  واژگانی از پارسی وجود دارد،  مانند:  پردیس (فردوس).

      بسیاری از نام های جغرافیایی و مکانها در خاورمیانه و شمال آفریقا،  از پارسی است، مانند:  بغداد، الانبار، عمان (هومان)، رستاق، جیهان، بصره ( پس راه)، رافدین، هندو کش، حیدر آباد، شبرقان (شاپورگان)، تنگه،  بدلیل فراوانی در هر دیاری و نقشه ای،  بسیار نام های پارسی می بینیم.

      واژه های پارسی بسیاری در زبان قرقیزی، قزاقی، ایغوری و ترکمنی می یابیم.  در مالایا،  جوار قریه بنام سامودرا، قبر حسام الدین وجود دارد،  که در سال 823 هجری درگذشته است.  سنگ قبر او در مالایا بی نظیر است.  این اشعار از ابیات سعدی روی آن نوشته و حکاکی شده است:

* بسیار سالها بشر خاک ما رود <><>  کاین آب چشمه آید و باد صبا رود *

* این پنج روز مهلت ایام آدمی <><>   بر خاک دیگران به تکبر چـرا رود *

     بیش از 350 کلمه فارسی در زبان اندونزیایی شناسی شده است،  واژه های:  خوش، سودا، بازرگانی، کار، کدو، نان، خرید فروش، حروف ربط : از، به، هم،  و امثال آن در اندونیزیای امروزه رایج است.

      نمونه ای از شعر شاعر آلبانیایی (آبوگویچ)،  از قرن نهم میلادی داریم:

* رخت ز آه دلم گر نهان کنی چه (نیست) عجب <>  کسی چگونه نهد شمع در دریچه بــــاد *

      شاعران پارسی گفتار و نویسندگان نامدار در قلمرو یوگسلاوی قدیم،  و سرزمین قفقاز مانند:  نرودویچ و بابا سرخیان آثاری از خود بجا گذاشته اند،  که سومه های نفوذ زبان پارسی را درآن نقاط جهان تمثیل می کنند.

      هفتصد سال پارسی زبان اداری هندوستان بود،  تا اینکه در سال 1836م،  چارلز تری ویلیان زبان انگلیسی را بجای زبان پارسی رسمیت داد.  روی مزار جهان آرا (دختر شاه جهان) این بیت نگار  شده است:

* بغیر سبزه نپوشد کسی مزار مـرا <><>  که قبرپوش غریبان همین گیاه بس است *

      همچنین بر لوحه سنگ مزار نور جهان و جهانگیر (در تاج محل)،  این شعر نور جهان حک شده است:    

* برمزار ما غریبان نی چراغی نی گلی <><>  نی پر پروانه سوزد نی سراید بلبــلی *

زبان های تاریخی ایرانی و فارسی

پاره ای ویژگی زبان پارسی

   1 ــ  در پارسی گاهی با تبدیل یک آوا معنی دیگری از کلمه حاصل می شود،  مانند تبدیل حرف ب به حرف و در کلمه  بالا ـ  والا،   که در اینجا والا معنی عظیم و مهم می دهد.

   2 ــ  تمام نامها بدون استثنا در زبان پارسی می توانند با ان و یا ها جمع بسته شوند .

   3 ــ  در پارسی با یک ریشه، می توان ریشه های دیگری ساخت،  و با افزودن پسوند و پیشوند به کلمات می توان دهها کلمه ساخت مانند:  دل، دانش، و ...،  که برای هرکدام می توان 20 کلمه ساخت،  مانند:  دل بر، دل داده، پردل،  کم دل، دل سوز، دل رحم، دل سنگ، دلگر، دلدار، بی دل، بادل، نادل، دل جین، دلچی، و.....

      دانشگاه، دانشجو، دانش ورز، دانشمند، دانشیار، بی دانش، پر دانش، دانشی، دانشور، دانش آموز، دانشجو، دانش پژوه.  در پارسی وزن های  گوناگون وجود ندارد،  و بدون شکستن ریشه، اسم فاعل و مفعول و...،  ساخته می شود،  که اینها همگی یادگیری زبان پارسی را آسان می کند.

     بزرگان کهن ادب پارسی از خط کوفی که قرائت آن  بسیار مشکل بود،  توانستند خط پارسی امروزی همراه با نقطه گذاری را  ابداع کنند.  ولی  تقریبا هزار سال است،  که این شیوه نگارش بدون تحول و تکامل باقی مانده و به علت نوشته نشدن صداها، ضمه کسره و فتحه، غیر پارسی زبانان بسختی می توانند واژگان را بدون شنیدن و فقط از طریق کتابت فرا گیرند.  مشکلی که البته در زبان های دیگر و در کتابت با حروف لاتین نیز بطور کامل برطرف نشده است.  اما در پارسی نیز با کمی انعطاف می توان این مشکل را حل کرد.  کردها و پاکستانی ها تا حدودی با ابداع بعضی ابتکارات این مشکل را کم کرده اند.

کلیک کنید:  فرهنگستان واژه های زبان پارسی

 

زبان های تاریخی ایرانی و فارسی

تاثیر زبان پارسی بر زبان و ادبیات عرب

      همانطور که در تاریخ زبان نوشته ام،  هیچ زبانی در دنیا نیست که از سایر زبانها واژه هایی نگرفته باشد، همه زبانها از یکدیگر چیزی پذیرفته اند.  گرفتن واژگان از زبان های دیگر هیچ عیب و نقصی برای یک زبان محسوب نمی شود،  مهمترین زبان فعلی جهان انگلیسی تقریبا 75 درصد کلمات خود را از سایر زبانها بویژه انگلو، جرمن و لاتین گرفته است.

      اسپانیولی و پرتغالی 95 درصد زبان و ادبیاتشان یکی است،  با این وجود خود را دو زبان مختلف می نامند.  زبان عربی و پارسی نیز از همدیگر واژگان زیادی وام گرفته اند،  بیشتر اصطلاحات فقهی، مذهبی و حقوقی از زبان عربی گرفته شده است،  هر چند که پارسی آنها بخوبی می باشد.  زبان عربی نیز به نوبه خود واژگان زیادی دست نخورده از پارسی گرفته است.

      جوالیقی  838 کلمه و در کتاب المنجد321 کلمه،  و ادی شیر در کتاب خودش 1074 واژه را که زبان عربی از زبان پارسی گرفته است،  توضیح داده اند.

      برای نمونه از کلمه پادشاه در زبان عربی دهها کلمه ساخته شده است.   واژه های:  اشتها، شهوت، شهی، شهیوات، شاهین، شیخ، بدشاو، پاشا، باشا،  همگی از کلمه پارسی پادشاه گرفته شده اند.  مثلاً از واژه گناه کلماتی مانند:  جناه، جنایی  و جنحه، جناح، جنائیی، جنحه، مجنی، جنایت، جان، یجان،، هامش و حاشیه از گوشه و شکایه از گلایه،  و الی آخر.

      شعر حماسی‌ و پهلوان‌ نامه ‌های‌ ملّی‌ در ایران‌ پیش‌ از اسلام‌ همواره‌ از محبوبیّتی‌ گسترده‌ برخوردار بوده‌ است. ادبیات‌ فارسی‌ در این‌ زمینه‌ نیز همچون‌ بسیاری‌ از زمینه‌ های‌ دیگر بسیار غنی‌ و تاثیر گذار بر ادبیات عرب و بر تمام فرهنگ های منطقه و جهان بوده است.

       حداقل 15 نویسنده بزرگ ایرانی در شکل دهی ادبیات عرب نقش داشته اند،  که سیبویه از جمله آنها است،  که در نویسندگان ایران نوشته ام.  معمولا دانشمندان ایرانی در ادبیات، طب، کیمیا، تفسیر و معارف دینی، نجوم، موسیقی، جغرافیا، زبان شناسی، تاریخ،  خدمات بی نظیری نه تنها به جامعه عرب و اسلامی بلکه به جامعه بشریت نمودند،  ولی بعلت کم کاری ایرانیان امروزی،  در کشور های عربی بعنوان عرب می شناسند.

      همین دانشمندان بودند که از مصدر های فارسی با استفاده از ابواب و قالب های گرامر عربی صدها کلمه جدید ابداع و به غـنای ادبیات عربی افزودند.  خاطر نشان نمایم از نظر انوش راوید، دانشمندان متعلق به ملتی نمی باشند،  آنها برای بشریت کار و خدمت می کنند.  آنها همچنین در ادبیات پارسی،  با استفاده از مصدر ها و قالب های عربی،  کلماتی ساخته اند که بعدها بسیاری به ادبیات عرب وارد شده اند،  مانند:  سوء تفاهم ، منتظر و....

      از پارسی با کمک قالب های عربی واژگانی ساخته شده،  که تعدادی از آنها به زبان عربی نیز راه یافته اند مانند: استیناف = از نو، درخواست نو و تجدید نظر،  تهویه = از هوا بر وزن تفعیل وزن توزین و....  زبان های گروه سامی و عربی بخش اعظمی از واژگان خود را از پارسی گرفته اند،  که در مورد عربی بدلیل ماهیت صرفی و قالب های متعدد آن واژگان فارسی بیشتر در شکل مفرد و ساده آن قابل رد یابی است،  و بدلیل ذوب شدن در قالبها و صیغه ها رد یابی آن  مشکل می شود. 

      زبان پارسی از معدود زبان های دنیا است که تقریبا عموم واژگان وام گرفته را بدون دستکاری و بدون حذف آوا و حروف می پذیرد.  بویژه کلمات قرآنی را بدون هیچ تغییری پذیرفته است،  مانند:  صالح، کاذب، مشرک، کافر، و...  بسیاری اعتقاد دارند باید هدف از بیگانه زدایی از زبان پارسی، نه حب و بغض نسبت به بیگانه بلکه باید تلاش برای آسان کردن پارسی از یکسو و پویا و زنده نگه داشتن آن از سوی دیگر باشد.

      بطور نمونه کاربرد جمع مکسر عربی فهم پارسی را برای غیر پارس زبان ها مشکل می کند،  مانند:  اساتید، بساتین، دساتیر، خوانین، دهاقین، بازارات، میادین، اکراد، افاغنه، بجای:  استاد، بستان، دستور، خان، دهقان، بازار، میدان، کرد، افغانی،  که همگی باید با افزودن ها جمع بسته شوند،  نه بصورت مکسر عربی.

       خارج کردن واژگانی که در اصل ریشه پارسی دارند،  کمکی به پویایی زبان پارسی نمی کند،  و بسیار گفته و شنیده شده که افرادی ما را از بکار بردن بعضی کلمات مشترک که در پارسی و عربی از قدیم وجود دارند برحذر داشته اند.  بطور نمونه می گویند نگویید:  جنایی و استیناف، فن، صبح، نظر،  بگویید:  کیفری و تجدید نظر، پیشه، بامداد، دید و ... نگویید خیمه یا مخیم،  بگویید اردوگاه و  نگوئید .... بگویید.

      حال اینکه بیشتر اینگونه کلمات ریشه پارسی دارند،  در همین مثال های گفته شده به ریشه جناح که گناه است و کلمات جنائی، جنایت، جناة، جناح، جنحه، مجنی له و علیه جنی یجنی و.... همگی از ریشه جناه یا گناه ساخته شده.  یا خلیج که از خلید پارسی به معنی فرو رفتگی آمده است،  و در خلیج فارس توضیح نوشته ام.

      استیناف از بردن واژه نو به باب استفعال بدست آمده،  و استانف، یستانف و...،  از آن بدست آمده  است.  فن از واژه پن و پند ساخته شده،  و در صیغه های مختلف عربی، فن،  یفن، فنان، تفنن، متفنین و...  از آن ساخته شده است.  صبح از صباح و صباح از پگاه  ساخته شده،  و مصباح و.... از آن ساخته شده است.

      نظر عربی شده نگر می باشد،  انظر، نظر، ینظر، منظر و  .... از آن ساخته شده اند.  خیمه از واژه پهلوی گومه و کیمه (به معنی کلبه) گرفته شده،  و خیام، مخیم، خیم، یخیم، صرف شده است.

      در مورد واژه گان لاتین نیز گاهی همینطور است،  مانند کلمه بالکن، بنانا (موز)، بانک، که هر سه ریشه پارسی دارند.  چه نیازی است بجای عبارت،  دار آخرت،  که در اصل پارسی است،  عـبارت،  سرای دیگر،  را بکار بریم،  و یا بجای بالکن که لاتین شده همان بالاخانه است،  و از طریق ترکی به فرانسه راه یافته و بجای واژه گان بین المللی،  پارتیزان، پارتی، پارسی، و...

      بنانا، بندانه،  که از طریق عربی به لاتین راه یافته است،  کلمه دیگری بکار ببریم.  حذف و یا جایگزینی  واژگان بین المللی مانند:  رادیو، تلویزیون، کامپیوتر، و...،  که در همه زبان های دنیا نزد مردم جا افتاده است،  نیز نباید اولویت داشته باشد.

      بسیاری از کلمات مشترک پارسی و عربی اگر مورد کنکاش قرار گیرند،  ریشه پارسی آن معلوم می شود.  بطور نمونه تقریبا بندرت کسی در عربی بودن کلمه کم (چن، چند)، جص (گچ)، رباط، بیان،  نور، دار الاخره، تکدی،  رجس، نجس  و یا باکره (پاکیزه (ترجمان تردید کرده است.  اما در حقیقت همه اینگونه کلمات یا بطور کامل پارسی هستند و یا معرب شده هستند.  بطور نمونه برای کلمات  فوق در زبان عربی ریشه و مصدر حقیقی وجود ندارد،  و وزن بعضی از آنها نیز عربی نیست.

      کلمه نور بر وزن کور و دور و خور است.  اگر نور با همین شکل پارسی نباشد،  حتما عربی شده خور (به معنی خورشید و روشنایی) است،  رباط در پارسی به معنی اسطبل است.  رباط الخیل یعنی خانه یا پرورشگاه اسب،  ریشه آن به رهپات و یا ره باد برمی گردد.  نجس و رجس هر دو از واژه زشت و جش گرفته شده اند.  دار، در زبان پارسی به معنی دارنده، پایه، ستون، تنه درخت، بکار می رود،  مانند:  دیندار، داربست، دار و درخت،  اما در عربی آنرا در معنی خانه بکار گرفته اند،  مانند دار الحکمه و....

       قرآن شناس، زبان شناس و پژوهشگر نامی انگلیسی زبان،  جفری آرتور،  می گوید،  بیست وهفت کلمه قران ریشه پارسی دارد از جمله : سجیل = معرب سنگ و گل،  اباریق = جمع ابریق، معرب آبریز،، تنور، مرجان،  مِسک = معرب مِشک،  کورت = کور شدن، تاریک شدن،  تقالید = قلاده، جمع تقلید،  بیع = خرید و فروش،  بیعانه = بیانه، قسمتی از پیش پرداخت،  جهنم، دینار، پول رایج ایرانی قدیم،  زنجبیل = معرب زنجفیل،  سُرادِق = سراپرده،  سقر = جهنم، دوزخ،  سجین = نام جایی در دوزخ، زندانی،  سلسبیل = سلیس، نرم، روان، گوارا، می خوشگوار، نام چشمه ای در بهشت،  ورده = پرگه، گل سرخ،  سندس =  دیبای زربفت لطیف و گران بها،  قرطاس = کرباس، کاغذ، جمع آن قراطیس،  اقفال = جمع قفل.

      بعضی پژوهشگران تعداد واژگان پارسی قرانی را بیش از یکصد عدد برآورد کرده اند،  مانند:  سراج = چراغ،  دار،  غلمان = گلمان، جوان گل رو،  جُناح = گناه،  رجس = زشت،  خُنک= سرد،  زُور= قوه، نیرو، عقل،  شُواظ = زبانه آتش، شعله، حرارت، درحال ذوب شدن،  اُسوَه = الگو،  فیل= پیل،  توره= شغال، حیوان وحشی، عبقری (آبکری آبکاری) =  زیبا سازی،  کنز= گنج،  زبانیه =  نگهبانان دوزخ، زبانه کشیدن شعله های آتش، ابد = جمع آن آباد، جاودان،  قمطریر= شدید، سخت، دشوار، نجس= ناپاک، پلید،  بررُخ= مانع وحایل بین و چیز،  تَبَت = نابود شده، قطع شده، تب و تاب یافته،  سخط = خشم گرفتن برکسی، غضب، سُهی = بگونه سها، ستاره کوچک و کم نور در دب اصغر، اریکه = اورنگه = ارائک به معنی بالش و متکی  چند بار در قران تکرار شده است،  برهان = دلیل، در قرآن برهان و براهین آمده است،  برج =  تبرج،  الجزیه = گزیت،  الجند = گند.    

      بسیاری از کلمات ریشه و بنیاد پارسی داشته،  که به فراخنای زبان عربی درآمده و مشتقات آنها با دلایل از جانب محققین گفته شده است،  نفوذ گسترده واژگان پارسی به سایر زبانها نشانه کهن و ریشه دار بودن آن است،  همچنین زنده بودن و اهمیت آن را در همه زمانها اثبات می کند.

کلیک کنید:  تماس و نظر و پرسش 

زبان های تاریخی ایرانی و فارسی

بعضی غلط های رایج

      بسیاری از مردم به اشتباه کلماتی مانند:  تاج، خبر، بیگ، دهقان، خاقان، خان،  را به زبان های دیگر مرتبط می کنند.  در حالیکه بطور نمونه:  دهگان یا دیهه گان ریشه کلمات دهقان – خاقان و خان است.  گاهی در زبان پارسی نیز،  آواهایی مانند:  گ – ش -  پ و  ذ   به آواهای  ج –  س –  ف  و ذ،  تبدیل  شده است.  مانند:  گرگان = جرجان،، شوش = سوس،، پند = فند،  استاذ = استاد،  و گاهی گ در آخر کلمات به ه تبدیل شده،  مانند گردگ = گرده.

   تصویر لوح زرین پی بنای آپادانا با کتیبه های سه زبانی،  از داریوش بزرگ در موزه ملی ایران،  عکس شماره 1114.

      سه زبان پارسی، ایلامی، بابلی،  دلیل بر اهمیت و ترکیب زبانی ملت های قاره کهن بوده است،  این نوع کتیبه ها جای تحلیل زبان و جامعه شناسی تاریخی دارد.

   واژگان پارسی بصورت های زیر به زبان عربی داخل شده اند:

   1 ــ  بدون تغییر یا با کمترین تغییر مانند:  بند،  بند،  بنود،،  سکر = شکر،  شیرین،،  ارش،  بخشش، دیبا،،  آشوب، اوباش،،  ابریشم، ابریسم،،  خیار، عدس، لوبیا، شادان، شاذان،  بادام، استاد، خبر، درویش، استاد، دیوان و...

   2 ــ   با تغییر،  حذف و تبدیل حروف پ- ژ- چ- گ،  که در زبان عربی وجود ندارد،  به صدا های دیگر مانند:  چغندر = شمندر،، چنده، چیه = شنوه، پگاه = صباح،،  پند = پن = فن،، گاومیش = جاموس،، گلنار = جلنار،، چلیپ = صلیب،،  چین = صین،، چارسو = شارسو،، دیباچه = دیباجه،، گدا = کدا = تکدی،، لگام = لجام،، چمران= تشمران،، گرنادا = قرناطه،، خانه گاه = خانقاه،، گزیه = جزیه،، گعک = کعک = کیک،، گنجینه = خزینه،،  پرده= برقه و ...

   3 ــ  تغییر حروف ک به ق  و  خ -  مانند:  کاسپین = قزوین= کله= قله،، کوروش = قورش،، کسرا = خسرو،.

 تغییر کلی:  گاهی در  تبدیل واژه پارسی به زبان عربی  هیچ اثری به جز وزن واژه پارسی باقی نمانده مانند:  چند، چن  = کم،، گچ = جص، مجصص،، زشت= رجس،، پسک = برص،، گنج، کنز،  و ...

   4 ــ  کاربرد کلمات در معنی متضاد با پارسی و یا غیر معنی اصلی  مانند:  خوبه = خیبه،  زرابی،  قالی.

   5 ــ   به هم ریخته شدن تمام صدا و حروف مانند:  باغ = غابه،،  باغـات= غابات.

   6 ــ   یک کلمه از پارسی چند بار و به معنی های مختلف وارد عربی شده،  مانند:  از کلمه باغ = باقه،  به معنی دسته گل و کلمه، غابه به معنی جنگل، ساروج  به معنی نوعی ملاط  سیمان و آب،  انبار و سهریج، صهریج به معنی، تانکر.

   7 ــ  حذف سایر آواها  مانند:  نارگیل = ارکیل،،  آبریز= ابریق.

   8 ــ  گاهی در تبدیل واژه پارسی به زبان عربی تنها یک حرف از  واژه پارسی باقی مانده است،  مانند: گوشه = حاشیه = هامش = حامش = جشن = دشن = تدشین،،  سنگ = سنج = صنج =  چار راه  = شارا = شارع = شاد یشید =  شادی،  اناشید = جشن = دشن=  تدشین،،  تایگر= بایبر = ببر = نمر ( نمور) و...

   9 ــ  گاهی در ادبیات زبان پارسی از مفردات پارسی و یا عربی کلماتی ساخته شده،  و بعد به ادبیات عرب نیز راه یافته است ، مانند:  فهم و سوء تفاهم –  تهویه.

   10 ــ  حذف و یا تغییر و تبدیل هر یک از حروف عـله " و . ا . ی"  به یکدیگر، مانند:  جوراب = جورب،، خوب = خید = خیر. 

   11 ــ  تبدیل،  ا  به هـ  و تبدیل، ز به س،  مانند: اندازه = هندسه،،  اندام = هندام.

   12 ــ  گاهی در  تبدیل واژه پارسی به زبان عربی دو  حرف از  واژه پارسی باقی مانده  است، مانند:  آیین = دین.

گاهی در تبدیل واژه پارسی به زبان عربی آواهایی به آن اضافه شده مانند:  ستون =  اسطوانه = استوانه،،  سروج  ساروج سهریج  صهریج.

   توجه:  زبان اربی که بعدها عربی گفته شد،  ساخته و پرداخته شده از زبان تمدن کهن جی است،  مشروح در:

کلیک کنید:  تاریخ پیدایش زبان عربی

   زبان های تاریخی ایرانی و فارسی

نمونه هایی از نام ها و واژه های پارسی در ادبیات عربی:

      وزیر، وزارت، مرزبان، اسوار، دیوان، برید، ورد (برگ- گل)،  ورق، دین، مصر، میثرا- الهه الشمس، تاج، سفته، چک، خنجر، جوشن، خود، خدنک، ساروخ، هاون، ستون، استون، استوانه،..  نام ستارگان:  هرمس، ناهید، بهرام، مهر، کیوان، تیر، ماه، بروین، ناهد.

      در موسیقی:  نای، نی، سورنا، بربط، تنبور، صنج، سکاح، سیکاه،..  بغ، بگ، بیک (بعضی به غلط این واژه را ترکی می دانند)،  به معنی ارباب امیر خداوند رهبر دینی، مرشد و هدایتگر است، که بغ دخت (بیدخت)، ایزد بانو نام دیگر آناهیتا فرشته آبها و پاکی، بغداد، جم، عجم.

      دیباچه = دیباجه،، امیر، میر،، پاک، پاکیزه = باک، باکره،،  پگاح = صباح،..  پیام = بیان،..  پروانه، فروانه = فرواشه، فراشه،..  ابریق= آبریز،، اندازه = هندسه،، اندام = هندام،، بخشیش = بخشش،، الجاموس = گاومیش،، جلنار = گلنار،، شمندر= چغندر،، سکر= شکر،، فن= پن(پند) صلیب (چلیپا)،، استاذ،  دور =  دوران = دوریه،، لج، لجاجت لجوج،،  تریاک= تریاق،، شاد، فرح، شادان = شاذان،، شیشه،  رزق (روزیک)،، لگام = لجام،، هزاره = حضاره (تمدن)،،  حور= حوریه،،  فتیله، فارس، فرسان، جهنم، راز، رمز،  بند، بنود،، زیور= زینت،،  خیار، جربزه، صابون، گچ = جص،، غوغا، سوگ ( تونل ) = سوق،، چهار سو = شارسو،، زنانی (زننما) زانی، زانیه، زان، دین، دستور،، کرباس= قرتاس،،  گدا= کدا تکدی، قاب ( کاب)،، کعب،  بته = پته= بطاقه (بلیط)،،  کلات قلات= قلعه قلاع،،   دلو دوالی،،  رنگ= رنج،، روزنامج،،  خانه، پادشاه = پاشا= باشا= شاهی = شهی (لذیذ)، شاهین، شاو، شاحنه، باشه (نوعی شاهین)،، شیرین، شمع و شمعدان،،  شلوار=  سروال سراویل،،  مهرگان = مهرجان،، آبخانه، آباد، آبدان = حوض،  آجر= آجر، آگر، آجور،، آخور = اصطبل،،  آزاد مرد = رجل حر،، آستانه = دربار،، آسمان خون = آسمان گون،، آهن.  اباش = اوباشه = اوباش،، ایوان، دیوان، اخش = خوش، ارجمند = با ارزش،  عزیز، ارجوان = ارغوانی، شراب،،  ارزن = ارز،،  ارگ، بورگ = برج،،  انجمن=  الهنزمن،،  الماس =   الماس،، انبار = الانبار،،  انبان = انبان،، استبرق در قران آمده است، اصل آن استبرگ،  انبوب، انجر، اسوه،  در قران در چند آیه تکرار شده است.  اسوه از کلمه پهلوی آسا  به معنی نمونه گرفته شده است.  اساور = اسوار به معنی اسب سوار،،  اشتربان = شتربان،،  بابا، باذام، بیجامه،  باذنجان=  باذمجان،، بندر، پاپوش، چی = پاپوش=  بابوش،،  بابونج = بابونه = پونه،،  باج = باژ= مالیات و زورگیری،  باجه = پاچه،  باجایه = چادر نقاب = پوشش،،  باخ = باختن،، باداش = پاداش،، بادزهر = پادزهر،،  بادگیر = بادکیر،، بادنج = جوز هندی،،  بادهنج = بادهنگ،،  باده = می،،  بارجاه = بارگاه = کاخ و قصر،،  بارجه = کشتی جنگی،،  بارجین = قاشق،، باره = پاره = بهره،،  بارود= باروت،،  پارولا = مکر و حیله،،  باری = بوری،  حصیر،،  باریچی = باروتچی،،  باز=  عقاب،، بازار= سوق،، بازدار= صاحب عقاب،،  بازرباشی= بزرگ بازار،،  بازرکان= بازرگان،، بازوبند= باصوبند،، بازی = ملعبه،، بازیار = مربی شاهین و عقاب،، پاسبانی = نگهبانی شب،، باسقانی = بازرس،، باشق = باشه نوعی عقاب،،  باطیه = پاتیل = بادیه، باغ = باغ، باغبان = باقدار،، باغستان = بوستان،،  باک = پاک،، بال = بال،، باله = جوراب محکم از کلمه پیله گرفته شده و رقص باله از این کلمه است)،، پالوته= بالوظه= فالوذج = پالوده،،  بانو، بانوان، بانوکه= بانوچه،، نمر = ببر،،  بخشیش = بخشش،، برجد = لباس برچم = برچین، پرچه = یاره،،  برخ = سهمیه،،  برخاش = پرخاش،،  باقة = دسته گل، باغ گل،،  باغ داد، بغ داد =  بغداد،،  برزخ = پرژک = پردک = پرده = برقع،،  برزغ = پرذوق، پر نشاط،،  برزه = برزکار،،  بسط= بساط،، از کلمه پوست  پهن کردن  بسط کردن و بساط کردن،، بست = بستن،، بستان از بو استان و یا باغ استان گرفته شده است.  بستان = بگیر ،، بستانبان = باغبان،،  پستان = پستان،،  بغوان = باغبان،، بقجه = بقچه،، بلاز= بلاژ،،  شیطان،، بلاس = پلاس، بلبل،، بلدام = پلید اندام = بلندم،، بلس = پلوس = ابلیس،،  بلشت = پلشت، نجس،، بلکون = بالگون،،   بلند= بلند،، بلنک = پلنگ،، بهادار= ثروتمند،، بهار= بهار نوعی گل،، به به = به به،، بهبوذان = بهبود،، شاد، بهرس = بهی = زیبا،، پهریز= پرهیز،، بهزر= به زر،،  بهو = صوفه، ایوان، بوتقه، بوته، قالب، بوتین = پوتین،، بوران = باران، بشارت، بوس = بوسه،،  بهلول از  پهلوان،بهلوان = پهلوان،، پوچ = بوش،، برهوت = بیابان،،  برو = برو،  برواز= پرواز،، برید= بردن نامه،، پادشه = باشه،، بذر= دانه.  بزکوار= بزرگوار،، بس = بس است،،  بساط= بسط= پهن،،  بشکیر = پیشگیر= پیشبند،، بشم = پشم = تخم،،  بط= پت،،  بطریق = پاتریک،، بغشور = کاشور،، بقجه = بقچه،، بقسماط =  پخت مال نوعی نان خشک (پی تنوری )،، بقلاوا= نوعی شیرینی،، بلاس = پلاس = زیلو و زیر انداز دراویش،، بهبوذان = مسرور = شاد،، بهرامج = نوعی درخت،، بهرم = بهرمان = نوعی پرنده،، بهزر = بهترین زر،،  تبان = تنبان ،، تبر = تبر = طبر،، تبرج = برج،، تخت = تخته خواب،، تخدار = پادشاه،، تور = نوعی نخ،، ترس و مترس نوعی چوب حائل، ترسانه = انبار مهمات، در زبان ترکی و عربی،  اما اصل آن از ترس فارسی گرفته شده  است.

      اکسید آهن، این کلمه به زبانهای اروپایی نیز رفته است. توت = توت، میوه توت و درخت توت،، التور و طست = تور و طشت  دو نوع ظرف هستند.  تور نوعی سبد و نوعی بافتنی است.  التیر = تیر = تیرک = ستون چوبی ،، تیغار = تغار،،  الجادی = الشادی = نوعی شراب زعفرانی،، الجارق = چارق = نوعی کفش، الساروخ نیز گفته می شود، ساروخ همچنین به موشک نیز گفته می شود.  جاش = جوش،، جاکوش = چکش،، الجام = جام = کاسه = تاس،، الجاموس = گاومیش،، جان = جن = جن و پری،، الجاه = جایگاه،، الجاوشیر = گاوشیر،، جردقه = گرده = گردگه = یک عدد نان،، الجرز= گرز،، الجرف= توبه 109= جرف = گررف،، الجرم = گرم،، الجرماق = ؟ جرموق = گل موگ، نوعی کفش،، الجزاف = گزاف =  گزافه گویی،، جزدان = جلد قران،، الجزف = گزاف = زیاد = بی اندازه،، الجص = گچ = جبس = چسب،،  بعضی به اشتباه این کلمه را یونانی دانسته اند،  در حالیکه جبص و جیس همگی از کلمه گچ می باشد. جفت= جفت= زوج،، الجل = گل،  الجلاب = گلاب، این کلمه به فرانسه نیز رفته است = جولپ،، تولیپ،، جلاهق = کلاهک = نوعی تنفنگ،، جلبان = گلبان،، الجلجلون = گلگون،، چکین = سکین،، الجلسان = گلشن،، الجلنار = گلنار = گل انار،،  جلنسرین = گل نسرین،، الجلوز = دانه صنوبر،،  جم = جمشید = عجم،، الجمان = گمانه نوعی در و لولو،، جمباز = اکروبات = جم باز = جان باز،،  جمرک = گمرک،،  جن = جان = شیطان،، الجنار = چنار،، گند = قند،، الجنبذه = گنبذ،، جندر = چادر،، جندره = چنگره = چکش چوبی،، جنزیر = زنجیر،،  جن = اجنه 39 الرحمن،، جند = گند،،  کوشک = قصر،، جوف = یوگ = خالی،، جوق = جرگه = گروه،، جون = گون = لون،، جوهر = گوهر،، جویبار = رودخانه و نهر،، جیسران = گیسوان = دسته خرما.  حانه و الحان  از خانه گرفته شده  به معنی پستو خانه که در آن مشروب می فروشند حانوت به معنی فروشگاه نیز از همین کلمه است.  الحب حوب  از خونب و تونب و تنگه  نوعی ظرف  آب، حباری = حوبره،  نوعی کبک،،  حربا = خرپا،،   خاشوقه = قاشق،،  دهقان = خاقان = خان = رئیس،  بعضی آنرا پارسی و بعضی آنرا ترکی می دانند. احتمال دارد از ریشه  دیهگان  و دهقان به معنی کدخدا گرفته شده باشد.  غنچه  = خنچه،، الخلیج = خلیج،، خندریس = کنده ریش،، الخندق = خندق،،  خورشید، خورنق = خرگاه،، خورنه گاه، خورندگاه،، خوش بوش = خوش پوش،، خید = خوب = تازه،،  خیر = خوبی،، خیزران = خیزران = نی،، خیش = کیش = پارچه کتانی،، الخیم = خم = زیادی، دکان،، دیبا=  دیباج،، دیباچه = دیباجه،، دنگ = ضنک،، دنب بره = طنبوره،،  دایه، دولت، دسته، دباره، دهلیز، دولاب، دلو، دول = دلو، دینار،، قوزه =کوزه،، گل پنبه،  جوزق، غذا،  نیزه، نیزک،  نوروز= نیروز،،  نرگس = نرجس،، نی، نای،  نازک، نشان، نسرین، نهی، نرد = بازی تخته، سیب= سیب، سیبوی، مصیب، سرایه، سرو، سندان، سرپوش = الطربوش، سراب،  سمندر= سمندر،، سنبوک = نوعی زورق،، سوله پای = لاکپشت،،  سلحفاه،  سرور، سفینه، سرداق،  سرطاق،،  سبد= سبط،، چکین = سکین، خنجر، خونگر،،  سرد = برد، برودت، بارد،، سندباد و تند باد،،  سرداب = سرداب، انبار زیرزمینی،، سرو، سندان،  سرپوش =الطربوشئ،  سمندر= سمندر،،  شترنگ = شطرنج ، شاهین،  شهری، شهره، شراب، شاهی، شهی = لذیذ،،   شلوار=  سروال، سراویل،،  شادی =  شادی، شاطی، شیرین، شیشه، شهرزاد، شهرازاد، شاهراه، الشهره، شال = شال،،  شادی، شاذان، چمن = شمن = صنم،  شنبه،  سمبه، سبت، توت، تنور، تنبان، تبان، تل = تپه= تل اتلال،،  ترنگبین= ترنجبین،  تابوت،، تیمار= بیطار،، تاس = طاسه،، ترشی=  طرشی،، تشت = طشت،،  تب = طب، طبیب،، تمساح = تمساح، تماسیح،، تریاک= تریاق،، تراج = دراج،، تاووس= طاووس،،  تاج= تاج،،  تتویج = متوج،، تر و تازه = طری و تازج طازج،، لک لک = لق لق،،آب = لعاب، الآب،، ورم = تورم و مشتقات آن،،  وزن = اوزان،،  گنجینه = خزینه = انبان، انبار = خزینه، یخزن، مخزن،، گلستان = جلستان،، گنج =  کنز، کنوز،، گل آب = جلاب،، گلابی = کلابی،، کاروان = کاروان، قیروان،، کاری = الکاری = العقاری = سازنده، بنا، کندک = کندن = خندق،،  کبایه،  کیذ، کید= کید،،  کیمیا = شیمی= کیمیا،،کفچلیز =کفگیر= قفشلیل،،  کشیش= قسیس، قسیسین، کنشت، کنیست = کنیسه، کنایس،،  نفت = نفط،،  نقش = نقش، نقاش، ینقش، منقش،،  ناو، ناوخدا =  ناخذا،  روستا = روستاق،، الرزداق،، رای = الرای،، رونگ، رونق= رونق،، رهبان= ربان، رو برو = رو،، رهنما = رهنامج،،  زور= زور، تزویر،، زفران = زورق،، زواریق، زندیک = زندیق،،  زنگول = جلجول زنگ دام و گله،، هاون = هاون،، دستور = دستور، قانون اساسی،، دلو، دود، اود، عود = دود چشم زخم،، دولاب، دوغ، دیباج، دیدبان،، دهقان = دهاقین، دهاقنه،،  دشن = جشن افتتاحیه = جشن،، دکل = دقل،، دکان،، دکمه = تکمه،، دشمان = دشمن،، چوگان= صولجان،، چلاق = شل، شلال، شلل،، گرداب = جرداب،، جوراب = جوارب،، جاروب= شاروب، جاروف،، کیهان = جهان = جیهان،،  جوال = توبره،، جوخ، خورشید = خور = خوری = شمس،، خانقاه = خانگاه،، خوش پوش = خوش بوش،، خاشاک= غساق،، سیخ = سخ،، فلفل، فنجان، فستان، فورگ = بورگ = برج = برج = ابراج = بروج،، فانوس = الفانوس،، صابون، غذا، تغذیه،، آبکاری، آبگری = عبقری،،  میدان = مینا،، مومیایی، مجانی،،  مال= مال، اموال، تمویل،،  ماما = مادر،، مرزبان،  موج = فوج، افواج،، لیمو = للیمون،،  لوبیا، لنگر = لنکر،، لشگر = لسکر = عسکر،،  دود = اود = عود،،  عروس، عنبر،،  پولاد = فولاذ،، پند، فند، فن= فن، فنون، فنان، یفن،، پروانه= فرنقه،،  پیروز = فیروز،، پالوده = فالودج، فالوذج،، پیل = فیل، افلال،، پهلوان= بهلوان، بهلوانیه،، پستان = فستان،،  پردیس = فردوس، فرادیس، ،پیک = فیک، فیج، فیوج، افواج،، پوزه = البوز،، پونه = بونه،، پاک = باک، پاکیزه = باکره، باکره، بکر،  پگاه، پگاح = صباح، صبح، اصبح، یصبح، مصباح،، پیام= بیان.

زبان های تاریخی ایرانی و فارسی

تاریخ زبان شیرین فارسی

      زبان پارسی،  ادامه زبان تمدن جی از هزاره اول خورشیدی ایرانیاست،  نام پهلوی و زبان پهلوی،  و یا به تلفظی فهلوی،  سه گونه تعریف شده است:  نخست آنکه گروهی از نویسندگان پس از اسلام آنرا منسوب به پهله دانسته‌اند،  که نام پنج شهرستان، آذربایجان، همدان، ماه آوند، ری و اصفهان بوده، و نیز گفته ‌اند که فهلوی زبانی بوده‌ است،  که شاهان ساسانی در مجالس خود بدان سخن می ‌گفتند.

      باین ترتیب، پهله نیمه‌ غربی ایران را در بر می ‌گیرد.  اما روایت های بسیاری هم هست که درباریان ساسانی به زبان دری سخن می‌ گفتند،  که زبان خراسانی ها است.  شمس قیس رازی،  در کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم می گوید،  که بیشتر مردمان عراق که در واقع عراق،  تلفظ عربی شده‌‌ اراک است که بخش غربی ایران بزرگ را تشکیل می‌ دهد،  رغبت زیادی به انشا و انشاد ابیات فهلوی دارند،  و از قول و غزل‌ های عربی و دری چنان لذت نمی‌برند که از فهلویات.

      شمس قیس، خود اهل ری بوده ‌است،  و در درستی گفته‌ او شک نمی‌توان برد،  و بنابر این زبان ری نمی‌تواند زبان مرسوم دربار شاهنشاهی ساسانیان باشد.  از سویی ترانه ‌های بسیاری که از دوران‌ های پس از اسلام در سرزمین ماد، یعنی آذربایجان و همدان و لرستان رایج بوده بنام  فهلویات مشهور است.  که از همه بیشتر و بهتر ترانه‌ های بابا طاهر همدانی است،  که همه ایرانی ها با آن آشنایی دارند.

      دیگر آنکه بعـقیده‌ زبان‌شناسان و ایران‌شناسان غربی، پهلوی،  صورت دیگری از واژه‌ پرتوی است،  که همان پارتی، یا اشکانی، یا خراسانی است.  بنظر می رسد که چون عـظمت دستگاه فرهنگی اشکانیان،  که ظاهراً به دست اردشیر ساسانی نابود گردید،  چنان بوده است،  که درباریان در زمان ساسانی نیز با همان زبان پارتیان یا پهلوی سخن می ‌گفته‌اند،  و بعلت نام،  در یا  دربار بعـدا به زبان دری مرسوم گشته است.

      این خلاصه نظرات سه گروه از نویسندگان و پژوهش‌ گران درباره‌ زبان پهلوی بود،  اما آنچه که از شاهنامه بر می آید چنیـن است،  که زبان پهلوی، زبان عمومی کشور ایران بوده‌ است.  و آن هم منسوب است به پَهلَوْ نخستین باری که در شاهنامه از پَهلَو یاد می‌شود.

* بفرمود پس تا منوچهر شاه <><> ز پهلو به هامون گذارد سپاه *

    و چون در این شعر،  پَهلَو در مقابل هامون و دشت آمده،  گویا پهلو به معنی کوه و کوهستان بوده،  و این معنی چند بار دیگر نیز در شاهنامه تکرار شده ‌است:

* بفرمود تا قارن رزم‌ جوی <><> ز پهلو به دشت اندر آورد روی *

* یکی لشکر آمد ز پهلو بدشت <><> که از گرد اسبان هوا تیره گشت *

* بفرمود تا جمله بیرون شدند <><> ز پهلو سوی دشت و هامون شدند *

منبع اینترنت و اطلاعات شخصی،  مقاله باز نویسی می شود و ادامه دارد

   عکس کتاب سوزان دشمنان زبان پارسی،  و عکس لجن پراکنی استعماری در جهان،  عکس شماره 5729.  ایران و ایرانی و زبان پارسی دشمنانی دارد،  که به هر دری می زنند ولی می بازند.

   پرسش از عموم:  شما چند واژه پارسی در زبان های دیگر می دانید؟

عکس شاهنامه فردوسی،  مشروح در شاهنامه فردوسی،  عکس شماره 6120 .

. . . .

زبان های تاریخی ایرانی و فارسی

مستند های مربوط

مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری

http://arqir.com

کلیک کنید:  نگرش های نو به جهان

کلیک کنید:  نویسندگان و تاریخ نویسان ایران

کلیک کنید:  پیدایش تحولات اجتماعی در تاریخ ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه وبلاگم،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.

   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.

ارگ ایران   http://arqir.com

 

کلیک کنید:  تماس با ما      :     http://arqir.com/1

واژه آقا خانم ایرانی است

واژه آقا خانم ایرانی است

پیش نویس

      عده ای بدون ارائه یک سند تاریخی مانند کتاب و کتیبه،  دائم سر واژه ها بحث می کنند،  یکی می گوید مغولی است،  دیگری می گوید عربی و ترکی  فارسی و غیره است.  همه واژه ها ریشه در یک زبان مشترک دارند،  که در تاریخ نویسی استعماری آنرا هندو اروپایی می گویند،  و من آنرا زبان ار یا ایر می دانم،  و برای آن نیز تعریف دارم،  در اینجا.

      اگر می خواهیم تاریخ را علمی بررسی کنیم،  باید کارها و درک نژادپرستانه را کنار گذاشت،  و با دلایل علمی از تاریخ گفت و نوشت.  تمام وبلاگ من دور موضوع تاریخ نویسی استعماری،  و کاوش علمی در تاریخ واقعی است.

      در ارگ ایران به هیچ عنوان مطلبی برای کار نژادپرستانه،  و راسیسم و فاشیسم استفاده نشده و نمی شود.  ما مردم باید متوجه شویم،  دو نوع تاریخ نویسی داریم،  یکی تاریخ نویسی استعماری،  و یکی تاریخ نویسی مردمی و ملی و سرزمینی.  واقعیت های تاریخی در تاریخ نویسی مردمی،  متفاوت از تاریخ نویسی استعماری است.

تصویر انوش راوید در یک اثر تاریخی،  عکس شماره 8767.

کلیک کنید:  حروف هیروکلیف جی

واژه آقا خانم ایرانی است

واژه آقا خانم ایرانی است

      یکی از واژه هایی که درباره آن زیاد بحث می شود،  خام و آقا و تومان و گلنگدن و تعداد دیگری است،  که می گویند مغولی کشور مغولستان است.  ولی حتی یک سند تاریخی برای اینکه در آن کشور،  زبان و واژه های فوق طی دوران تاریخی بوجود آمده باشد ارائه نمی دهند.

      مغولهای دوران تاریخی مغول،  ریشه در مغ های چین استان ایران در مرکز ایران دارند،  مانوی بودند و زبان آنها هم ریشه در زبان ایران میانه و سغدی داشت.

کلیک کنید:  مغ های مغولی در ایران

  ــ  خان کوتاه شده خاقان است،  که به حاکمان چین استان در زمان ساسانیان گفته می شد.

  ــ  خان نیز به معنی خانه است.

  ــ  خانقاه خان گا = خانه مقدس.

  ــ  خاقان = خان گا = بزرگ مقدس.

  ــ  خاقان = بزرگ مقدس و خان فقط بزرگ.

  ــ  خان تفنگ نیز به معنی خانه لوله تفنگ است.

  ــ  خان، خانم، خانیم، خاتون،  در ابیات سنتی نوشتاری ایران از قرن چهارده میلادی با ورود مغول و گورگانی به ایران دوباره وارد ادبیات ایران شد.

      همانطور که می دانید ساسانیان در دو گروه عمده گوری بازماندگان اشکانی و ساسانی بودند،  گوریها که به اشتباه یا دروغ می گویند گورخر می گرفتند.  گوریها مانوی و بنیان گذار پادشاهی بزرگ بابری و گورگانی در هند و ترکستان بودند.

      در تاریخ نویسی استعماری سعی شده بخش های ساسانی در ایران مرکزی،  که همان چین استان است را حذف کنند.  برای همین اطلاعات تاریخی و آثار باستانی بسیار کمی از خاقانهای ساسانی در ایران مرکزی داریم. 

کلیک کنید:  تاریخ گورکانیان بابریان مغولان هند

      در دوره اسلام،  و سپس بعد از ورود موفقیت آمیز مغولهای مانوی نزدیک به مذهب شیعه بازماندگان گورکانیان ساسانی به ایران،  بخش های زیادی از زبان ایران سغدی،  یا همان چین استان شمالی دوباره وارد ادبیات کتبی ایران شد.

   توجه:  زبان و فرهنگ مغولی دوران مغول ریشه در زبان و فرهنگ سغدی دارد،  و زبان و فرهنگ سغدی ریشه در دوران کهنتر و ایران باستان دارد.

کلیک کنید:  گسترش فرهنگ و زبان سغدی در آسیا

  ــ  بانو = با = دارنده بار برکت و نعمت،  مانند: بابا، + ن = نان و غذا + و.

  ــ  بانو = دارنده برکت و نان.

  ــ  بانه = با + ن + ه =  جایگاه برکت و نعمت و نان،  یا معبد آناهیتا.

  ــ  خانم = خان = دارنده سفره نعمت و برکت + م = میر یا زمین.

  ــ  خانم = خانه دار برکت و نان.

  ــ  بانو به دارنده بار برکت و نان گفته می شود،  خانم به خانه دار برکت و نان گفته می شود.

  ــ  بانو به بانوان بیرون از خانه گفته می شود،  خانم به خانه دار داخل خانه گفته می شود.

  ــ  آقا = آ = اول، بالاتر، سر + ق = گ = حرف مقدس + ا = راست و بلند، آلت مردانه.

      ببینید که ایرانیان باستان چقدر واژه ها را بخوبی بکار می بردند،  اطلاع بیشتر در اینجا.

واژه آقا خانم ایرانی است

گفته ای جالب

      استاندار اسبق آذربایجان شرقی:  متاسفانه تبریز استامبولیزه شده است! چرا نام های رستوران ها در تبریز به فارسی نیست؟!  باید احساس ایرانی بودن مان را حفظ کنیم.

      نورالدین وحیدی غروی استاندار آذربایجان شرقی در دوران دولت موقت،  امروز طی سخنانی گفت:  وقتی در "لیل آباد" (شریعتی)،  که زادگاهم است قدم می زنم،  متاسفانه شاهد استانبولیزه شدن این منطقه شدم!  همه جا رستوران ها و فروشگاه های مربوط به ترکیه دیده می شود!  لیست غذاهای رستوران ها را که دیدم متعجب تر شدم!  یک توریست حق دارد سوال کند،  که چرا این غذا ها در تبریز سرو می شود!

      پیتزاسوپریم، بیگ چیف، کراکف، استیک گوشت، چیز بلغاری و… نام های که نه فارسی اند نه انگلیسی و نه ترکی!  الان کجاییم تبریز کجاست!  ما باید با بهره بری از گرانقدرترین میراث تاریخی مان احساس ایرانی بودن مان را گم نکنیم.

 واژه آقا خانم ایرانی است

سیستم آموزشی مانده

      سیستم آموزشی حافظه محوری بر پایه نمره و قبولی و مدرک در ایران،  به طرز آشکاری در حال تباه کردن نسل هاست.  این روند سیاه،  که توسط آکادمی غرب بنا گذاشته شده،  دهه هاست که به شکل معاصر ادامه دارد.

      توانایی تولید دانش و بینش و تکنیک و کالا را از بیرون آمده های خود گرفته است،  و در این زمینه ها،  کشور ایران در جهان صفر و آخر جدول است.

      کشور با جمعیت فراوانی از دکتر، مهندس و فارغ التحصیل دانشگاهی روبروست،  که بسیاری از آن ها در رشته تخصصی خود،  مهارت لازم را خیلی کم دارند یا اصلاً ندارند.  به همین دلیل توان برای ایجاد کار مناسبی نداشته،  و در بهترین حالت در جستجوی کارهای اداری،  پشت میز نشینی و یا مشاغل کاذب هستند.

      مدرک گرائی در جامعه ما تبدیل به معضلی ناخوشایند شده است،  هر کس و در هر جایگاهی با حضور در کلاس مدرسه و دانشگاه،  تنها به فکر دریافت برگه‌ای بنام پایان نامه دانشگاهی است.  تا بتواند بوسیله آن موقعیت اجتماعی خود را ارتقاء داده،  و یا به حقوق دیگران که در بسیاری از موارد در جایگاه و حق او نیست دست پیدا کند.

      ایجاد تحول در نظام آموزشی عقب مانده ناکارآمد،  استعداد کُش و پر هزینه کنونی ایران،  یک کار ملی است.  چرا که به طور جدی و راهبردی،  با سرنوشت تک تک انسان های جامعه و نیز کلیت کشور ایران سر و کار دارد.

      نباید متخصص ها در این ماجرا صرفاً تماشاگر باشند،  و همه چیز را به عهده چند مدیر بگذارند،  تا پشت درهای بسته تصمیم بگیرند.  به ویژه آن که برخی تجربیات در کشور نشان می دهد،  گاه برای اصلاح یک روند،  تصمیماتی گرفته و کار را خراب تر کرده اند.

      البته آنچه مهم است،  افراد متخصص بیرون آمده از این سیستم،  توانایی و قدرت لازم برای تغییر در اصول پایه ای آموزشی این سیستم را ندارند.  بدو دلیل،  یک در این سیستم طرح دانش و بینش جدید از آنها گرفته شده،  دوم جستجوگری و کنشگری هم گرفته شده.

   مهم:  اگر ایران دوست هستید،  اگر می خواهید کشور ایران رشد کند،  درصورت تخصص،  درباره سیستم آموزشی ایران بگویید و بنویسید.

 واژه آقا خانم ایرانی است

رابطه سیستم آموزشی با وبلاگ ارگ ایران

      در ابتدای وبلاگ و سخن ارگ ایران نوشتم،  این وبلاگ برای افراد جا مانده در ذهنیت سیستم آموزشی ایران نیست،  این وبلاگ برای اشخاص دارای بینش و دانش جدید با روحیه جستجوگری و کنشگری است.  در تمام مطالب وبلاگ نوشته ام،  ادامه دارد و باز نویسی می شود.

      این ادامه و بازنویسی وبلاگ،  حتماً نباید توسط من انجام شود،  افرادی که وبلاگ را مطالعه می کنند،  بنا به وظیفه ای که بعهده مطالعه کنندگان در سخن وبلاگ گذاشتم،  باید با دید دانش و بینش جدید،  و روحیه جستجوگری و کنشگری،  ادامه دهند.

      بارها می بینم،  با اینهمه توضیح،  باز همان ذهنیت سیستم آموزشی حاکم است.  این ذهنیت حافظه محوری واکنشگرا را کنار بگذارید،  پرسشها و نظرات و شبهات خود را درباره مسائل وبلاگ ارگ ایران بگردید در خود ارگ ایران،  یا در اینترنت و کتابها و آثار پیدا کنید،  و بنویسید و منتشر کنید.

      درصورتیکه فکر کردید پاسخ پیدا نکردید،  بدانید یک جای قضیه اشتباه است،  یا خوب تحقیق و تحلیل نکردید،  یا تخصص و توانایی شما کم است.  تمام پرسشها و شبهات در ارگ ایران این را نشان می دهند.  برای یافتن پاسخ عجله نکنید،  زمان و زمان بگذارید،  و کار و کار کنید،  تا حرفه ای شوید.

واژه آقا خانم ایرانی است

. . . .

مستند های مربوط

مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری

http://arqir.com

کلیک کنید:  اتحاد مهم تاریخی فرهنگی

کلیک کنید:  تاریخمندی و اندیشه ورزی در ایران

کلیک کنید:  تاریخ درک تجربه های استراتژیک در ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه وبلاگم،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.

   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.

ارگ ایران   http://arqir.com

 

کلیک کنید:  تماس با ما      :     http://arqir.com/1

پیش گفتار کلی وبسایت ارگ

پیش گفتار کلی وبسایت ارگ

پیش گفتار

      این صفحه برای پیش گفتار هر یک از مطالب وبلاگ است،  و نیز وجود یک پیش گفتار برای صفحه پیشگفتار،  شاید تعجب بر انگیز باشد،  ولی در واقع آنچه در صحبت با دوستان جامعه شناس و روانشناس اجتماعی و... داشتم،  متوجه شدیم،  که ما در جامعه و بویژه نسل جوان،  نیاز به خیلی پیش گفتارها داریم،  بمنظور درک بهتر از علم،  و خلاص شدن از ذهن های حافظه محوری کپی پیسی سبک کار و تلاش سیستم آموزشی ایران.  بدین منظور لازم است،  ابتدا آموزش هایی دید،  تا بتوان تشخیص داد،  که اینها چیست؟  ذهن از ابتدای آموزش چگونه شکل می گیرد،  و چگونه نظم و قانونمند علمی می شود،  و ذهن نامنظم و آشفته چیست؟  و چگونه باید ذهن خود را پاکسازی و سامان یافته علمی نماییم.  امیدوارم جوانان باهوش متخصص،  در این موارد تحقیق های علمی نوین نمایند.

تصویر انوش راوید در آتشکده ری،  تابستان 1393 ،  عکس شماره 3412.

   توجه:  مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.

تصویر لوگو تاریخ مند و اندیشه ورز شوید،  عکس شماره 1607.

. . . این برگه ادامه دارد و باز نویسی می شود . . .

سبک نگارش انوش راوید

      مقالاتم از مشاهدات عینی و واقعی در تاریخ اجتماعی،  و علم جغرافی ـ تاریخ می باشند،  که با دانایی قرن 21 و تکنولوژی جدید و سبک نویسایی دهه های 40 و 50 ارایه می گردد،   و کم و بیش باز نویسی می شوند.  از مطالب دروغ نامه هایی به نام کتاب تاریخ و کتب دینی بعنوان منابع اصلی استفاده نمی کنم،  البته از کتاب های تاریخی،  که مطالب و نوشته های آنها بر خلاف قوانین علوم طبیعی و اجتماعی نباشند،  بهره می گیرم.  خواندن وبلاگم را به عزیزان علاقمند به تاریخ و تاریخ اجتماعی،  و گرایشها زیر مجموعه علم جغرافی ـ تاریخ پیشنهاد می کنم،  البته خواهشمندم با دید قرن سنت گریزی مطالعه نمایند.

      توجه نمایید،  باید مردم و حکومت های تاریخی سراسر جهان را مطابق اندیشه و کردار و گفتار در زمان خودشان بررسی کرد،  در ساختار های تاریخی اجتماع توضیح نوشته ام،  و نیز هر بخش تاریخ را با فکر و خواسته مردم آنزمان تحلیل نمود،  و این مسئله مهم را هم در نظر داشت،  که اکثر دانش  تاریخ ما از دوره استعمار و امپریالیسم است.  همچنین باید تاریخ را درست در تاریخ نگاه کرد،  نه آنچه امثال هالیود و یا دشمنان می خواهند.  کسانی که برای ایران تاریخ نوشته اند،  هیچ شناختی از جغرافیای طبیعی و اقتصادی و زندگی و مدنیت ایرانی نداشتند،  و  کتاب های خود را چون داستان تفسیر نموده اند،  که براحتی قابل رد کردن است.  وظیفه همه ایرانی های عزیز می باشد،  که با تاریخ های نوشته شده دروغی برخورد کنند،  و آنها را مجازی یا حتی واقعی به محاکمه بکشانند.

      برای اینکه این مطلب کاملاً مفهوم باشد،  لطفاً تمام مقالات وبلاگ را با دقت و حوصله زمان بر بخوانید،  و با دید دیگر جهان را ببینید،  و واژگون بررسی کنید،  حوصله و تأمل نمایید،  و از همه مهمتر پیگیری کنید،  و به گردونه یاد گیری بسپارید.  البته می دانم پاک کردن دروغ های دشمنان استعماری،  که 500 سال است،  به اندازه 5000 سال تاریخ دروغ گفته اند،  مشکل می باشد.  افرادی احساسی برخورد می کنند،  و ملت های قاره کهن را ضد یکدیگر می دانند،  مثلاً اعراب را ایرانی کش،  و یا برعکس می گویند.  ولی تاریخ،  با دانش و اطلاعات ما به پایان نمی رسد،  و لزوماً همین نخواهد بود،  پس واقع بینانه بدنبال واقعیت باشیم.

      در هر صورت اندکی که متوجه موضوع وبلاگ نمی شوند،  خواهش می کنم بی خیال این وبلاگ باشند،  و از آن خارج شوند.  لازم به یاد آوری است،  همه مقالات نوشته خودم می باشند،  و از هیچ جا کپی و یا نمونه برداری نشده اند،  و نیز استفاده از آنها برای وبلاگ های عزیزان حتا بدون ذکر منبع آزاد و باعث خشنودی من است.  فقط در این باره یک خواهش دارم،  که گرامیان هنگام کپی برداری لینکها را حذف نکنند،  تا مطالب برای خوانندگان دارای مفهوم باشند،  و همچنین اگر سئوالی هم داشتند بتوانند بپرسند.

      دیده و شنیده ام عزیزانی که به دلایلی با رایانه و اینترنت سر و کار ندارند،  خود و یا توسط دیگری مقالات وبلاگ مرا پرینت می کنند،  و سپس مطالعه می نمایند.  این مطالب جهت وب تهیه گردیده با لینک هایی که پیگیری آنها مفهوم مطلب را می رساند،  در چاپ لینک ها مشخص نمی شوند،  هم چنین روزانه چند صفحه به مطالب اضافه می گردد،  که نوعی به دیگر موضوعات پیوند و پیوسته هستند.  امید است روزی برسد همه عزیزان به ویژه افراد مسن تر،  بتوانند به خوبی از کامپیوتر استفاده کنند،  و راحت به اینترنت دسترسی داشته باشند. 

واقعیت علم تاریخ

      تاریخ یک علم است مانند همه علوم،  قوانین و فرمول های دقیق دارد،  عدم توجه به آنها نوشته های تاریخ، داستان های دروغی می شوند،  و یک متخصص با تحلیل ساده متوجه می شود،  نمیتواند از آنها به عنوان منابع و یا دانش تاریخ استفاده نماید.

      نمونه عدم دقت در علم تاریخ زیاد است،  که در سیاست هم تأثیر گذاشته،  صدام تکریتی می پنداشت قادسیه حقیقتی است،  و از برای تکرار آن مردم عراق کنونی را به بدبختی کشاند.  امروز با این پندار که عربها آمدند و کشتند و غارت و نابود کردند،  خشمی در دل عده ای افتاده،  که استعمار و صهیونیسم  از آن بهره می برند.  نمی دانم چرا علمای تاریخ نتوانستند این دروغها را بردارند،  که پویایی نو در سرنوشت بکارند،  و جامعه را هدایتی تازه کنند،  شاید غرق در این دروغ ها هستند یا منافعی دارند.

      وظیفه جوانان باهوش متخصص ایران است،  که با تاریخ های نوشته شده دروغی برخورد جدی کنند،  و آنها را مجازی یا حتی واقعی به محاکمه بکشانند.  برای اینکه این مطلب کاملاً مفهوم باشد،  لطفاً تمام مقالات وبلاگ را با دقت بخوانید،  و حوصله و تأمل نمایید،  البته می دانم پاک کردن دروغ های دشمنان مشکل است،  آنها در دوران 500 سال استعماری،  به اندازه 5000 سال تاریخ دروغ گفته اند و با ترفند در تاریخ جا زده اند.  افرادی با دروغ های تاریخ احساسی برخورد می کنند،  عرب و فارس و ترک و کرد و غیره را رو در روی تاریخی می گویند و می دانند،  که همه ثمره تاریخ نویسی دروغی است.  تاریخ با دانش و اطلاعات ما به پایان نمی رسد،  و لزوماً همین نخواهد بود،  پس واقع بینانه با  دانایی قرن 21  بدنبال واقعیت باشید. 

   توجه:  افراد بیش ملی گرا یا بیش مکتبی همه سرزمینها،  لطفاً از خواندن و نظر دادن خود داری نمایند،  ولی جوانان با هوش ایران،  برای نگارش تاریخ نوین و علمی ایران،  به انوش راوید بپیوندند.

لوگو شماره 1606.

درک از زمان و مکان

     دانستن جغرافیای تاریخی،  در هر دوره از ساختارهای تاریخی اجتماع بسیار مهم است،  و ابتدای تاریخ خوانی و تاریخ نویسی است.  بسیاری از تاریخ دان ها قبل از اینکه چیزی از جغرافیای تاریخی بدانند،  تاریخ می نویسند،  به همین جهت کامل به اشتباه می روند.  آنوقت این افراد برای ملت تاریخ می نویسند،  وای بروز این ملتی،  که اساتید آن چنین هستند،  و سیستم آموزشی آن حافظه محوری کپی پیسی است.

      تاریخ دان واقعی باید همه موضوعات را در نظر داشته باشد،  و سپس بگوید و بنویسد،  نه اینکه احساسات بی پایه و اساس را ضمیمه تاریخ نویسی کند،  احساساتی که استعمار و امپریالیسم برای مقاصد خودشان،  با انواع ترفندها بعنوان تاریخ بخورد ملتها داده است.  در این میان مدرک گرا های سرکار رفته با ذهن های حافظه محور،  نه پویا و جویا،  کمک به اجرای مقاصد استعمار و امپریالیسم می کنند.

کلیک کنید:  جغرافیای تاریخی

ذهن های آشفته و نامنظم

. . . بزودی . . .

حرکتهای مذبوحانه و موذیانه

      عده اندکی با ذهن های آشفته و نامنظم،  و با نام نشان های الکی،  در اینطرف و آنطرف اینترنت،  با الفاظ زشت و اهانت و تهمت و افترا،  می خواهند وانمود کنند،  که انوش راوید،  وابسته به جایی است،  و می خواهد تاریخ ایران را تحریف کند.  از کار و برنامه غیر علمی و غیره تخصصی و اهانتی این دشمنان ایران بخوبی پیداست،  که از وبلاگ انوش راوید ترسیده اند،  و می خواهند مذبوحانه با هر ترفند و حقه بازی و شیادی جلوی آگاهی رسانی واقعی و درست از تاریخ ایران،  و آزادی اندیشه و قلم این وبلاگ را بگیرند،  و با روش های موذیانه جوانان ایران را به این وبلاگ بدبین کنند.  ولی آنها کور خوانده اند،  دیگر آن دوران تمام شده است،  امروزه جوان ایرانی باهوش و هوشیار است،  و در راه آگاهی و آزادی اندیشه و قلم حرکت می کند.

      جالب اینجاست که این حرکت های مذبوحانه و موذیانه باعث می شود،  جوانان ایران که مشتاق آگاهی هستند،  بیشتر به این وبلاگ مراجعه نمایند،  تا ببینند دروغها چه بوده و واقعیتها چه است.

کلیک کنید:  نبرد نوپدید

مستند های مربوط

مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری

http://arqir.com

کلیپ شماره 127 .

کلیک کنید:  تاریخی نویسی استعماری

کلیک کنید:  تازی و تاجی و توزی

کلیک کنید:  تاریخ کنشگری و کنشگران در ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت علم مربوطه وبلاگ،  با استراتژی مشخص یاری نمایید.

   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.

ارگ   http://arqir.com

 

کلیک کنید:  تماس و پرسش و نظر