تارنمای ارگ ایران ابزاری است، برای اینکه قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ را بالا ببرید.
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
پیش نویس
تارنمای ارگ ایران ابزاری است، برای اینکه قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ را بالا ببرید. در این پست به کتابها و مقاله های روشنگر درباره قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ می پردازم. تاریخ قبل از قرن شانزده که بخورد مردم جهان داده اند، سری سابقه ضبط شده یک پارچه جادویی ریز بافته از دروغهای پیچیده در مورد وقایع است، که باید با قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ به آنها پی برد.
تصویر انوش راوید در یک سایت باستانی ، در اینجا، عکس شماره 3600.
توجه 3: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند: در اینجا http://arqir.com.
لوگو عمیق درباره دانایی نوین و قدرت تشخیص اندیشه کنید در اینجا، عکس شماره 1619.
این برگه پیوست لینک زیر است:
کلیک کنید: جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران
. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
فهرست قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
نوشته های بیشتر قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ را در جستجوی ارگ ایران بیابید، ممکن است مطلب مورد نظر شما در برگه های دیگر باشد، و یا در این فهرست بروز نشده باشد.
|
لینکها |
|
1 |
کلیک کنید: |
|
2 |
کلیک کنید: |
|
3 |
کلیک کنید: |
|
4 |
|
|
|
|
|
................
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
آناتولی تیموفیویچ فومنکو
نویسنده کتاب: تاریخ خیالی یا علمی
آناتولی تیموفیویچ فومنکو ــ متولد ۱۳ مارس ۱۹۴۵ در استالینو، اتحاد جماهیر شوروی، ریاضیدان روسی، استاد دانشگاه دولتی مسکو، و همچنین به عنوان یک مکان شناس شهرت دارد.
کتاب 650 صفحه ای تاریخ خیالی یا علمی، حدود پانصد عکس و نمودار تصویر نسخه باستانی دارد، و بخوبی نشان می دهد ماجراهای تاریخی که بخورد مردم داده اند، و تاریخی که بعنوان سال مبدا میلادی استفاده می شود دروغ است.
تصویر جلد کتاب تاریخ خیالی یا علمی، عکس شماره 8871 .
کلیک کنید: تاریخ نگاران دگراندیش تاریخنویس نوین
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
معرفی کتاب «تاریخ: خیال یا علم»
History: Fiction Or Science?
«تاریخ: علم یا خیال» که در سال 2007 از سوی انتشاراتِ دِلامِر ریسورسز منتشر شده، و دارای 624 صفحه است، یکی از همین کتابهاست. کتاب با طرح چند پرسش کلیدی آغاز میشود: اگر به شما بگویند مصائب مسیح در قرن نخست میلادی رخ نداده است، چه فکر میکنید؟ اگر بدانید دیوارهای تروا به راستی در جای دیگری مثلاً قسطنطنیه واقع شده، چطور؟ اوهام و خرافات آمیخته به تاریخ عهد عتیق، رویدادهای مربوط به جنگها، تاریخ فاتحان، آغاز عصر تاریکی، ظهور و سقوط تمدنها و... را چگونه توجیه میکنید؟
واقعیت این است که آموزگاران گفتند و در کتابها نوشته شد و ما آموختیم، که تاریخ را با اسطوره درآمیزیم و روایاتِ گذشته را به صورت یکسان و بدون هرگونه انتقادی اخذ کنیم. پس از شرح مختصری در خصوص جایگاه تاریخ در یونان باستان و طرح نظرات انتقادی توسیدید و دیگران، نویسنده به تاریخ مذهبی می پردازد و عنوان میکند: کلیسا برای حفظ حکومت خود به دنبال پایهای در گذشته بود. در حالیکه هرگونه اظهار مستقل اندیشه را تحت تعقیب قرار می داد و گذشته را تنها جهت فهم مقاصد خدا مهم می دانست. کار به جایی رسید که مورخانی مثل اسکالیگر (1609ـ 1540)، در ثبت وقایع تاریخی، انجیل را شاهد گرفته و ادعا کرد، که خداوند کار آفرینش جهان را درست در سالِ 3947 پیش از میلادِ مسیح انجام داده است. یا هنگامی که کپلر ستاره شناس (1571ـ 1630) دست به کار تعیین تاریخ آفرینش جهان شد، اسناد و شواهد نجومی را با آیات و عبارات تورات تطبیق داد، و گفت خداوند جهان را در سال 3992 پیش از میلاد آفریده است.
پس از آن، آناتولی فومنکو نویسنده کتاب تاریخ خیالی یا علمی، به عصر تبدیلِ تاریخ به علم وارد میشود. به عقیدهی او، شرایط لازم برای تبدیل شدن تاریخ به یک علم، در قرون اول عصر جدید (18ـ 16) فراهم آمد، و نخستین شرط، آزادی اندیشه بود. حمله به اوهام آغاز شد و بین علم و کلیسا مبارزهای جدی درگرفت: جعل و تقلب بیش از آن بود که تصور میرفت....
افشای تقلبهای تاریخی کلیسا، اعدامهای مکرر را در پی داشت و البته تألیف تاریخ انتقادی و اصلاحی نیز از سوی مورخان ادامه یافت. آنها به عوامل دیگر رشد جامعه مثل اقتصاد توجه کردند. به گونهای که آدام اسمیت (1723ـ 1790) در کتاب معروف خود به نام بررسی طبیعت و علل ثروت ملل، که در سال 1776 منتشر شد، قوانین رشد جامعه را نتیجهی مجموع شرایط اقتصادی می داند.
قرن نوزدهم، زمان تهیه روش تحقیق بود. علم کوشید واقعیت را از خیال جدا کند، و بر اساس مدارک آزموده، آن را به پدیدهای متقن بدل نماید. جست وجوی مدارک کهن و تجزیه و تحلیل آنها آغاز شد. اما برغم همه تلاشها، شیوه نقد درونی تاریخ، کاری بس مشکل بود، و اغلب علما تنها به تجزیه و تحلیل خود متن بسنده میکردند. تاریخ به گفته انگلس در اعصار مختلف اشکال بسیار گوناگون و در عین حال محتوایی بسیار مختلف داشته است، و به موازات تاریخ علمی، اشکال گوناگون غیر علمی نیز به حیات خود ادامه دادند.
فومنکو در مقدمه ورود اوهام و تخیلات در تاریخ مصر، یونان، کتاب مقدس، و در دورانِ جدید تاریخ روسیه را به نقد کشیده و پس از آن بخشهای اصلی کتاب را که در هفت فصل و یک ضمیمه مفصل تدوین شده، ارائه میکند.
فصل اول «مشکلاتِ رویدادنگاری تاریخی» نام دارد و حاوی 18 بخش است. نقد گاهشماریِ رومی به عنوانِ بنیادِ رویدادنگاریِ اروپایی، آغازگر این فصل است. پس از آن با شرح مختصری پیرامون تاریخ نگارانِ روحانی مثل اسکالیگر، پتاویوسو دیگران، تاریخچه شکل گیریِ رویدادنگاریِ معاصر در حوزه تاریخ عهد باستان به دست داده شده. بحث در مورد صحت و سقم رویدادنگاریِ کلیسا و آغاز نقد آن با طرح نظرات کسانی مثل دوآرچیلا، روبرت بالدوف، جین هاردوین، ادوین جانسون و ویلهلم کامیر همراه شده است، و پس از آن بخشی جالب با عنوان «اعتبار تردید پذیرِ تاریخ و گاهشماری رومی»، نویسنده مشکلاتِ موجود در تاریخ مصر باستان را مورد بررسی قرار می دهد تا با نقبی در شیوه تاریخ گذاری به تواریخ خاورمیانه برسد، و از آنجا بحث مستوفای تاریخگذاریِ متونِ مقدس را آغاز نماید.
مشکلات و تناقضات ناشی از خوانش متون کهن، عنوان بخش هشتم این فصل است. در اینجا مشکلات آوایی و تناقض موجود در ثبت رویدادهای کتاب مقدس، با اتکا بر شواهد باستان شناسی آشکار شده است. جغرافیا و محل وقوع این رویدادها مثلاً شهر بابل از جمله این اشکالات است، و سرانجام فصل اول در بخش هجدهم و با تردید در تاریخ گذاری با کربن پایان می پذیرد.
فصل دوم تاریخ گذاری نجومی نام دارد، و حاوی پنج بخش اصلی و 19 بخش فرعی است. آیا تاریخ وقوع خسوف و کسوفهای باستانی و قرون میانه، تاریخی صحیح است؟ بررسی نظرات توسیدید در این باره، ترسیم منطقه البروج و برجهای دوازده گانه فلکی در مصر باستان، استفاده از دادههای نجومی در رویدادنگاری، ستاره شناسی در قرون وسطی، نجوم در عهد جدید و خطاهای موجود در دادههای کتاب مقدس از جمله بخشهای این فصل است.
فصل سوم با عنوان تاریخ گذاری زایچههای نجومی، آنگونه که در مکاشفه یوحنا آمده است، از 18 بخش تشکیل شده است. آغازگر این فصل روشِ پیشنهادیِ تحقیق و اطلاعاتِ عمومی درخصوص مکاشفه و زمانِ تحریر آن است. از دیگر بخشهای این کتاب میتوان به رویدادهای رخداده در جزیره پتموس، راه شیری، 24 ساعت نجومی و صورت فلکی تاج شمالی، مشتری در برج قوس، ترسیم واقعه مکاشفه در برج فلکی مخصوصِ آن، و بازسازیِ مفهومِ درونیِ رویداد مکاشفه اشاره کرد.
فصل چهار نجوم در عهد عتیق، دارای 13 بخش است. نجوم در کتاب حزقیال نبی، وصف راه شیری و صورتهای فلکی در عهد عتیق، توصیف قطاعها یا جناحهای نجومی در سپهر فلکی، صور فلکی اسد و ثور، نبوت زکریا و تاریخ آغاز آن، تاریخ نبوت ارمیاء نبی، اشعیای نبی و دانیال از جمله این بخشهایند.
فصل پنجم با عنوان شیوههای تاریخ گذاریِ رویدادهای کهن آنگونه که توسط آمارهای ریاضی ارائه شدهاند، از 42 بخش تشکیل شده، که اهم آنها عبارتند از: مدل آماری، وقایع نامههای ضعیف و قوی، آزمایش تجربی، بررسی مدل آماری تاریخ در روسیه، ورود آمارهای ریاضی در تعیین دقیق سلسلههای پادشاهی، رابطه آمار و متن تاریخی و تحلیل آماری کتاب مقدس.
در فصل شش که ترسیم یک نقشه زمانی جهانی و نتایج بکارگیری آن، نام دارد، مباحثی همچون اختلافهای زمانی بین 330 و360 سال، معنای حروف در روم باستان و در قرون وسطی، نتیجه گیریِ مشابه از دادههای متناقض، عیسای تاریخی و عیسای افسانهای، قانون در تاریخ، درک تاریخی، توجیه واقعیات، نقد نقشهها، حقیقت، خطا و شک، در 16 بخش اصلی و 32 بخش فرعی به بحث گذاشته شده است.
عصر تاریک در قرون وسطی، عنوان فصل هفتم کتاب است، با 9 بخش اصلی و 31 بخش فرعی که از میان آنها عناوین زیر حائز اهمیت هستند: رنسانسِ راز آلودِ عصر کلاسیک در روم قرن وسطی، بدفهمیهای مورخان در خصوص عهد باستان و عصر تاریک قرون وسطی، چگونه پلوتارخ تاریخ پرشکوه ایتالیا را از هیچ بیرون کشید؟ مسیحیت و میترائیسم، اشاره به عیسی در صنایع دستی مصر باستان، موسی، هارون و مریم در قرآن، تاریخ کلیسای جامع مرقس مقدس در ونیز و...
بخش ضمیمه حاوی 11 قسمت است که نمودارها، نقشهها وجدولهای آماری مربوط به فصول 2 و 5 و6 را دربر گرفته، و علاوه برآن حاوی دو مقاله مجزا نیز هست. یکی با عنوان، توازی بین تواریخ ارمنستانِ قرون وسطی، و دیگری با نام سه بازتابِ موهوم پیرامون یک سلسله قرون وسطایی.
مضمون اصلی نظرات نویسنده حول این محور است، که پیشرفت علوم در سالهای اخیر با نفوذ روشهای ریاضی و مقادیر در آن مواجه بوده است. این امر تنها مربوط به علوم طبیعی نبوده و علوم اجتماعی و انسانی را نیز دربر میگیرد.
دانلود کتاب در اینجا.
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
افسانه زدایی از واقعیت تاریخی
منبع: کتاب ماه تاریخ و جغرافیا شماره 140 دی 88، ترجمه مرضیه سلیمانی.
مطالعه تاریخ، مطالعه علل است و مورخ دائماً می پرسد: چرا؟ مونتسکیو در روح القوانین میگوید: «بیهوده است تصور کنیم، آنچه در جهان میبینیم، معلول تقدیر کور است. افراد تنها و تنها فرمانبردار اوهام و خیالاتشان نیستند.»
در سالهای اخیر وضع تا اندازهای تغییر کرده است. امروز ما دیگر از قوانین تاریخ صحبت نمیکنیم. از طرفی به لحاظ پارهای ابهامات فلسفی، نیازی نیست به واژه علت بپردازیم، و از طرف دیگر، به لحاظ ارتباط تصویریش با جبر، از رونق افتاده است. بدین قرار، پاره ای افراد صحبت از علت در تاریخ نمی کنند، بلکه از توضیح یا تفسیر یا منطق موقعیت یا منطق درونی حوادث سخن میرانند. یا برداشت علّی (چرا اتفاق افتاد) را به سود برداشت فعلی (چگونه اتفاق افتاد) طرد میکنند.
از سوی دیگر محک تفاوت میان تصادف و قانون، یا قاعده در علوم فیزیکی و نیز در امور انسانی، آنگونه که توین بی میگوید، ادراک ما از ساختارهای طبیعت انسانی و ساختار طبیعت غیرانسانی است. برخی عناصر همسان نظم و قاعده، هم در طبیعت آدمی و هم در طبیعت مادی وجود دارد، اختلاف در میزان آنهاست.
طبیعت آدمی البته بسیار ظریفتر و واجد قید و بندهای بیشتر است. ذکر دو مثال شاید راهگشا باشد. در مطالعه امور انسانی، گزینش آنچه مهم است و آنچه در آینده ممکن است اهمیت پیدا کند، بسیار اساسی است.
میگویند وقتی اداره بایگانی عمومی در انگلستان تأسیس شد، چنان از انبوه اسناد و مدارک انباشته شد، که متصدیان گفتند نمیتوانند این همه اوراق را جا دهند، تا چه رسد آنها را نظم و سامان بخشند. پس به فکر افتادند مقدار زیادی از آنها را از بین ببرند. گفتگو درگرفت که چه را دور بریزند. از قرار معلوم کلیه مدارک، چه خصوصی چه عمومی، مربوط به بنای راهآهن در این کشور را منهدم کردند. چون به زعم آنان، موضوعی چنین پیش پا افتاده و ملالتبار نمیتوانست مورد علاقه کسی باشد.
امروزه اقتصاددانان برای دسترسی به آن اسناد از هیچ چیز دریغ ندارند. نکته این است، که کمتر از یک قرن پیش به فکر کسی خطور نمیکرد، که این اوراق در آینده چه اهمیت خطیری پیدا خواهد کرد. همچنین در حدود زمان اوگوستوس، یونانیانِ ادب پرور برآن شدند، که ادبیات آتنی قرون پنجم و چهارم، معیار ادبیات راستین است، و مردم باید دوباره بدین الگوی آتنی بنویسند. پس آنچه را در فاصله سبک اصیل کلاسیک آتن و سبک آتنی بدلی خودشان به تحریر درآمده بود، از میان بردند.
این از جمله مواردی بود که علم فروشی و سبک گراییِ محض، معیار و مأخذ قرار گرفت، آن هم در موردی که ضوابط موردنظر نه تنها نامناسب، بلکه یقیناً زیان بخش بود. مورخان و ادیبان برای به دست آوردنِ ادبیات از دست رفته بین این دو دوره، هر بهایی حاضرند بپردازند.
اما تاریخ هایی که مغرضانه، بدون تحقیق و برپایه خیال نوشته شدهاند، خود مبحث مجزای دیگری است. امروزه کنفرانسهای علمی، بیشتر وسیلهای هستند برای سرپوش گذاشتن بر غرض ورزیهایی که زمینهای سیاسی دارند، و نه علمی.
در مورد نقش اسلاوها در تاریخ اولیه روسیه، هجوم آنها به یونان در قرون ششم و هفتم میلادی، خلوص نژادی یونانیها، استقرار رومانیها در دره کارپات پیش یا پس از مجارها، تفاسیر مسیحیان از عهد عتیق و تحریف تاریخ به دست خود یهودیها چه میتوان گفت؟
نمونههایی از این دست بسیارند و ما میبینیم که بخش قابل توجهی از تاریخ نه برپایه مستندات علمی و تحقیقی، که براساس اغراض سیاسی و بر بستر توهم وخیال نوشته شده است. در این خصوص رنه شاتو بریان، نویسنده معروف فرانسوی میگوید: «تاریخ فریبکاری محض است، و همواره به همان صورت باقی می ماند که یک نویسنده بزرگ آن را پرداخته باشد.»
اینجاست که بحث نقد تاریخی مطرح میشود. از دیدگاه تاریخ گرایی قدیم، تاریخ دقیقاً عبارت است از آنچه بواقع اتفاق افتاده است. اما از دیدگاه تاریخ گرایی نوین، مورخان نمیتوانند تصویر منسجمی از مردم، کشورها یا دورانهای تاریخی موردنظر به دست دهند، و همچنین قادر نیستند رخدادهای تاریخی را به شیوه معینی بازسازی کنند، زیرا تمامی تاریخ جنبه ذهنی دارد و هرگز نمیتوان به «حقیقت» آن دست یافت.
نقد در لغت به معنی «بهینِ چیزی را برگزیدن» و نظر کردن در پول طلا یا درهم تا در آن به قول اهل لغت، سره را از ناسره بازشناخت، و بیتردید داوری در خصوص نیک و بد و سره و ناسره مستلزم معرفت درست و دقیق آن امور است. در اروپا بررسی انتقادی متونِ مذهبی فعالیتی بود، که بعنوان نوعی مناقشه دینی در جریان اصلاح مذهبی شکل گرفت.
در آن هنگام نقد متون انجیلی به منزله قضاوتی منفی اما عینی درباب عمل و احکام دستگاه روحانی در نظر گرفته میشد. در مورد معنای نقد، فوکویاما، که تأثیر بسزایی بر تاریخگرایی نوین داشته و برداشت نوین او از تاریخ، راه را برای بررسی تاریخی متون میگشاید، معتقد است: «نقد، روش بررسی، در فرایند گیرندگی و دهندگی ذهن است، که در ارتباطِ دوسویه با نگرش نقادانه و ماهیت اثر شکل میگیرد.»
در این میان نقد تاریخی به دو بخش تقسیم میشود: نقد برونی و نقد درونی. نقد برونی، رویکرد تبیینی به متن است، بدین معنا که ابعاد و زوایای مختلف موجود و مذکور در متن شکافته و بیان می شود. اما در نقد درونی یا رویکرد تأویلی به متن، ابعاد و زوایای مختلف موجود و غیر مذکور در متن کشف و تفسیر میگردد. در عین حال هر نقد تاریخی را میتوان به دو بخش مجزا از هم تفکیک کرد: نقد راوی و نقد روایت. شاخصها و مؤلفههایی که برای هریک از این دو بخش باید لحاظ شود، عبارت است از:
الف) نقد برونی راوی: 1ـ هویت فردی و خانوادگی؛ 2ـ مشخصات جسمی و فیزیکی؛ 3ـ فاصله زمانی و مکانی بین راوی و روایت؛ 4ـ سبک و اسلوب نگارشی راوی؛ 5ـ زمان و مکان رشد و نمو راوی؛ 6ـ اعتقادات و گرایشهای فکری او؛ 7ـ وابستگیهای سیاسی و اجتماعی؛ 8ـ جایگاه علمی راوی بلحاظ رجالی؛ 9ـ عدالت وی؛ 10ـ وضعیت و شرایط تاریخی مخاطبان راوی.
ب) نقد برونی روایت: 1ـ اصالت روایت از لحاظ خط و زبان و نوع کاغذ، و شیوه تحریر که آیا با زمانه و فرهنگ راوی تطابق دارد یا نه؟؛ 2ـ تناسب معنوی روایت با روایتهای موازی؛ 3ـ تعیین، کنترل و تاریخ روایت؛ 4ـ بررسی منابع و مآخذ روایت؛ 5ـ فهم معانی لفظی روایت با توجه به تحول و تطور زبان در بستر تاریخ؛ 6ـ زدودن امور غیرواقع از روایت؛ 7ـ صحت و سقم انتساب روایت به راوی؛ 8ـ کشف جعل، تزویر و وجود خطا و اشتباه در روایت؛ 9ـ استفاده از مدارک دیگر مانند مهرها، نشانها، سکهها و...در فهم محتویات روایت؛ 10ـ استفاده از باستان شناسی برای بررسی و فهم آثار بجامانده درباره روایت.
ج) نقد درونی راوی: 1ـ فهم علایق و انتظارات راوی ـ حیث التفاتی؛ 2ـ فهم و تنقیح پیش فهمهای راوی؛ 3ـ راوی از نقل روایت چه مقصودی داشته است؛ 4ـ فهم تحولات معنوی زبان راوی، با عنایت به این مسئله مهم که زبان یک پدیده تاریخی است، و شرایط و امکانهای بیان، تاریخی و متحولاند.
د) نقد درونی روایت: 1 ـ فهم معنی حقیقی روایت و ارزیابی آن در میزان عقل؛ 2ـ استنتاج حادثه یا حقیقت تاریخی غیر مذکور در روایت؛ 3ـ کشف حلقه های مفقوده در روایت به کمک عقل تاریخی؛ 4ـ سنجش، ارزیابی و مقایسه عقاید و آرای مورخان دیگر یا نقادانی که با این رخداد سروکار داشتهاند؛ 5ـ کشف فهم و دیدگاه اصلی موجود، اما مستور در روایت که همه مطالب روایت بر محور آن نظم یافته است.
مثالی بارز در این زمینه دیدگاه ابن خلدون، مورخ مسلمان است. برای ابن خلدون تاریخ به عنوان علم چیزی است از نوع علوم مربوط به جامعه. نقد مدارک و اسناد در نزد او شرط عمده کار مورخ است. او از بی دقتی مورخان پیشین انتقاد میکند و ضرورت نقد تاریخی را پیش میکشد. نقد او غیر از بررسی گواهیهایی که در تاریخ اصل کلی است، مبتنی برآن چیزی است، که وی قانون المطابقه می خواند. یعنی آن که حوادث منقول با آن چه اقتضای طبیعت و احوال جاری عمران بشری است، منطبق باشد.
او در «مقدمه» بر مورخان گذشته میتازد که در نقل اخبار گزاف دقت نمی ورزند و آنچه را پیشینیان گفتهاند، بی هیچ تأملی تکرار میکنند. مثلاً در مورد خبری که به موجب آن تعداد لشکریان بنی اسرائیل را بعضی مورخان ششصد هزار تن ذکر کردهاند، خاطرنشان میکند که وجود چنین عدهای با استعداد سرزمین مصر و شام، بههیچوجه موافق نیست، و در آن روزگار هم، مثل امروز، حرکت چنین سپاهی در آن حدود غیرممکن بوده است.
در غرب البته آثار بسیاری در این زمینه تألیف شده است، که از میان آنها رسالاتی در نقد تاریخی اثر ادوارد جیلور بورن یکی از کهنترین آنها (1901) و نقادی تاریخی اسناد، تألیف ریچارد لوکاس مارشال از زمرهی تازهترین آنهاست (2009). آثار دیگری از جمله نقادی تاریخی و معنای متن اثر جی. جکسن (1989)، مطالعهای در نقادی تاریخی تألیف جین نورتون کرو، ارنست مارچند واستنلی پینسِت (1988)، نقد تاریخی نوشته ژانت اسمار (1993)، نقادی تاریخی و تفسیر کلامیِ متن مقدس کارِ پیتر اشتولماخر (1977)، حقیقت تاریخی، نقادی تاریخی اثر هِلدویگ شوایت، آکیم میتاگ و یورن روزن (2005)، نقادی تاریخی و عهد عتیق تألیف ماری ـ ژوزف لاگرانج (2009) و ظهور نقد تاریخی اثر معروف اسکار وایلد، که نخستین بار در سال 1905 به چاپ رسید، و تا سال 2008 مکرراً تجدید چاپ شده است. اینها فهرستی کوتاه در میان آثار پرشماری است، که در این حوزه به مخاطبان ارائه شدهاند.
کلیک کنید: تاریخ نویسی استعماری
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
برچسبها: تشخیص دروغ، آناتولی تیموفیویچ فومنکو، تاریخ خیالی یا علمی، History: Fiction Or Science، معرفی کتاب، دانلود کتاب، مرضیه سلیمانی
قدرت تشخیص دروغ از واقعیت تاریخ
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید، لینک آن در ستون کناری
مستند تاریخ جهان ـ این سری مستند در شبکه تلویزیون بی بی سی پخش شده، بخش هایی از آنرا قبلاً نقد کردم، و این نیز نقد بخش دیگری از یک نبرد ایرانیان و یونانیان است. توضیح را در این لینک ببینید: http://arqir.com/497
............................
کلیک کنید: فاجعه درک دانش بینش
کلیک کنید: اروپا همان اروپه ایرانی است
کلیک کنید: مهندسی ساختار های تاریخی اجتماع
آبی= روشنفکری و فروتنی، زرد= خرد و هوشیاری، قرمز= عشق و پایداری، مشروح اینجا
توجه 1: اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه 2: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید. در جهت دانش مربوطه وبلاگم، با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
توجه 3: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند: در اینجا http://arqir.com.
ارگ ایران http://arqir.com
کتاب فارسنامه ابن بلخی
پیش نویس
وقتی بعضی از کتاب های تاریخی را می خوانم، درست مانند این است، که یکی از وزیران کشور عربستان سعودی یا اسرائیل، دارند درباره تاریخ ایران حرف می زنند. بارها شنیدم، که بعضی از مقامات این کشورها از فارس و مردم فارس تعریف می کند، بدون اینکه نامی از ایران ببرند، و تعریف هایشان نیز کاملاً آبگی و در پی مقاصد خاص خودشان است. با خواندن کتاب فارسنامه ابن بلخی نیز همین حس بمن دست می داد، گویی می خواهد با گفتن تعریف آبکی و تکرار از شاهان ایران، نتیجه خاصی بگیرد. در هرصورت همیشه یادمان باشد، که از ابتدای تاریخ سازمان های مخفی یهود و عربی، برای ما ملت ساده زود باور، تاریخ نوشتند و خواهند نوشت. همین چند روز پیش یکی از مقامات کشور اسرائیل گفت، اشکال ما با ایران این است، که آنها تاریخ طولانی تری از ما دارند.
تصویر تعدادی کتاب زیر ذره بین، عکس شماره 3402.
توجه 3: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند: در اینجا http://arqir.com.
لوگو آزادی را درک کنیم و بشناسیم، و آزادی اندیشه و قلم اینترنتی را پاس داریم، عکس شماره 1624.
برگه تابستان 1395 پیوست دروغ نامه های بنام کتاب تاریخ است.
. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .
فارسنامه ابن بلخی
فارسنامه ظاهراً پیرامون تاریخ و جغرافیای پارس است، که با واژه فارس بکار رفته، و اهمیت آن در نگارش به زبان فارسی است. در دهه نخست سده ششم هجری قمری نوشته شده است. نام نویسنده کتاب مشخّص نیست، ولی نویسنده خود در دیباچه کتاب نسب نیایش را از بلخ و خویشتن را زاده و پرورده در پارس ذکر میکند، بهمین جهت او را با نام ابن بلخی می گویند. ادوارد بروان، احتمال میدهد، که این فارسنامه را ابوزید احمد بن سهل بلخی، مؤلف صورالاقالیم تألیف کرده باشد. هر جا نام ادوارد براون می آید، من انوش راوید، بشدت نسبت به آن موضوع و اهمیتش برای استعمار انگلیس حساس می شوم، علت دراینجا.
بخش جغرافیای فارسنامه درباره عمق زندگی و بود و نبود جغرافیای طبیعی و انسانی نمی گوید، بلکه مقداری مطالب سطحی در آن است. در بخش تاریخ نیز مطالب گذشته را تکرار کرده، و کمی مطالب جدید دارد، و این بخش نیز بسیار داستان گونه می باشد، و بدون ارائه سند و شواهد است. نویسنده فارس نامه در مقدمهٔ کتاب، هدف از نگارش آن را توصیف وضعیت تاریخی و جغرافیایی فارس در جهت آگاه کردن سلطان سلجوقی از موقعیت این ایالت عنوان میکند. نثر کتاب ساده، و با الفاظ و عبارتهای فارسی آن زمان است.
در کتاب فارسنامه نوشته است، که این نویسنده با خانواده خود، در اوایل دولت سلجوقی به پارس آمدند، و سلطان ابوشجاع محمدبن ملکشاه سلجوقی (۴۷۴ تا ۵۱۱ هـ. ق) در نامهای، از او خواست که اوضاع و احوال پارس را در کتابی برای او بنگارد. با توجه به این که سلطان محمد بن ملکشاه در سال ۵۱۱ در گذشته است، و مؤلف به همزمانی خود با اتابک چاولی متوفی به سال ۵۱۰ هـ.ق. اشاره دارد، حدس زد می زنند، که سال تألیف فارسنامه باید قبل از ۵۱۰ هجری باشد. اما باید با دید تاریخ نگاری سیاسی به این کتاب و موضوعات آن نگاه کرد، و ساده از کنار آن نگذشت.
منابع مؤلف همان چند کتاب قدیمی است، که در دروغ نامه هایی بنام کتاب نوشتم، مانند تاریخ طبری. پارهای از اطلاعات موجود در فارس نامه ابن بلخی، کاملاً دست اول و خاص و منحصر به این کتاب میباشد، و در هیچ اثر دیگری مشاهده نمیشود، همانند آنچه درباره مالیات فارس و قبایل کرد و شبانکاره، یا خلق و خوی مردم این دیار آورده است. در این موارد نیز اشارات سطحی و بدون ارائه اسناد و شواهد است، و فقط داستان گونه بیان شده است.
ابنبلخی کتاب خود را به یک مقدمه و سه بخش تقسیم کرده است: در مقدمه کتاب، پس از حمد خداوند و ستایش پیامبر او، به چگونگی تألیف کتاب میپردازد، و شیفتگی خود را به پارس و مردم آن نشان میدهد، و عزت و اهمیت معنوی و مذهبی و تاریخی فارس، و مردم آن را به استناد روایات از قول پیامبر اسلام و خاندانش میستاید، و پارسیان را از برگزیدگان خداوند میداند.
بخش تاریخی که بیان مختصر و دقیقی است، از تاریخ پادشاهان ایران از عهد باستان تا روزگار ساسانیان، و سپس درب و داغون کردن ایرانیان بدست اعراب صدر اسلام، بدون ارائه یک سند و شواهد و داستان گونه، مانند تاریخ طبری و بقیه هم مانندی هایش می نویسد.
بخش جغرافیایی که به ذکر فارس و کوره های پنجگانه آن و شهرهای هر کوره اختصاص دارد، و شرح نهرها، دریاها، مرغزارها، قلعهها و مسافات فارس را در برمیگیرد. در این بخش از نظر جغرافیا تاریخی کلی اشکال دارد، که نشان از عدم کار تحقیق و عینی است، تعدادی را در کتاب زیر نویس کردم.
بخش سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کتاب، که در حقیقت موخره فارسنامه به شمار میآید، شامل احوال شبانکاره و کرد و اخلاق و روحیات مردم و قانون مال پارس است. در این بخش نیز داستان گونه نویسی، بر یک کار تحقیقی و علمی پیشه گرفته، که نشان از خواسته کلی زمان و حال دوران نویسنده است.
ابن بلخی علاوه بر فارسنامه، از ۲ اثر دیگر خود، خبر میدهد، که نخستین آن، کتابی دربارهٔ دریاها است، دومین کتابی که ابنبلخی تألیف کرد، و یا در دست تحریر داشت، کتاب تاریخ دوران اسلامی بود، که حوادث عهد پیامبر اسلام تا زمان مؤلف را در برمیگرفت، اما معلوم نیست که آیا او این کتاب را به انجام رسانیده است یا خیر.
|
فهرست |
|
1 |
|
|
2 |
|
|
3 |
|
|
4 |
|
|
5 |
|
|
|
|
|
توجه: نقد و نظر انوش راوید در زیر نویس لینک های کتاب.
فارسنامه ناصری
فارسنامهٔ ناصری کتابی در حوزهٔ تاریخ و جغرافیای فارس، که در فاصلهٔ سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۱ هـ. ق توسط حسن فسائی و به دستور ناصرالدینشاه به رشتهٔ تحریر درآمده است. این اثر در دو گفتار تنظیم شده و هر گفتار در یک جلد گنجانده شدهاست. گفتار اول درمورد تاریخ فارس (احوال پادشاهان و ثروتمندان و بزرگان فارس) از صدر اسلام تا سال ۱۳۱۱ است. حوزهٔ آن بخشهایی از سواحل و بنادر خلیج فارس، خوزستان و حتی کرمان امروزی در دوره بعد از اسلام تا اوایل قرن چهاردهم هجری را شامل میشود.
گفتار دوم درباره وضعیت جغرافیایی و باغها و آبادیها و مسجدها و چشمهها و رودهای فارس است، که در چاپ حاضر، و از منابع معتبر در این باره بهشمار میرود. تقسیم فارس در دوره پیش از اسلام، خصایص شیراز و محلات شیراز، علما، شعرا، وزرا، بِقاع، مساجد، مدارس، و بساتین شیراز، بلوکات فارس و آب و هوا، محصولات و سرانجام معرفی مشاهیر و آثار آنها. در پایان این گفتار، ایلات مملکت فارس، جزایر خلیج فارس، چشمهها و دریاها و دریاچههای فارس، رودخانهها، صحراها و طوایف متفرقه، قلعههای کوهی، کوهها و معدنهای فارس معرفی شده، و در پی آن، فهرست بلوکات فارس آمده است.
. . . .
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید، لینک آن در ستون کناری
کلیک کنید: اتحاد مهم تاریخی فرهنگی
کلیک کنید: جلسه ساختارهای تاریخی اجتماع
کلیک کنید: داستان طوفان بزرگ یا طوفان نوح
آبی= روشنفکری و فروتنی، زرد= خرد و هوشیاری، قرمز= عشق و پایداری، مشروح اینجا
توجه 1: اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه 2: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید، و در جهت علم مربوطه وبلاگ، با استراتژی مشخص یاری نمایید.
توجه 3: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند: در اینجا http://arqir.com.
ارگ ایران http://arqir.com
کتاب های وزین فرشاد فرشیدراد
این صفحه پیوست کتابهای مهم تاریخی در ایران است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جغرافیای کهن ایرانی از سرزمینهای گمشده میگوید
نقشه ده هزار ساله
من پیشتر نقشه های فراوانی از قرون وسطی چه اروپایی و چه ایرانی و حتی چینی را منتشر ساخته ام و در آن نشان داه ام که جلوتر از کریستف کلمب نقشه های کهنی در دست است که قاره آمریکا را نشان داده است و از آنجا که این نقشه ها جزایر و خشکیهای بسیار باستانی مانند قطب شمال زمین که اکنون از میان رفته را نشان داده میابیم که اصل و اساس این نقشه ها باید مربوط به هزاران سال پیش بوده باشد. !
اما مهم است که بدانید اصل و قدیمی تر از همه اینها یک نقشه ایرانی است. که آن بصورت توضیحی و نه ترسیمی از هزاره های دور در متون کهن ایرانی از گزند حوادث محفوظ و برای ما مانده است متن هزار ساله کتاب بندهشن و اعلاق النفیسه ابن رسته اصفهانی که بر مبنای تابش دیاگرام آفتاب 1، کره زمین را تقسیم بندی نموده آنقدر دقیق است که میتوان بر مبنای آن نقشه جهان را ترسیم نمود. این حقیر برای نخستین بار این دیاگرام را ترسیم وقاره های زمین را بر آن نشان داده ام و در کتاب جغرافیای کهن مشخص ساختم ...اما چگونه در هزاره های دور بشر توانسته بوده به دانشهای بسیار پیچیده دست پیدا کند.؟!
ناگفته نماند که این دانشها فقط در پیرامون جغرافیا نبوده چرا که دست یافتن به قاره های زمین، دانشهای دیگری را نیز بدنبال داشته است دانشهایی مانند ریاضی، زمین شناسی، ستاره شناسی، ساخت انواع زمان سنجهای دقیق، توانایی ساختن وسایل ارتباطی و ماشینهای پیشرفته نقلیه، و حتی دانش پزشکی و زیست شناسی و غیره که متاسفانه امروز اثری از این دانشهای کهن باقی نمانده است.
با ملاحظه نقشه های دوره رنسانس در اروپا که از روی نقشه های کهن کپی و متاسفانه اصل نقشه ها را هم از بین برده اند. (سیاست انحصار علمی) به نظر میرسد نه تنها اروپاییان دانش جغرافیا و نقشه کشی و دریانوردی را از روی کتابهای کهن و به راهنمایی اساتید غیر اروپایی آموختند. بلکه دور نیست که اصول دانشهای دیگر را نیز از همین کتابها آموخته و باز اصل کتابها را از میان برده باشند .!
اما اینکه این کتابها و نقشه ها چگونه به دست آنها افتاده است هنوز ازاسرار دانش است.! برخی این کتابها را از غارت کتابخانه های بیت المقدس در جنگهای صلیبی دانسته اند و برخی نیز این کتابها را در کتابخانه های واتیکان جستجو میکنند. وبرخی هم آثار یونانی 2 را دخیل دانسته اند به هر حال هر چه هست اروپاییانی که تا همین چند قرن اخیر گرفتار تعصب و خرافه و سیاهی دوران قرون وسطی بودند نمیتوانستند یکباره وبدون داشتن الگوهای دانشی به رشد علمی مافوق تصور دست یابند. البته ما از نظر دور نمیداریم که آزادیخواهی و دموکراسی و خصوصا" کشف آمریکا توانست در رشد علم و دانش اروپایی تاثیرات مهمی داشته باشد اما دور نیست منشاء این دانشها از روی کتابهای کهن مشرق بوده باشد.
1 - در تصویر دیاگرام خورشیدی بر مبنای متون کهن هزارساله ایرانی ترسیم شده که نه تنها قاره های زمین را به دقت توضیح و توجیه نموده بلکه با رسم این دیاگرام به دانشهای تسطیح نقشه، ریاصیات پیشرفته، دانستن کرویت زمین، انحراف 23.5 درجه زمین، گردش زمین به دور خورشید و دهها دانش پیچیده در هزاره های دور آگاه میشویم (باید دانست که ترسیم این دیاگرام بسیار مشکل تر از ترسیم نقشه جهان یوده است. چرا که میابیم ایرانیان کهن علاوه بر دانش نقشه برداری مجهز به انواع وسایل رصد خورشیدی نیز بوده اند ! ) اما هنوز مشخص نیست که در آن سالهایی که به قول دانشمندان بشر باید در غارها زندگی میکرده است آنان چگونه به این دانشها دست یافته اند!
2 - نباید از نظر دور داشت که بنا به دستور اسکندربعد از غارت کتابخانه های هخامنشی کتابهای ایرانی ترجمه و به یونان فرستاده شده بود.و آن ترجمه ها اساس دانش یونانیان گشت اما با این وجود در جغرافیا همچنان یونانیان به ربع مسکون اعتقاد اشتند و همه زمین را نمیشناختند. واین عقیده بار دگر در زمان مامون از متون یونانی ترجمه و به عربی نگاشته شد. فرشاد فرشید راد.
کلیک کنید: مطالب و مقالات از فرشاد فرشیدراد
*******
کتاب کشور هفتم
کتاب جدید از استاد فرشاد فرشید راد
در کتاب کشور هفتم شما با اسناد و متونی آشنا میشوید، که ثابت میکند روزگاری در هزاره های بسیار دور سرزمین قطب شمال اقیانوس یخ زده نبوده، بلکه قارهایی بسیار آباد و بهشت گونه در مرکز همه تمدنهای جهان بوده، و جایگاه ویژهای داشته است. جهانیان به این سرزمین به احترام مینگریستند و آنرا گرامی میداشتند. اما امروز از سابقه این سرزمین که نخستین جایگاه بشری در متون کهن بوده تاریخی در دست نیست!
تصویر کتاب کشور هفتم، عکس شماره 8662.
اگر بخواهیم تاریخ جهان را به چهار دوره، کهن، باستانی، قدیم، و جدید، تقسیم کنیم این تاریخ ناشناخته، که اکنون جغرافیای گمشده آن مشخص شده! به دوره های بسیار فرا کهن مربوط میشود. که هیچکدام از این بخشها را در بر نمیگیرد. در واقع این بخش گمشده تاریخ را میتوان دورهای نامید که جز برخی اسطوره های مبهم اطلاع دیگری از آن در دست نیست!
آنگونه که به نظر میرسد نه تنها ایرانیان که از آفریقا تا شمال اروپا و از آمریکا تا چین و حتی بومیان استرالیا از چنین سرزمینی اسطورهای نام میبرند، و نماد آن را به احترام در همه جا نقش میکردند. یادآوری اینکه: نماد چلیپا که در آثار باستانی از اهرام مصر تا اهرام مایاها و از معابد هند و چین باستان گرفته تا آمریکا و ایران و اروپا، در بناها و اشیاء و آثار باستانی به فراوانی یافت شده نشان سرزمین کهن و میانی قطبی است، که تقاطع دو رود باستانی در مرکز این سرزمین را نشان میدهد!
در بیشتر کتاب های ایرانی از اوستا و متون کهن ایرانی چون بن دهشن، گزیده زاداسپرم و مینوی خرد تا نوشتار های جغرافی دانان اسلامی، از هفتمین کشور میانی زمین بنام خونیرس نامبرده شده، که ایرانویج نیز بخشی از آن است، و این کشور را بهترین سرزمینی دانستهاند. اما بنا بر متون کهنتر ظاهرا روزی اهریمن بر آن تاخته و آنرا تباه میکند، و از آن پس سرما و یخبندان همه جا را فرا میگیرد.! از آنجا که نام این سرزمین با ایران امروزین شبیه بوده، و از سرمای آن هم سخن رفته بسیاری آنرا در شمال همین کشور ایران و در نواحی فرارودان و سرزمینهای پیرامون رودهای سیهون و جیهون یا حتی نواحی زاگرس دانستهاند!، و برخی هم این سرزمین کهن را در آذربایجان، خلیج فارس و یا مناطق دیگری گمان بردهاند.
اما شاید جالب باشد که بدانیم نه فقط ما ایرانیان بلکه این سرزمین کهن در تاریخ و فرهنگ ملتهای دیگر جهان نیز به چشم میخورد، و هر قوم و قبیلهای سرزمینی مانند این را به خود نسبت داده، و آنرا با جغرافیای مکان خود سازش دادهاند.
در مجمل التواریخ، در ابتدای فصل سوم نوشته: "... هم حمزه اصفهانی از کتابی دیگر حکایت کند، که از کتب پارسیان بلغتی غریب نبشته: که حق تعالی اول خلقت مردی آفرید و گاوی اندر مرکز بالایین زمین ...." پس آیا براستی مرکز بالایین زمین جایی جز قطب شمال میتواند باشد؟!
فصل بندیهای کتاب کشور هفتم
کتاب در 5 بخش تنظیم یافته، که نماد پنج گاه کهن: نوروز، تیرگان، مهرگان، یلدا و اوشا یا اوشهین به معنای سپیده است، که اوشا با طلوع جشن بزرگ سده همخوان است، این گاهان در اوستا به نام: هاونگاه، رپیتوینگاه، اوزیرینگاه، ایوسروتریم گاه و اوشهینگاه معروف است. این مواقع بعدها به طلوع، ظهر، عصر، شب و هنگام سحر معروف شد، که از هزاران سال پیش نمازها و نیایش هایی دارد.
همچنین بخش اول، به ضرورت موضوع به هفت گقتار، که نماد هفت کشور و بخش دوم، به نه گفتار اشاره دارد، که نماد نه سرزمین کهن هندوها و نیز نه ماه روشن سال در سرزمین کهن است. همچنین متن و اصل کتاب 365 صفحه دارد، که نماد روزهای سال است، (سه برگ آخر منابع کتاب است که جدای متن میباشد). در بخش نقشه ها هم 24 تصویر آوردیم، که نمادی برای ساعات شبانه روز و ترسیم دقیق نصف النهارات در ازمنه باستان بروی نقشه ها داشته باشد.
جالب: کتاب کشور هفتم شاید از اختصاصی ترین کتابهای ایرانی باشد، که بسیاری از اسطوره های ملل را بررسی نموده است. برای مثال در اینجا شما برای اولین بار مقایسه و تطبیق افسانه ای از سرخپوستان آپاچی را با داستانی اسطوره ای در شاهنامه میخوانید.
سفارش کتاب کشور هفتم
کتابسرای بلخ، کتاب کشور هفتم و جغرافیای کهن را به داخل و خارج کشور ارسال میکند. سفارش از طریق تلفن هم براحتی امکان پذیر است.
تهران، کتابسرای بلخ: 88951312
تصویر کتاب های کشور هفتم در کتابفروشی بلخ و جناب مهندس پیشوا، عکس شماره 8663.
نظر انوش راوید: دو کتاب فوق از استاد فرشاد فرشیدراد عالی هستند، و خواندن آنها را پیشنهاد می کنم. توجه نمایید، ما نیاز به درک های جدید از تاریخ و جغرافیا و سرنوشت داریم، و همچنین نیازمند دانستن های نو هستیم، غیر از آنچه که سیستم آکادمیک و بازارش منتشر می کنند و بخورد می دهند، زیرا آنها انرژی گرفته از غرب استعماری هستند.
قاره آتلانتیس
آتلانتیس همان سرزمین آرمانی یونانی است که در آثار افلاطون آمده و مشخصات آن با ایرانویچ در میان ایرانیان و شهر ایراکوچا یا کوزکو) ناف جهان ( در میان بومیان آمریکا و ایلاورته در هند باستان مشترک است. طبق روایت افلاطون که بین سالهای 427 تا 327 قبل از میلاد می زیسته، قاره آتلانتیس در حدود 9500 سال قبل از زمان وی به قعر اقیانوس فرو رفته این تاریخ مطابق با نظریه عمومی دانشمندان است، که وقوع سیل و ناپدید شدن آتلانتیس را در اقیانوس اطلس در حدود 10000 تا 13000 سال قبل می دانند. پروفسور یورگن آپنوث در این اواخر اعلام نمود آتلانتیس در دریای شمال واقع بوده و تنها نشانه قابل رویت آن جزیره هلیگوند است.
مورخین یونان باستان می گویند که یک جنگ هم توسط مردم حوالی قطب شمال از طریق دریای شمال به عمل آمد. پروفسور یورگن می گوید کتیبه های موجود در مصر حاکی از آن است، که مردم آتلانتیس لشگرکشی عظیمی به سوی جنوب کرده، و با اتحاد با مردم ایتالیا و لیبی دریای مدیترانه را فتح نموده و به یونان یورش آوردند، و این موضوع با قاطعیت می رساند، که مردمان حوالی قطب شمال و آتلانتیس یکی بوده اند.
علاوه بر این در نقاشی های دیواری در معابد رامسس مهاجمین را با کلاهخود شاخدار و سپرهای گرد تصویر کرده اند، و زنان همراه آنها نیز لباس های بافته بلندی دارند، که مشابه آنها را در مدارک باستانی متعلق به سوئد و شمال آلمان می توان دید. در کتیبه دیواری رامسس سوم شرح داد شده، که مهاجمین آتلانتیس از جزایر و سرزمین هایی واقع در آبهای دایره بزرگ از انتهای کره زمین یا از مسیر مدار نهم یورش آوردند. (جغرافیای کهن و سرزمینهای گمشده ص 141)
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید، لینک آن در ستون کناری
فیلم سخنرانی استاد فرشادفرشید را در همایش اصفهان، تمامی فیلمهای استاد را در آپارات وبسایت ارگ ببینید.
کلیک کنید: طرح های نو در ایران
کلیک کنید: حضور ایرانیان در همایش اصفهان
آبی= روشنفکری و فروتنی، زرد= خرد و هوشیاری، قرمز= عشق و پایداری، مشروح اینجا
توجه 1: اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه 2: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید، و در جهت علم مربوطه وبلاگ، با استراتژی مشخص یاری نمایید.
توجه 3: مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند: در اینجا http://arqir.com.
ارگ http://arqir.com