وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir
وبلاگ تاریخی و جغرافیایی  " ارگ ایران "

وبلاگ تاریخی و جغرافیایی " ارگ ایران "

مطالب و مقالات از وبسایت ارگ ایران www.arq.ir

مختصری از ایل کلهر

مختصری از ایل کلهر در این نوشتار با نگاهی گذرا به تاریخ چند هزار ساله قوم کرد پرداخته شده،  و از ایلات کرد نشین در حرکتی کثرت وار به ایل کلهر،  که بزرگترین ایل کردنشین محسوب می گردد،  نگریسته شده....
مختصری از ایل کلهر
       مختصری از ایل کلهر در این نوشتار با نگاهی گذرا به تاریخ چند هزار ساله قوم کرد پرداخته شده،  و از ایلات کرد نشین در حرکتی کثرت وار به ایل کلهر،  که بزرگترین ایل کردنشین محسوب می گردد،  نگریسته شده....
مختصری از ایل کلهر
تصویر کاخ سراب در گیلانغرب،  عکس شماره 9314.
مختصری از ایل کلهر
لوگو داشته های تاریخی ما آرزوی دیگران است،  عکس شماره 1616.
این برگه بشماره 1396 پیوست لینک زیر است:
. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .
مختصری از ایل کلهر
مختصری از ایل کلهر با تاکید بر یک جا نشینی طایفه رجب
به قلم: میثم رجبی
   مقدمه: در این نوشتار با نگاهی گذرا به تاریخ چند هزار ساله ی قوم کرد پرداخته شده و از ایلات کرد نشین در حرکتی کثرت وار به ایل کلهر که بزرگترین ایل کردنشین محسوب می گردد، نگریسته شده و در پایان نیز از طوایف متشکله ایل کلهر به طایفه ی رجب که جز سه طایفه ی بزرگ ایل کلهر محسوب می شود، پرداخته شده است.                                                    
      تاریخ مردمان کرد را باید از هزاره های قبل از میلاد در میان سنگ نوشته های آشور که حکایت از طوایفی با تشابهات زیستی و زبانی می نماید, جستجو کرد. طوایفی با نام های گوتیان- کاسی ها- لولوها- نایری ها- میتانی ها- سوباری ها- ماناعی ها- اورارتوها و کردوک ها. از این میان واژه گوتی در هزاره سوم و دوم قبل از میلاد به طایفه ای مرسوم می گردد که در کردستان و آذربایجان کنونی زندگی می کردند.
      دو سنگ نوشته از زمان پادشاه آشور(توکولتی اینورتا) به دست آمده که در یکی از آنها واژه گوتی و در دیگری واژه کورتی آمده است و این دو نام یادآور گروهی از کردها است . بنا به گفته (دراور) واژه های گوتی و کورتی و کورتوخی و کاردا و کارداک و کارتاوای و کرد و کردیای و کردی همه از یک رشته اند و به مردمی گفته می شود که امروزه به نام کرد معروفند و در هزاره اول قبل از میلاد همه اوراتوئیان و مردم ماناو مادرا گوتی یا کورتی می گفتند. (صفی زاده، 78، ص79).
      عامل دیگر که این ذهنیت و تشابه لفظی واژه کوتی با کورتی را تقویت می کند پژوهش های برخی انسان شناسان فرانسوی است که با بررسی تیپ مردمان عصر کنون کردستان و آذربایجان با تصاویر و مجسمه های به جا مانده از گوتیان معتقد هستند که تشابهات فراوانی بین آنها دیده میشود.
      آنچان که در سنگ نوشته های آشوری معلوم گردیده است، گوتیان مردمان خشن و سنگدل بوده اند و زبانی مستقل و تا حدودی نزدیک به زبان های ایلامی داشته اند و از جمله شهرهای آنها در شمال دامنه ی سلسله ی زاگرس اوربیلیوم (اربیل کنونی) و در جنوب اربیل شیورم (التون کویری) نزدیک به زاب کوچک و در جنوب آن شهر هارش (توزخاموتو) بوده است.
      در سنگ نوشته های آشور فهرستی از بیست و یک فرمانروای گوتی موجود است که برای صد و بیست و پنج سال بر مناطق خود و سومر فرمانروایی کرده اند که این مقاله قصد ندارد به زمامداری فرمانروایان گوتی بپردازد. در اینجا نکته ای در مورد پرستش گوتیان بارز است که در زمان ایمیا (2234-2231ق.م).
      اولین فرمانروای گوتی که در بین النهرین فرمانروایی کرده است و مردم گوتی در پاییتختش یعنی آراپخایااریها (کرکوک کنونی)می زیسته اند, پس از تصرف شهر بسپار نزدیک بابل و مجسمه ی آنونیت خدای بابل را به شهر آرپها می آورد زیرا آنان خدای بابل را پرستیده اند.
      بعد از شکست تیرگان (آخرین فرمانروای گوتیان) و کوتاه شدن دست آنان بر بابل آنطور که در سنگ نوشته های آشور آمده است قوم گوتی به کوهستان های زاگرس بازگشته و سلسله ی گوتیان منقرض میشود و بعد از آنها دیگر طوایف کاسی ها (لرها که ابتدا در منطقه ی کرمانشاه کنونی زندگی کرده اند)، میتانی ها، مانائی و... به قدرت میرسند.
      آن طور که از این سنگ نوشته ها پیداست قبل از حرکت سه قبیله ی بزرگ مادها، پارت ها و پارس ها از جنوب اروپا و حضور ماد و پارس در ایران کنونی این طوایف قبل از آنها در این سرزمین می زیسته اند, و با سکنی گزیدن مادها در هگمتانه (همدان کنونی)می توان این گونه تخمین زد که احتمال تسلیم و زیر بیرق رفتن این طوایف و در نتیجه اضافه شدن آنها به بدنه ی حکومت ماد میرود.
      حال جدا از این احتمال نیز نمی توان تاریخ مردمان کردنشین ایل کلهر یا دیگر ساکنین زاگرس را خارج از این سیر تاریخی دانست. چرا که از آن دوران با توجه به افزایش جمعیت که ناشی از کشف خواص گیاهی برای درمان بیماریها, ساخت ابزار و وسایل و همچنین اهلی کردن برخی حیوانات که بیشتر می توانست با تراکم اندیشه های این طوایف و آوردهای قوم ماد روند تسریعی گرفته باشد (اهلی کردن اسب را منسوب به کاسی ها (لرها) می دانند) اقوام و قبایل نیز در نتیجه ی این تحول تکثیر یافته و برای دست یابی به منابع و مایحتاج زندگی در وسعت رشته کوه زاگرس پراکنده شده اند.
      کلهر در اصطلاح از دو کلمه به معنای کل بز کوهی با خصوصیات شجاعت و جنگندگی و قسمت دوم هور یا هر در لغت به معنای خورشید که از ویژگی های آن درخشندگی و جذابیت می باشد, آمده است. (گودر)
      اکنون تاریخ دقیقی در مورد تکامل قبایل زاگرس نشین و نیز به تبع قبیله ایل کلهر که نشان دهد آیا از بازماندگان طوایف مذکور یا نژاد مادها یا نه تلفیقی از هر دو بوده اند در دست نیست. اما آنطور که تاریخ حرکت آدمی بویژه در سرزمین های دیگر نشان میدهد همواره باورها و اعتقادها, پرستش و زبان آدمی تحت تاثیر همسایگان، جنگ و زیست بوم منطقه خویش بوده است و این امر نیز در مورد مردمان کردنشین زاگرس که با توجه به نزدیکی با دیگر همسایگان، جغرافیای منطقه زیست و جنگ با بیگانگان، در ادوار تاریخ دست خوش تغییراتی بوده است.
      تا جایی که امروزه زبان کردی که ریشه در زبان های هند و اروپایی دارد به گویش های کرمانجی (کردی شمال غربی)- گویش های شمال شرقی- گویش های کردی مرکزی- گویش های کردی جنوبی تقسیم شده است که عامل فاصله گیری و همجواری با همسایگان و تجریه محیطی متفاوت می باشد. پوشش هرکدام از این تقسیمات گویشی نیز به نوعی متاثر از عوامل مذکور بوده است.
      ایل کلهر با گویش کردی جنوبی(کردی کلهری)در کنار دیگر ایلات کرد دارای باورها،اعتقادات و افسانه ها و زندگی متاثر از زیست بوم خود نیز بوده است. شاید یکی از علل حفظ زندگی سنتی ایل در کنار زندگی شهری امروز، چهار فصل بودن آب و هوای منطقه کرمانشاه و ییلاقی و قشلاقی بودن قلمرو این ایل بوده است. که در زمان و مسافتی کوتاه به راحتی توانسته ییلاق و قشلاق نماید.
      همان طور که قبلا گفته شد پراکندگی قبایل و طوایف برای دستیابی به منابع که یکی از شاخص های زندگی سنتی است در قرون گذشته در اکثر جوامع ساختار خود را از دست داده و به عقیده دورکیم تحول جوامع از همبستگی مکانیکی(سنتی) به سمت همبستگی و ساختار ارگانیکی(مدرن) در حال حرکت است. این تحول خودجوش که ناشی از کشف و دستیابی بشر به تکنولوژی است در جوامع جهان سومی چون ایران با دور کندتر از جوامع غربی شکل گرفته و در حال بازسازی ساختار وجودی خود می باشد. لیکن در این سیر تحولی مکانیکی به ارگانیکی شدن طوایف ایل کلهر تقریبا از سده گذشته ساختار سنتی آن متزلزل شده و به سمت ساختار ارگانیکی قدم برداشته است.
      قلمرو ایل کلهر که محدوده ی آن از شمال به ایل های کرند - گوران بانزده و از جنوب به حوزه حکومتی والتی پشتکوه(استان ایلام کنونی) و از طرف مغرب به خاک کشور عراق و شهرهای مندلی و خانقین و همچنین قشلاق ایل سنجابی و ایل کرند و از جانب شرق به ییلاق ایل زنگنه یعنی ماهیدشت و در واقع جنوب شهر کرمانشاه محدود می گردد. (گودرزی، 78، ص12).
      محیط جغرافیای وسیع  با مراتع عالی و آب و هوایی مناسب را برای عشایری کوچ رو فراهم آورده است. طوایف ایل کلهر قشلاق را در مراتع منطقه قصرشیرین- سرپلذهاب و گیلانغرب و ییلاق را در مراتع اسلام آباد غرب- ماهیدشت و قسمتی از محدوده کرمانشاه می گذرانند. در این میان دو شاهراه دروند سقانه و قلاجه شاهراه های کوچ عشایر برای ییلاق و قشلاق محسوب می شوند.
مختصری از ایل کلهر
تصویر لباس بانوان کلهر،  عکس شماره 9315.
مختصری از ایل کلهر
طایفه رجب
      در نامگذاری طوایف برخلاف نامگذاری ریاست ایل که جدا از جنبه سیاسی آن، دیگر سران ایل در تعیین آن نقش فراوانی داشته اند, انتخاب رئیس طایفه امری انتخابی (با رای اکثریت طایفه) نبوده است و با تکیه بر خصوصیات رفتاری، اخلاقی، جنگ آوری و ارتباط بین طایفه ای و حتی بذله گویی آن طایفه را ملقب به یکی از اعضای طایفه می دانسته اند.
      طایفه رجب نیز نام خود را از شخصی بنام رجب که تقریبا در سال 1225ه.ش می زیسته گرفته است که نسب آن به باله میرسد. طایفه رجب برخلاف برخی دیگر از طوایف ایل کلهر که در گذشته در یک محدوده می زیسته و هماهنگ باهم ییلاق و قشلاق نموده، هر دو مسیر و شاهراه ییلاق و قشلاق را انتخاب نموده (یعنی به دو گروه تقسیم می شده) و تقریبا از سده گذشته با تکامل و دستیابی به ابزار کافی از ساختار سنتی خود به صورت محدود فاصله گرفته و در خروجی مسیر قشلاق به ییلاق (درونه سقان) در محدوده کوهستانی که امروزه چالوبکر خوانده می شود بنیاد یکجانشینی نهاد و به کشاورزی پرداخته است.
      گروه دیگر طایفه که از مسیر شاهراه قلاجه به ییلاق و قشلاق پرداخته است در دامنه کوه قلاجه و دشت منتهی به آن که امروزه شهر سرمست در آن واقع شده یکجانشین شده است. (این گروه از طایفه امروزه محله ای از شهر سرمست را تشکیل میدهد) و فاقد روستا بوده و تنها تعداد محدودی از آن به زندگی عشایری مشغول می باشند.
      واژه چالوبکر از دو واژه چالو (چاه آب) و بکر(دست نخورده، عالی) تشکیل شده است که باتوجه به کوهستانی بودن این منطقه و ساخت روستا در منطقه پست که کوه های دور آن را محصور کرده اند و نیز قرار گرفتن آن در خط ارتفاع کوه سرکش باعث شده است که در زمستان ها دارای هوای بسیار سرد و پوشیده از برف باشد که این عامل باعث وجود وفور آبهای زیرزمینی در عمق بسیار کم و سطحی شده است که نام این روستا نیز به خاطر جذبه محیطی آن انتخاب شده است.
      شغل مردم روستا اکثرا کشاورزی و دامپروری است و تنها تعداد محدودی از این گروه نیز به زندگی عشایری و کوچ روی مشغول هستند. امروزه مردمان طایفه رجب جدا از دو منطقه اسلام آباد غرب (روستای چالوبکر) و منطقه گیلانغرب (شهر سرمست) به صورت پراکنده در سطح استان (بویژه اسلام آباد غرب, گیلانغرب و کرمانشاه) سکونت دارند. روستای چالوبکر تقریبا در 17کیلومتری شهرستان اسلام آباد غرب واقع شده و بر اساس آمار رسمی سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1390تعداد خانوار آن 195خانوار و کل جمعیت آن 758نفر آمار گرفته شده است. (آمار سرشماری سال1390).
      مردمان طایفه رجب دارای ذوقی سرشار می باشند و از طوایف سخت کوش و خلاق در ساخت ابزار و نیازهای زندگی روزمره خود در طول تاریخ بوده اند. از هنرها و صنایع دستی آنها می توان به گلیم بافی (که توسط زنان عشایر بافته می شود.) گیوه بافی (کلاش) که عمدتا توسط مردان میانسال با بالا بافته میشود. بافت جیخ (که با استفاده از ترکه های نی و نخ هایی که از پشم و موی گوسفند و بز توسط زنان عشایر بافته می شود) بافت سیاه چادر (دوار) که توسط زنان عشایر و از نخ آماده شده از موی بز سیاه که در برابر سرما و گرما و نیز رطوبت مقاوم می باشد, بافته می شود.
      همه ی این صنایع دستی به نوعی مربوط به زندگی کوچ نشینی است و امروزه با توجه به تغییر شیوه ی زندگی این صنایع دستی به صورت محدود در میان خانوار عشایر تولید می شود و از هنری و صنایع دستی نوین طایفه می توان به هنرهای تجسمی چون نقاشی- معرق کاری- خوشنویسی- بافت فرش- تابلوفرش و...اشاره نمود.
      از دیگر برجستگی های فرهنگی طایفه رجب می توان به حفظ ادبیات شفاهی و انتقال آن به نسل های امروز در کنار دیگر طوایف ایل کلهر اشاره کرد که از این میان به داستان سرایی- افسانه گویی- نقش موسیقی- ترانه گویی- ترانه های زنانه- ترانه لالایی- ترانه شیردوشی- ترانه هنگام مشک زنی و هوره که در مقام های مختلفی گل و دره, دودنگی، ساروخانی، سحری، خان امیری، سوار، جنگدار، پاوموری سروده می شود،  و از قدیمی ترین نواهای باستانی کردها محسوب می شود که نزدیک به هفت هزار سال قدمت دارد، اشاره نمود.
      از نکات بارز دیگر در ادبیات شفاهی می توان به نقش طایفه رجب در خلق و حفظ ضرب المثل (مه س له ت) اشاره نمود که نشان از نکته سنجی و باریک بینی آنها در فرامین و دستورات اخلاقی و پند و اندرزهای دینی دارد که با عبارات و جملات موزون و قافیه دار متداول است. ضرب المثل نشانی از ژنتیک کهن و تاریخچه هزاران ساله از کلمات است که چکش کاری شده و صیقل خورده و سینه به سینه به نسل های امروز رسیده است.
      منابع:
 1ــ  صفی زاده بورکه ای، دکتر صدیق، تاریخ کرد و کردستان، انتشارات آتیه، تهران1378
 2ــ  گودرزی، علیرضا، ایل خانی داود خان کلهر(پایاننامه کارشناسی) دانشگاه سیستان و بلوچستان، سال1387.
 3ــ  مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن، روستای چالاوبکر،1390.
 مختصری از ایل کلهر
نظرها و پرسشها و پاسخها
   پرسش خواننده:  در وبسایت زیر با ارائه اسنادی گفته شده که کلهرها لر هستند لطف می کنید توضیح دهید چرا در مقاله شما کلهرها کرد هستند؟
http://neginzagros.com/zshakeh1/Details/60017
   پاسخ میثم رجبی:  درود ایل کلهر ایل کورد هستند نه ایلی لر.  در تاریخ اگر توجه کنید و در این مقاله هم آمده اقوام گوتیان، کاسی ها، میتانی ها، مانایی ها و... اقوامی هستند،  که ریشه کوردها محسوب میشوند،  از میان این اقوم که اکنون سنگ برجسته انو بانی نی هم از قوم میتانی در شهرستان سرپل ذهاب اکنون هست،  و لیست تمام فرمان روایان این قوم ها در سنگ نوشته های آشور آمده یکی از این اقوم امروزه لرها هستند،  که ریشه آنها کاسی ها است،  که در آن سنگ نوشته ها آمده اولین بار اسب را این قوم اهلی کرده اند. پس در واقع لرها یکی از قوم های کورد هستند، و نه یک قوم مستقل و دوم کلهر همان طور که نه تنها تاریخ دانان غربی هم بیان کرده اند بزرگترین ایل کورد نشین است و این دیگر بر کسی پوشیده نیست حتا در سطح تاریخ جهان
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/ ایل_کلهر
      زبان کوردی الان یکی از زبانهای پر کاربرد دنیا است،  و بزرگترین فرهنگ لغت جهان را با شانزده هزار صفحه دارد،  و حتا در یکی دو سال گذشته رتبه ۲۹ را داشت.  کوردی در طبقه بندی دارای این لهجه هاست:   
 ۱ . لهجه کرمانجی،  ۲.  لهجه سورانی،  ۳.  هورامی و کلهری،  ۴. لکی و لری
      پایتخت کلهر در ایران شهرستان گیلانغرب است،  و کلمه کلهر دقیقاً از دو واژه اصیل این منطقه گرفته شده که الان هم همینطور حرف میزنند.  حتماً دوستان باید کتاب عظیم تاریخ کورد و کوردستان صدیق صفی زاده را بخوانند.
      دقت کنید که در انتخاب منابع چه منبعی انتخاب میشود،  آیا آن کسی که مطلب را در وبسایت نگین زاگرس گفته سندیتی دارد،  حتی اردشیر کشاورز را من که هم استانیم است قبول ندارم،  چون ایشان از ایل زنگنه در کرمانشاه هستند،  و این ایل همواره با ایل کلهر سر ستیز داشته و بارها دیده ام که ایشان ایل کلهر را تخریب کرده،  اما کسی که استان دیگر است،  نمیداند این چیزها را.
      حتی میبینیم در دوران صفویه کوردها با ذلفغار شاه به حکومت میرسند،  و حتا بغداد هم جز حکومت کلهرستان است،  اما الان میبینیم بوسیله این افراد نوشتن ذلفغار خان نه شاه کسی که سکه ضرب کرده و ۱۴ سال پادشاه بوده خان است،  یا شاه اینها تخریبهای سیاسی و دستپرورده های آنها چون امسال کشاورز و غیره در استانهاست.
   نظر انوش راوید:  گفتگوها و پژوهشها درباره ایلها و طوایف و مردم استانهای ایران،  دلیل بر آزادی اندیشه و بیان در ایران است،  و هیچ ربطی به جدالهای قومی که خواسته استعمار و امپریالیسم است ندارد.  همه مردم ایران تاریخی،  با هر زبان و دانش و بینش ایرانی هستند،  و همه یکدیگر را خیلی دوست دارند.
      هم اکنون ۱۱۰۹ خانوار عشایری با جمعیت ۷۹ هزار و ۲۰۷ نفر استان کرمانشاه زندگی می کنند،  که  ۳۰ درصد فرآورده‌های دامی مورد نیاز استان محصول آنهاست.
      عشایر استان کرمانشاه از ۱۴ ایل و یک طایفه مستقل تشکیل شده،  شامل ایلهای «ذوله»، «کرند»، «جاف»، «کلهر»، «زنگنه»، «گوران»، «جمهور»، «پایروند»، «قلخانی»، «سنجابی»، «ترکاشوند»، «بان زرده»، «ثلاث باباجانی»، «بالاوند – زردلان» و «عثمانوند».
   توجه و مهم:  بارها در این تارنما نوشتم،  عزیزان هر شهر و دیار و روستا،  لطف کنید تا می توانید از مردم و مناظر و هنرهای محلی خود در اینترنت منتشر کنید.  اینترنت برکت بزرگی است که به مردم داده شده،  باید از آن بخوبی استفاده کرد.  برای این مقاله هر چه در اینترنت گشتم،  چیز خاصی نیافتم،  نه از عشایر و نه مردم و نه هنرها و کارهای محلی چیز خاصی ندیدم.  فقط چند مورد بود،  که همه همان چند تا را بارها و بارها باز نشر کرده اند.  لطف کنید عکس و فیلم برای تارنمای ارگ ایران ارسال کنید.
...............
   برچسبها:  ایل کلهر, یکجا نشینی, طایفه رجب, میثم رجبی, زبان کردی.
.............
مختصری از ایل کلهر
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری
* * * * * * * * * *
............................
    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ ایران به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  تارنمای ارگ ایران،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.
   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری ارگ ایران بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید.  در جهت دانش مربوطه این تارنما،  با استراتژی مشخص یاریم نمایید.
   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ ایران،  توسط ده ها وبلاگ و تارنمای دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به ارگ ایران مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arq.ir.
ارگ ایران   http://arq.ir
پرسشهای خود را ابتدا در جستجوهای تارنما بنویسید،  به احتمال زیاد پاسخ خود را می یابید
جهت آینده ای بهتر دیدگاه خود را بنویسید،  و در گفتگوهای تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی شرکت کنید
برای دریافت فهرست منابع نوشته ها در بخش نظرات زیر برگه مورد نظر پیام بگذارید

قدمت و تاریخچە مستند گیلانغرب

قدمت و تاریخچە مستند گیلانغرب ـ پایتخت ایل کلهر (میلکان کورد کەڵهوڕ)

کورد کەڵهوڕ : کرماشان ، بیجار ، ئیلام ، خانەقین و ...

کورد کەڵهوڕ : کرماشان ، بیجار ، ئیلام ، خانەقین و ...

 1 _ دلایل و تصاویر مستند نامگذاری گیلانغرب از قدیم الیام بە همین نام (گــیـەڵان = گیەڵ +ان)
2 _ |گــیەڵ| = موورت یا مورد امروزی : نام درختچەای کهن و شفابخش در سراب دشت گیلان، مورد تقدیس ایین زرتشت کە در باور مردمان این دیار گیەڵ رویده شده از عرق زرتشت ، نماد اهورا مزدا و نوروز باستان در سرزمین ماد بوده است .
3 _ اسم کوردی | گیەڵان | = یعنی جایی که درخت |گیەڵ| دارد (گیلانغرب امروزی)
4 _ ریشه و پیشینەی تاریخی اجداد طایفەی گیلانی کلهر ( کهن شاخەی هفت برادران کەڵهوڕ : هفت طایفه = حاجی زادگان _ گیلانی _ منصوری = مەسۊری _ زینلخانی _ کاظمخانی _ قوچمی _ آجودانی )
5_ تصاویر مستند سنگ نوشتەی قبور اجداد طایفەی گیلانی کلهر کە (1105) سال قبل از سفر رضا شاه بە منطقه گیلانغرب ، اسم گیلان و طایفەی گیلانی بر روی انها حکاکی شدە است ، ادعای کذب بر نامگذاری این شهر توسط رضا شاه پهلوی را از درجه اعتبار ساقط می کنند.
6 _ زاراوەێ کوردی کەڵهوڕی (زبان کوردی کلهری ، گویش قوم کلهر) : کرماشان ، خانەقین ، ئیلام ، بیجاڕ ( کرماشان ، بیجاڕ= تاێەفەێ گەڕوس ، سونگوڕ وە کولیایی ، قوروە ، بەشێ لە کامیاران وە ڕەوانسەر ، ماێشت ، هارون ئاوا = شاباد ، حەڵەوان = سرپیەڵ زەهاو ، قەسر شیرن ، گیەڵان ، سیروان ، شیروان وە چەرداوڵ ، ئەسەد ئاوا ، بێستۊن ، چەمچەماڵ ، سەحنە ، ئەێوان ، سراوڵە ، چەوار، بەدرە ، ئاودانان ، دهگوڵان ، مەڵگشای ، خورم ئاوا ، پول دوختر ، حومەیل ،هولەیلان ، زەنگنە وە ..... ـ شارەکانێ باشوور :خانەقین ، دەربەندی خان ، زاخو ، مەنەلی ، بەدرەێ باشوور ، قەرە داخ ، جەسان ، جڵولا ، گەرمیان ، زرباتیە ، کفری ، سعدیە ، کەلار ، شەیخ باوە ، کوت ، قازانیە ، بلدڕۆز ، وە .....)
7 - ایل کورد کلهر : قسمتی از قوم کورد کلهر که از قدیم الیام در بخش مرکزی مناطق کلهرنشین به صورت متمرکز کوچ عشایری (ییلاق - قشلاق) مشخص و هم مسیر داشته اند را ایل کلهر می نامند ، درحال حاضر جمعیتی به تقریب بین 3 الی 4 میلیون نفر در کشور ایران و عراق را تشکیل میدهند ، اما باید توجه داشت که جمعیت قوم باستانی کورد کلهر چندین برابر بیشتر از خود ایل کلهر می باشد .


 

مقبره حکاکی شده اجداد طایفه گیلانی کلهر ، کهن ترین اسناد مستند اجداد بزرگترین ایل کورد ( کــەڵــهـوڕ ) و شناسنامه سنگ نوشته شهرستان گیلانغرب از قدیم الیام به همین نام (گیەڵان = gyallan)

 

طایفەی گیلانی کلهر یکی ازطوایف بزرگ ، شناسنامه دار و اصیل  کورد که از بنیان گذاران اصلی ایل کلهر می باشند ، از دیرباز به صورت  بومی ، مستقل  و یکجانشین (بنیش) به عنوان " قدیمی ترین " ساکنان دشت گیلانغرب (گیەڵان = Gyallan) با  یای " ی "  نسبت ، منسوب به منطقەی گیەڵان (گیەڵانی) ، به کشاورزی و دامپروری مشغول بوده اند  و قدمت مستند حکاکی شده بر روی  سنگ قبور اجداد این طایفه که اسم " طایفه گیلانی " به صورت سنگ نوشته در دوره های تاریخی مختلف از جمله : 247 هجری قمری _ 451  هجری قمری و جمادی الثانی 877  هجری قمری یعن1151_ 960  و 552 سال قبل مصادف با  حکومت های طاهریان ، علویان ، سامانیان ، غزنویان ، ایلخانیان ، تیموریان ، صفویان  و  به بعد  می باشند .

  همچنین با توجه  به بناهای ساروجی"  کله قندی شکل  که در گذشته به ارتفاع  3 تا 5  متر بر روی  قبور بزرگان  اجداد طایفه گیلانی  کلهر به  اسم   " مـیل  احداث  گردیده است ، که  قدمت بعضی از این بناها  تا  بیش از "چهارده  قرن"  یعنی تا  دوران ساسانیان و به قبل از اسلام بر میگردد ، دال  به  قدمت  دیرینه  و تمدن غنی  طایفه گیلانی کلهر از قدیم الیام  در این دشت  می باشند.

 

 وسعت جغرافیایی طایفه گیلانی کلهر از روستای سرخه میری قدیم (مرحوم کدخدا جمعه جعفری سیوەرەمەیل) تا روستاهای مرجان (قیطول مرجان - مرجان گمار - مرجان بابامرادو پایین دست آنها در دشت گیلان و همچنین روستاهای قدیمی و کهن " دشت دیــره "  در غالب " 24 " تیرەی  قدیمی امتداد دارند  که در مجموع جمعیتی به تقریب  بیش از " 3600 " خانوار در شهرستان گیلانغرب و خارج از آن را تشکیل می دهند ، در حال حاضر از این تعداد حدودا " 1600 " خانوار در روستاهای دشت گیلان و دشت دیره به صوررت مستقل و یکجانشین سکنی دارند که تقریبا مالک بیش از " 75 درصد " از املاک کشاورزی و مراتع دشت گیلان و دیره  می باشند و حدودا جمعیتی بیش از  " 900 " خانوار نیز به صورت شهرنشینی در شهر "گیلانغرب" ، و بیش از " 1100 " خانوار در شهرهای سرپل ذهاب ، اسلام آباد غرب ، کرمانشاه ، خانقین ، مندلی ، بغداد ، قصر شیرین ، شیراز ، قم ، قزوین ، تهران و ... به دلایل مختلف در زمان های گوناگون از قدیم الایام تا به حال سکنی  گزیده اند.

 

شایان ذکر است تیره ی بـێگ زاده اسلام آباد غرب" که از نوادگان جهان بێگ بێگزاده ￷, پدر وسین بیگ بیگزاده گیلانی می باشند [ وس بـێگ جـهـانـی : حاکم وقت گیلان کلهر در زمان حکومت نادر شاه افشار ] ، که به د￵نبال مشارکت تعدادی از بزرگان طایفه گیلانی در کوچ هزاره سیاسی کلهر جهت حمایت از سلسله ای نوپای زندیه در شیراز و  بازگشت دوباره آنها از  شیراز به جغرافیای ایل کلهر ، به دلایلی در اسلام آبادغرب سکنی گزیده اند.

 همچنین خاندان مظفری " میرزا کـدخدا محمد خـان مـظفری زواره کوه " که از نوادگان محمد بیگ گیلانی ( پدر : بــسـاط بــگ گراویان _ شاه نظر بگ گرز بلوط _  بریم بگ گیلانی) و برادر صیدبگ گیلانی جد طایفه شیخ سرخه دین کدخدا قادر موسی بگ شورابه گیلانی می باشند که حدودا در سال 1315 هجری شمسی به عنوان کاتب و دبیر جهت خدمت در امور دولتی حکومت پهلوی به هارون آباد  نقل مکان کرده اند و بعدها با خریدن املاک منطقه زواره کوه روستای کدخدا محمدخان مظفری را تاسیس نمودند و برای همیشه در شهرستان اسلام اباد سکنی گزیدند. ،  طبق شجره نامەی اجدادی و اسناد مستند سنگ نوشته ، این دو تیره (1_خاندان بیگزاده اسلام آباد 2_خاندان کدخدا میرزا محمدخان مظفری زواره کوه)  از نسل و دودمان " داراب بـگ گیلانی" جد بزرگ طایفه گیلانی کلهر  می باشند که در منطقه اسلام آباد غرب سکنی گزیده اند .

 

شخص " داراب بگ " تنها یکی برادران شاخەی هفت برادر کلهر [ هفت طایفەی اصیل و کهن ایل کلهر که اصالت گیلانی اصیل و از دودمان شاخه هفت برادر کلهر هستند به شرح زیر است :  1 - داراب بگ جد طایفه گیلانی 2 - شهباز بگ جد طایفه حاجی زادگان  3- منصور بگ جد طایفه منصوری = مەسیوری 4 - کاظم خان جد طایفه کاظم خانی 5 - زینل خان جد طایفه زینل خانی 6 - طایفه  قوچمی 7- طایفه آجودانی و .... ] کە بە عنوان بزرگترین زیر شاخەی کهن و صاحب نام ایل کلهر شناختە می شوند می باشد ، دودمان و نوادگان هر کدام از دیگر برادران هفت برادر کلهر طی قرون گذشته حدودا از هشت قرن پیش به صورت مکرر جهت تسهیل در امور حکمرانی در کرمانشاهان و دیگر مناطق کلهرنشین از جمله اسلام اباد غرب ، کرمانشاه ، ایوان غرب ، سرپل ذهاب ،خانقین ، بیجار و  .... از  زادگاه اصلی خود منطقه گیلانغرب ، کهن پایتخت قوم کورد کلهر تعقیر مکان داده اند و در نهایت امر بیشتر در مناطقی چون اسلام اباد کنونی و کرمانشاه ، خانقین و .... سکنی دائم گزیده اند  .

تمامی تیره ها و روستاهای طایفه گیلانی کلهر به دلیل قدمت یکجانشینی  کهن در این منطقه و عدم کوچ عشایری فصلی ، علاوه بر نسبت های نـسبی ، در طول قرون گذشته  نیز پیچیده ترین پیوند های مکرر سببی در بین طوایف و تیرەهای خود را داشته اند و این امر باعث پیوستگی ، انسجام و گرە خوردەگی عمیق تمامی تیره ها و روستاهای این طایفەی بزرگ و کهن  ایل کلهر از قدیم الیام تا به حال گشته است به  طوری که هر طایفه بار ها دایی طوایف دیگر  و خود نیز بارها خواهر زاده ی  همان طوایف بوده اند .


کلیپی از بزرگان و سرداران اجداد ایل کلهر 

 




از گذشته  نوعی درختچەی خودرو به نام " گیەڵ " (gyall ) مورت -مورد امروزی  به وسعت چندین هکتار در سراب گیلانغرب وجود داشتە  کە هم اکنون هم موجود میباشد که به "سراب گیەڵ" یا "باغ گیەڵ " معروف بوده است ، و با توجه به این که در گذشته نام بسیاری از مناطق را از روی نام مواد طبیعی درختان و گیاهان آن منطقه نامگذاری کرده اند ، مانند: چناران، اناران، نی ان (نیان)، زلان ، قیلان، گوڵان=گوڵەێن ، کرف هاور ، ناودار و ... . این دشت نیز با وجود سراب و باغ زیبای گیەڵ " (گیەڵ: نام قدیم مورت) که درختچەی کمیاب، دارویی، شفابخش ، مقدس و مورد توجه آیین زرتشت کە در باور عامیانە مردمان این دیار درخت گیەڵ از عرق پیامبر زرتشت رویدە و نماد اهورا مزدا بوده است کە چندین کاخ کسرایی ساروجی مختص بە دوران اشکانیان و ساسانیان در کنار سراب گیەڵان و باغ گێەڵ بنا کردە اند ، این منطقه نیز به نام "دشت گیەڵان" = " gyallan " به معنی جایی که درخت " گیەڵ " دارد  نامگذاری شده است  . 

بنابراین  اسم  گیەڵان "  = "gyallan "  یک  اسم  کاملا  کوردی  می باشد که از ریشه ی  ( گیەڵ = gyall = مورت) گرفته شده  و هیچ  وجه تسمیهی با گیلان شمال که برگرفته از ( قوم گیل = gil = گیلک)  می باشد را ندارد، اما با توجه به اینکه در زبان فارسی حرکات (فتحه ،کسره ،ضمه ) روی حروف گذاشته نمی شود در اسم  کوردی گیەڵان = gyallan   نیز علامت فتحه  روی حرف  " ی "  آن در فارسی حذف شده  و به اشتباه گیلان = gilan نوشته شده است. 

لازم به ذکر است هنوز در بعضی از ضرب المثل های بومی افراد مسن در روستاهای طایفه گیلانی کلهر، واژه ی " گیەڵ " به کرات شنیده می شود.مثلا.

. 1-(مال اباد چماین  گیەڵ  ها  ژێر  زوانێ ) یعنی فلانی خوش سخن و شیرین بیان است.

2-(گیەڵ وه گۊل = پەس  وه تۊل)یعنی هر کاری باید درست و جای خود انجام شود

.

باتوجه به اینکه طایفه ی گیلانی کلهر قدیمی ترین ساکنان دشت گیەڵان  بوده اند به همین نام مشهور شده اند ، این در حالی است در سال " 1303 " یعنی  حدود 90 سال پیش به دستور رضاخان پهلوی که منجر به منع چادرنشینی عشایر  کشور و یکجانشینی آنان گردید تعدادی از عشایر کوچ رو  ایل  کلهر نیز:  از جمله طایفه خالدی ((چهار تیره خالی =1-روتوند 2- شیرزادی 3- وارگه 4- صید محمد سلیم (صید محمدی ، غلامی ، باپیر ، کرمه، صیادیان  ...)) و همچنین دیگر طوایف و تیره های کوچ رو ایل کلهر از جمله = عبدالمحمدی ، زرگوش ، علیرضاوندی ، پیرگه ، ...... به تدریج در اطراف  "قلای گیه لان" سکنی گزیدند و " عملەی  " یکجانشینی را در دشت گیەڵان تاسیس نمودند و بعداز حدود شش سال در سفر دوباره رضاخان در سال 1309هجری شمسی، یعنی 84 سال پیش اسم  دشت گیەڵان  و طایفه ی  گیەڵانی را به شهر تازه تاسیس عمله نهادند و " عمله " نیز به گیەڵان تغییر نام یافت و فقط با توجە بە شباهت نوشتاری اسم گیەڵان در رسم الخط فارسی بە گیلان شمال ، برای جلو گیری از اشتباهات اداری و نامه نگاری کلمه ی " غرب " را به آخر اسم  " گیەڵان " اضافه کردند تا  با  گیلان شمال اشتباه گرفته نشود ، کە البتە در زبان کوردی ، هم نوشتاری و هم گفتاری و معنایی ، " گــیـەڵان " کاملا متفاوت نوشتە ، خواندە و معنا میشود و نیازی بە اضافه کردن غرب ندارد.

 پس حکایت سفر رضاشاه پهلوی و کار مثبت ایشان فقط اضافه کردن کلمه "غرب" به  آخر اسم  " گیەڵان " بوده است  نه نام گذاری گیەڵان !

 این درحالی است که اسم طایفه ی گیلانی و دشت گیلان بصورت سنگ نوشته به رسم الخط عربی در توایخ 247  ە.ق _ 451 _ ه.ق و جمادی الثانی سال 877 هجری قمری یعنی  1189 _ 986 _ 559  سال قبل که بر روی سنگ مزار بزرگان و نوادگان اجدادی این طایفه از جمله علی بگ ، محمد بگ و صوفی بگ ولد محمد بگ من طایفه گیلانی که از نوادگان اجداد طایفه ی گیلانی و ... می باشند حکاکی شده اند .

شایان ذکر است به نقل قول از مرحوم حاج الیاس عظیمی از طایفه شیرزادی تا سال 1305 خورشیدی(حمله لر) هیچگونه بنایی در عمله ی چند سال تاسیس وجود نداشته وفقط تعداد کمی ازعشایر فصل زمستان را در کپر و سیاه چادر در عمله گیلان یا ویژنان زندگی میکردند و اکثرا در کوه های گرمسیر قشلاق را می گذراندند و ییلاق را درمناطق  (گواور و ماهیدشت ، اسلام اباد،) سپری می کردند.در حالی که تمامی تیره ها و روستا های طایفه گیلانی کلهر از قدیم الیام به صورت یکجانشینی  فقط در دشت گیلان به کشاورزی و دامپروری  مشغول بوده اند.


باید توجه داشت که  کلمه ی  "عملە" { ئەمڵە} به مردمانی  سیار و چادر نشین که با  ایلخان و والی  وقت ایل یا طایفه مستقل جهت امور تدارکات  دفاعی ، معیشتی در کوچ بوده اند اطلاق می شده و در عرف محلی پشت ماله یا قیطول نیز گفته شده است و در هیچ زمانی و هیچ منطقه ای بار مکانی ، جغرافیایی نداشته است.مانند عمله  مهدی خان گیڵانی ، عمڵەێ محمد علی خان حاجی زاده ؛ اسماعیل خان حاجی زاده ، شهباز خان حاجی زاده، محمد حسن خان، عمله  زینلعابدین خان حاجی زاده  ، عمله محمد خان کاظم خانی ، عمله اکبر خان خمان گیلانی ، عمله داود خان و.....

 

ابیات فولکلور زیر مصاف با  گرده همایی ایلات غرب از جمله ایل بزرگ کلهر ، که طی نامەای توسط داوود خان امیر اعظم  در زمان مشروطیت برای تصرف  تهران ( جنگ نوبران ساوه)، از تعدادی  بزرگان  طایفه گیلانی کلهر جهت حمایت و همراهی مبارزان طایفه گیلانی  در این جنگ دعوت به عمل آورده است......

 

گرگین  و  قادر ،  کریم و قباد   =  بگزاده ی  گیەڵان  کل  بان  و امداد

نامدار  فتابگ  له  دعوا  مشهور =  ویش   تدارک  کی   پری  شر شور

فتح الله شاه خسرو ، ایورایم نظربگ= آزاخان گرز بریو ،صایەخان بکربگ

سواره ی   گیەڵان  تماما  یکسر =   فردا   حاضر  بون  وارد  له  لشکر

جوق جوقو تیپ تیپ له قڵاێ  گیەڵان = گیەڵان موج  مدا  له  نه ره شیران

........

منظور از" بگزاده گیەڵان "  و "سواره گیەڵان " تمامی  تیره ها و روستاهای   طایفه گیلانی کلهر می باشد که در این اشعار فقط اسم تعدادی از بزرگان طایفه گیلانی کلهر آمده است.

 

 مرحوم  فرج الله خان منیشی ،  در کتاب ناگفتنی های کلهر چنین  آورده است....

انچه که از پیشینیان خود شنیده ایم  ایل کلهر در منطقه گیلان فقط سه طایفه  قدیمی و اصلی وجود داشته است ، بقیه ی تیره ها و طوایف  در گذر زمان هر کدام از جایی به منطقه گیلان آمده اند .. و این سه طایفه اصیل و قدیمی کلهر شامل... 1_ طایفه حاجی زادگان  2_  طایفه گیەڵانی  3_ طایفه گلینی  می باشند.

 

 لازم به ذکر است در حال حاضر  طبق اسناد سنگ نوشته ی موجود ، که اسم  طایفه گیلانی  1189 _ 986 _ 559  و   سال  قبل  بر آنها حک شده است طایفه ی گیلانی کلهر به عنوان کهن ترین طایفه ی شناسنامه دار  اجداد ایل کلهر  و  منطقه ی گیلانغرب  شناخته می شود.

 

گیەڵ : درختچەی کهن ، شفابخش و مورد تقدیس آیین زرتشت در سراب دشت گیەڵان کەڵهوڕ کە در باور عامیانە مردمان این دیار "گیەڵ"عرق زرتشت پیامبر و نماد اهورا مزدا بودە است .

 

در پایان از مردم غیور و اصیل قوم کورد کلهر و دیار پایتخت نشینان عاجزانه تقاضامندم که نام ریشه دار و باستانی " گیه لان "  که نماد تمدن و فرهنگ چند هزار ساله این قوم کهن ایرانی بوده است را با همراهی نا آگاهانه از بعضی افراد سودجو که هدف دار  سعی در تضعیف و تخریب جایگاه ، نام و قدمت مستند 1200 ساله ی این شهرستان از قدیم الیام به همین نام را دارند  خدشه دار و زیر سوال نبرید و در راه ترویج و شناساندن ریشه و معنای نام این شهرستان " گیه لان " و درختچه ی مقدس و باستانی " گیه ل " به جایگاه اصلی خود از هر تلاشی مضایقت نفرمایید .

 

( گیەڵ = موورت ـ مورد امروزی ) گیلانغرب کلهر


 

 

گویش کلهری  یکی از شش گویش اصلی زبان کردی و خود شامل لهجه های مختلف و متعددی است از جمله : گروسی ، کلیایی ، زنگنه ای ، قصری - کرماشانی ، گورانی ، ارکوازی ، ابدانانی ، ایلامی ، خانقینی  و  ... است . کلهری ، گویشی از گویش‌های جنوبی کردی است که در استان کرمانشاه، استان ایلام  بخش بزرگی از  شرق و جنوب کردستان عراق یعنی شهرهای خانقین، مندلی، زرباتیه، جلولا، جسان، کلار و کفری ، بدرە، بلد روز ، و.... همچنین در استان کردستان ایران (سنندج) در شهرستان‌های بیجار و قروه، دهگلان بدان سخن گفته می‌شود.

 

گروه گویشهای کوردی جنوبی به سه گویش اصلی : کلهری ، لکی و لُری تقسیم می شود. 

 

خصوصیات زبانی : 

 

پروفسور ولادیمیر مینورسکی خاورشناس و اسلام شناس روسی، بر این باور است که زبان کردی به طور قطع از ریشه زبان مادی است. چنانکه که وی در این رابطه می گوید:

 

«اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس بر سر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده‌است و این همه قبیله و تیرهٔ مختلف کرد که به یک زبان ایرانی و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم می‌کنند؛ از کجا آمده‌اند؟» (مینورسکی ۱۹۷۳). »

و با توجه به این مطلب ، ریشه گویش کلهری نیز از همان مادی است و دارای همان خصوصیات است .

 

حوزه زبانی گویش کوردی کلهری :

 

جغرافیای زبانی گویش کلهری را می توان از سمت شرق به غرب ؛ گردنه اسدآباد تا جلولا و بلد روز در کردستان عراق ( نزدیکی بغداد ) و از شمال به جنوب ؛ بیجار  در استان کردستان (سنندج) تا مهران و آبدانان در جنوب ایلام و بدره و جسان در استان نینوای عراق ، منتهی به کوههای کلهر دانست . این گویش دارای تنوع لهجه های بسیاری است که خود گویای غنا و قدرت این گویش کردی است ، به عنوان مثال :

 در شمال این منطقه و در منطقه گروس (بیجار  دهگلان   قروه ) با لهجه گروسی ، در شرق در مناطق اسد آباد و سنقر و کلیایی به لهجه ی کلیایی در غرب این منطقه و در مناطقی مانند استان خانقین و شهرهای آن با لهجه خانقینی ، در جنوب در مناطقی چون ایلام مهران و آبدانان با لهجه ی ارکوازی یا به عبارتی ایلامی ، و در مرکز این مناطق یعنی در شهرهایی چون کرمانشاه ، اسلام آبادغرب ،گیلانغرب، ایوان غرب ، ماهیدشت ، شیروان چرداول و ...کلهری را با  غلظت بیشتری ادا می کنند، لازم به ذکر است در این حوزه لهجه ها و زیر لهجه های دیگری نیز کاربرد دارند مانند : گورانی ، زنگنه ای ، سنجاوی ، قصری - کرماشانی و ... که تفاوت آنها با هم تنها در بعد فونوتیک و ترز تلفظ است .

 

برخی، گویش کلهری را تنها مختص به ایل کلهر می دانند و آن را به مناطقی چون کرمانشاه ، اسلام آبادغرب ، گیلانغرب ، ایوان غرب ، ماهیدشت ، ایلام و خانقین محدود می دانند . اما در تمامی جغرافیایی که از آن بحث شد گویش کلهری به کار می رود با اندک تفاوتی در فونوتیک .

برای مثال در منطقه ی کلیایی همین لهجه بی هیچ اختلافی صحبت می شود اما به اول برخی افعال « ئه » یا «اَ» اضافه می شود . 

 

همچنین در مناطقی مانند گهواره ، کرند و روستاهای شمالی سرپل ذهاب به لهجه ی گورانی صحبت می شود که همان کلهری است بی هیچ تفاوتی الی در تلفظ . جمعیت گوران یا ایل گوران یکی از طوایف کُرد اند که دیر زمانی به هورامی تلکم داشته اما اکنون جز در 2 یا 3 روستا بیشتر به این گویش سخن گفته نمی شود .

 

در مناطقی چون ایلام و جنوب آن به دلیل حضور و تسلط حاکمان لر فیلی « ابوقداره » یا ( حاکمان پشتکوه که به گفته و اعتراف خود اصالتا عرب و حتی از سادات بوده و هیچ ریشه ی کردی ندارند ) به لهجه ی مردم این مناطق عنوان فیلی می دهند که اساسا اشتباه بوده زیر فیلی تنها نام خاندان حاکم بر این مناطق بوده است که پس از شکست از سپاه کلهر و حکومت مرکزی در زمان رضا خان همراه عده ی  دیگری به بغداد گریخته و در آنجا ساکن شده و اکنون تقریبا تمامی کردهای شیعه بغداد را فیلی می خوانند در صورتی که اکثر آنها از تیره ها و طوایف مختلف کلهر از جمله : ارکوازی ، ملک شاهی ، خزلی ، خالدی، منصوری ، گیلانی و خانقینی و  ... می باشند که بسیاری از آنان در زمان حکومت بعث به علت نداشتن شناسنامه عراقی و متعاقب سیاست های تعریب از بغداد خانقین و دیگر مناطق به کرمانشاه ، ایلام و سایر مناطق سوق داده شده اند .

به هر ترتیب اختلاف لهجه در هر زبانی بسیار طبیعی و معلول علتهای بسیاری از جمله مهاجرت ، مجاورت ، اختلاط و تاثیر می باشد که برای نمونه می توان به یکی دیگر از گویش های کردی یعنی کرمانجی اشاره کرد . برای نمونه آگاهان به زبان می دانند گویش کرمانجی در مناطق اصلی خود در شمال کردستان ، جنوب کردستان و قسمت های شمالی شرق کردستان بسیار متفاوت است با گویش کرمانجی در شمال خراسان که سالها پیش به این منطقه کوچانده شده اند . این اختلاف به حدی است که دو فرد گویش ور این دو منطقه به راحتی با هم ارتباط برقرار نمی کنند در حالی که بیش از چهارصد سال پیش همه آنها در یک منطقه زیسته و به یک گویش سخن می گفته اند .

 

نمونه های بیشتری از این سیر زبانی در خارج از این حوزه نیز قابل لمس است به عنوان مثال تعدد لهجه در انگلیسی که در استرالیا ، امریکا و انگلستان و دیگر مناطق به گویش های مختلف از این زبان تکلم می شود .

 

بنابراین تفاوت لهجه در مناطق حوزه ی گویش کلهری نیز طبیعی است و وابسته به دلایل بسیاری چون قرابت و اختلاط با دیگر گویش های کردی و غیر کردی ، مهاجرت از منطقه ای به منطقه ی دیگر ، دین و آئین و ... باعث این تفاوت ها شده در حالی که تمام لهجه ها و زیر لهجه هایی که ذکر شد همسانند و تنها خود گویشوران این لهجه های قادر به درک تفاوت های آن هستند زیرا اگر کسی خارج از این حوزه به طور همزان مخاطب چند لهجه از این گویش باشد همه ی آنها را یکسان خواهد شنید . 

 

گذشته از این ها منبع بسیار معتبری که هر کرد و غیر کردی برای تمیز دادن ایلات و طوایف گوناگون کرد و گویش های مختلف آن،از آن بهره می گیرد کتاب ارزشمند شرفنامه امیر شرف خان بتلیسی است که در آن به صراحت زبان کردها را به چهار گویش : کرمانجی ، کلهری ، گورانی ( هورامی ) و لوری تقسیم می کند . و مبین این مطلب است که گویش کلهری یکی از چهار گویش مستقل و مهم کردی است که در نزدیک به 500 سال پیش در مناطق وسیعی از کردستان بدان تکلم شده است .

 

گویش کلهری، ادبیات، نویسندگان و شاعران آن :

 

ادبیات کردی از نظر تاریخ ادبیات متاسفانه بسیار مدون نیست و چیزی که از آن به عنوان ادبیات کردی یاد می‌شود تنها اشعاری است که در قالب کتاب‌های دست نوشته شاعران قدیمی سرزمین کردستان است و تعداد کمی از آنها گردآوری و چاپ شده‌اند، می‌باشد.

 

اما ادبیات در منطقه کلهر نیز پیرو این پیشینه‌است و خود را وام دار و وارث آن می داند. منطقه کلهر دارای نویسندگان و شاعرانی بسیار نامدار و ارزشمند در ادبیات کردی است که از جمله آنها می توان به شاعران زیر اشاره کرد:

 

شاکه و خان منصور - الماس خان کندوله‌ای - ترکه میر - اقا محمد یزدانی گیەڵانی (اقا شاعر) ـ نقی خان آزاد کلهر و...

 

و باید اشاره داشت ادبیات کردی در منطقه کلهر از دو دههٔ پیش رشد قابل توجهی داشته‌است. نویسندگان و شاعران برجسته‌ای در عرصهٔ زبان و ادبیات کردی به تلاش و تکاپو مشغولند که برخی از آنان به این شرحند:

 اقای سعید عبادتیان |بانان|  ؛ سالەیل لە کیس چێ ـ  لە لە لام بۊد گومد کردم و بسیاری از مجموعە ها و ترجمەهای ارزندەی دیگر 

عباس جلیلیان: صاحب فرهنگ واژه ارزشمند کردی-کردی-فارسی:«باشوور» و چندین تالیف دیگر

علی اشرف نوبتی صاحب کتاب: کوچه باغی‌ها

پرویز بنفشی صاحب کتاب‌های: شنهٔ شمال، تریوسکه و دنگ دل

جلیل آهنگرنژاد صاحب کتابهای: نرمه واران، تم، وا و...

رضا موزونی صاحب کتابهای: یی شو اگر بچیدن، چراخ، میمگه جارو برقی و...

علی الفتی صاحب کتابهای: سانه ناو، گرمه شین، گیان و...

 

اصطلاحات خویشاوندی در ایل کلهر :

 

نمونه ضرب المثلی کلهری درباره خویشاوندان:

آتش خوبه با دم و دود " برادر هم خوبه ولی نه به جای شوهر

ئاگر خاسه ده م دیو " برا خاسه نه چیو شیو

واژه‌های مربوط به بستگی خویشاوندی که در ایل کَلهُر ساکن غرب ایران رواج دارند:

 

فارسی کلهری آوانوشت

زن ژن Žen

مرد پیاگ Peyāg

پدر باوگ Bāug

مادر داڵگ Dāleg

برادر برا berā

خواهر خُوەیشک Xovayšk

پدربزرگ (جدپدری) باپیر bāpir

پدربزرگ (جد مادری) باپیر bāpir

مادربزرگ (جد پدری) نەنگ naneg

مادر بزرگ (جد مادری) نەنگ naneg

عمو مەمو Mamu

عمه میمگ Mimeg

دایی خالو Xāllu

خاله میمگ Mimeg

داماد زاوا Zāvā

عروس وەۊ Viv

زن عمو مەموژن Mamu žen

زن دایی خالوژن Xāllu žen

شوهر خاله شۊ میمگ Šiu mimeg

شوهر عمه شۊ میمگ Šiu mimeg

زن برادر برا ژن Berā žen

خواهر شوهر دش deš

هم عروس هاو و وەۊ Hāv viv

باجناق هاو زاوا Hāv zāvā

پسر عمو ئاموزا āmuzā

دختر عمو ئاموزا Āmuzā

پسر دایی خالو زا Xāllu zā

دختر خاله میمزا Mimezā

پسر خاله میمزا Mimezā

دختر عمه میمزا Mimezā

پسر عمه میمزا Mimezā

پسرم کورم Kurrem

دخترم دۊەتم Divatem

برادر زاده برار زا Berār zā

خواهر زاده  خوار زا Xouār zā

 

جستارهای وابسته : منابع 

↑ I. Kamandar Fattah, Les Dialectes kurdes méridionaux : étude linguistique et dialectologique. Louvain, Peeters, 2000, p. 55-62

↑ I. Kamandar Fattah, Les Dialectes kurdes méridionaux: étude linguistique et dialectologique. Louvain, Peeters, 2000, p. ۵۵-۶۲

↑ Iranian languages Facts, information, pictures | Encyclopedia.com articles about Iranian languages

↑ Ethnologue report for Iran

↑ Kurdish language - Britannica Online Encyclopedia

↑ زبان کردی | Kurdish Academy of Language

↑ پرفسور الف. حسن پور، ناسیونالیسم و زبان در کردستان، ۱۹۸۹

↑ پرفسور م. ایزدی، کردها، دانشگاه هاروارد، آمریکا، ۱۹۹۲

↑ پرفسور جمال نبز، بسوی اتحاد زبان کردی، ۱۹۷۶

↑ ذَ بیهی ۱۹۶۷

↑ مَکنزی ۱۹۸۱

↑ دایره المعارف بزرگ اسلامی، جلد دهم، تهران ۱۳۸۰، ص. ۵۴۸-۵۴۹

↑ کرد و پراکندگی او در گستره ایران زمین - ح. بهتویی - ۱۳۷۷ - تهران.

↑ Ethnologue report for southern Kurdish

↑ Rüdiger Schmitt: Die iranischen Sprachen in Gegenwart und Geschichte. Wiesbaden (Reichert) ۲۰۰۰,.

↑ Rüdiger Schmitt (Hg.): Compendium Linguarum Iranicarum. Wiesbaden (Reichert) ۱۹۸۹,

↑ زبان کردی | Kurdish Academy of Language

↑ Antonio Panaino, Sara Circassia. The scholarly contribution of Ilya Gershevitch to the development of Iranian studies: International Seminar, 11th April 2003, Ravenna (Simorg Series ed.). 2006. ص 2-71. ISBN 88-8483-314-0.

↑ کردها نوادگان مادها - و. مینورسکی - ۱۳۸۲ نشر: ژیار

↑ اردشیر کشاورز در مقاله ای به نام ـ واقعیت تاریخ و ایل کلهر_ـ در هفته نامه ی سیروان ، شماره 367 ، سال هشتم ، 84/11/1

↑ فرهاد جهان بیگی ، مقاله ی ـ کردها و تقسیم بندی زبانی ـ گاه نامه ی میدیا، شماره 12، سال اول، 89/06/7

سعید میرزایی گیلانی

آثار مستند حکاکی شده بر روی سنگ قبور بزرگان  اجداد طایفه ی گیلانی کلهر که تعدادی از آنها توسط محقق و کارشناس تاریخ طایفه ی گیلانی کلهر، آقای اکبر میرزایی شناسایی، کشف، مرحمت و بازسازی شده است، گویای قدمت دیرینه و تمدن این طایفه می باشند.

 دو مزارستان گنبد صوفی بگ گیلانی ( گمه کله جوب عزیزی) و مزارستان میلیل  از قدیم الیام  قبرستان طایفه گیلانی کلهر می بوده اند ،که قبل از دوران صفویه بر روی قبور بزرگان اجداد طایفه گیلانی بنایی به اسم " میل " که از جنس ساروج و سنگ  به صورت کله قندی به ارتفاع سه تا پنج متر بنا  می کرده اند.

 مزارستان  " گمه " از یک گنبد که متعلق به صوفی بگ و هشت میل و مزارستان میلیل از هفت میل که همگی متعلق به سلسله های قبل از صفویان(یعنی تیموریان ، خوارزمشاهیان ، سامانیان ، ساسانیان....)  بوده اند و در سال 1387 توسط میراث فرهنگی ثبت ملی گشته است.

و با شروع  دوران حکومت صفویان و بعد از آنها ،یعنی  زندیه ، قاجاریه و..... مقبره نوادگان و و بزرگان این طایفه به صورت سنگ قبر حکاکی شده   دو  تیکه ، که بر روی سنگ زیرین به رسم الخط عربی چنین نوشته اند (یا الله یا محمد یا حسین اشهد ان لا الله الی لا اشهد ان محمدا رسول لله اشهد ان امیرالمومنین ولی الله آرامگاه جنت المکان مغفور صوفی بگ ولد محمد بگ من طایفه گیلانی سنه 877 هجری قمری ) و 247 هجری قمری - 451 هجری قمری کە تصاویر مهر و جا نماز و تسبیه و....  و  بر سنگ  عمودی تصاویر وسایل رزمی ، دفاعی و صیادی و سوار کاری که بیشتر تصاویر شمشیر ، گرز ، خنجر ، قلخان(سپر)و اسلحه ، شکار و  ..... که پیاده یا سوار بر اسب در ژست های مختلف حکاکی شده اند.

 

در ذیل به تعدادی از این قبورکه اسم طایفه گیلانی در تواریخ مختلف تا یازده قرن پیش بر روی آنها حکاکی شده  اشاره شده است.

 

1 - آرامگاه جنت المکان مرحوم صوفی بـگ ولد محمد بـگ من طایفه گیلانی 877 ه ق جمادی الثانی


2 - آرامگاه جنت المکان مرحوم محمد بـگ  ولد نظر بـگ  بساط من طایفه گیلانی سنەی  ه . ق . 1008


3 -  آرامگاه جنت المکان مرحوم عبداله بگ ولد مراد بگ من طایفه بگزاده گیلانی سنەی ه ق 1046 (جد طایفه بگزاده سیاهگل ،بگزاده اسلام آباد غرب و بگزاده نسار دیره کدخدا اسد حسینی)

4 - آرامگاه جنت المکان مرحوم علی بگ ولد رضا مراد بگ  من طایفه  گیلانی بساط بگ  سنەی 451  ه . ق .  ( طایفه گیەڵان گراویان  )


5 - آرامگاه جنت المکان مرحوم کمرخان ولد علیخان من طایفەی  محمد نظر بگ گیلانی  سنەی ه ق 1200 (گرز بلوط کدخدا آزادخان رستمی)
6 - آرامگاه جنت المکان مرحوم صید علی بگ ولد محمد بگ من طایفه گیلان سعید بگ سنەی  247.  ه ق (شیخ سرخه دین کدخدا داوود قادری)

7 - آرامگاه جنت المکان مرحوم..... محمد بگ من طایفه گیلانی احمد بگ  سنەی 1247  ه ق ( یکی از اجداد طایفه گورسفید کدخدا نامدار فتاح بگ گیلانی )

8 - ارامگاه مرحوم  کربلای  منصور ولد مرحوم  فتح الله  از طایفه گیلان  بەتاریخ 11/1204 (  طایفه بریم بگ گیلانی)

  

لازم به ذکر است تواریخ قبور فوق به رسم الخط عربی (هجری قمری ) میباشد که هم اکنون سال 1393ه ش مصادف با 1436 ه ق میباشد.

 

 

1 - مبارزات مکرر و دلیرانه ی مردمان طایفه ی گیلانی کلهر با ایل شاهسوند در زمان حکومت شاه اسماعیل دوم صفویه که مراتع و اراضی آنها را مورد تعرض قرار داده بودند و در نهایت نبرد تاریخی " تنگه دیاره"  (پشته سرکش)  و کشته شدن  " مولگه شاسیوند" رئیس و خان ایل شاهسوند  غرب کشور در این تنگه و تعقیب و گریز انها تا تنگه ی "میوانه " که در نهایت تسلیم شدن دیگر بزرگان شاهسوند و پذیرفتن شکست و اقرار اوردن انها به عدم بازگشت و خروج همیشگی انها  از گیلان و دیگر مناطق کلهرنشین .


2 - مبارزه تاریخی وشجاعانه طایفه گیلانی کلهر به همراه حاجی زادگان که از نوادگان شهبازبگ ، برادر دارب بگ جد طایفه گیلانی میباشند علیه قوای عثمانی در تنگه حاجیان  که بعدا تنگه ی حاجیان به علت رشادت و دلاوری آنها به اسم حاجی زادگان نامگذاری شد،  که با توجه به مطالب تاریخی مستند عبدالله بگ گیلانی بگزاده مشاور سیاسی نظامی نادر شاه افشار در جنگ با حکومت عثمانی در غرب کشور بوده است که هم اکنون مقبره این سردار بزرگ کلهر در مزارستان گمه صوفی بگ گیلانغرب موجود می باشد .

3 - مبارزات مکرر بزرگان گیلانی از جمله سادون بگ و برادرانش حیدربگ، رشیدبگ و جمشیدبگ از طایفه ی بریم بگ گیلانی با متجاوزان اشغالگر روس در جنگ جهانی اول و در نهایت شهادت آنها در پشت تنگه حاجیان .
4 - به هلاکت رساندن سواران روس در جنگ جهانی اول در تنگه شورآبه شیخ سرخدین توسط  کدخدا قادر گیلانی و برادرانش  حاتمخان ، کرمخان ، فتح الله شاه خسرو و کدخدا فتاح بگ گیلانی گورسفید و کدخدا ناصر غلام گیلانی گرازان( الفتی_عزتی) و دیگر مبارزان...

5_ شکست و به هلاکت رساندن سواران روس در تنگه ی قرژیلگان  به دست  اسد بگ بساط و محمد نجف گیلانی  ( گراویان ) و همچنین بزرگان طایفه گرز بلوط گیلانی از جمله کدخدا مایخان ، صادقخان بکربگ و کدخدا آزاد خان رستمی و دیگر  مبارزان ...

 

6 - دفاع مخلصانه جان بر کفان طایفه گیلانی کلهر در هشت سال دفاع مقدس که خط و جبهه مقدم و سد مقاومت دومین شهر مقاوم کشور ، شهرستان گیلاتغرب بوده اند از جمله نجیب زاده دلاور ، فرمانده ی جبهه های غرب کشور ، بزرگمرد طایفه گیلانی کلهر مشهدی غفار قادری و همچنین سردار سرافراز  ، معلم علم اخلاق؛‌ بسیجی جانباز پاسدار جبهه های غرب و جنوب کشور ، یکی از چهل سردار نامی و برجسته کشور شهید والامقام سردار حاج ماشالله عزیزی ....

 همچنین تقدیم بیشترین تعداد شهیدان،جانبازان ،آزادگان وایثارگران جبهه حق علیه باطل از افتخارات این طایفه ولایت مدار وانقلابی همچون دیگر طوایف ایل بزرگ کلهر در راستای رسیدن به آرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و رهبر فرزانه انقلاب می باشد.



گیلانغرب  یادگار  # پــاتـوورە  و  پــری #

 

 

جد طایفه گیلانی کلهر  " داراب بگ اول " یکی از هفت برادران کلهر که به هفت برادر کلهر معروف اند می باشد.

هفت طایفه اصیل و قدیمی کلهر که نشات گرفته از هفت برادر کلهر (1_طایفه حاجیزادگان 2_طایفه گیلانی 3_طایفه زینلخانی 4_طایفه کاظمخانی5_طایفه منصوری6_طایفه قوچمی 7_طایفه آجودانی ) هستند ، طبق اسناد مستند تاریخی به عنوان کهن ترین و بزرگترین زیر شاخه یبنیانگذار ایل بزرگ کلهر  که قرن ها به طور همزمان بر تمامی مناطق کلهر نشین مستقیم و غیر مستقیم حکومت کرده اند شناخته می شوند ، این  هفت برادر به شرح ذیل می باشند:

 

 ​​​​​

1 - شهبازبگ اول : جد بزرگ طایفه حاجی زادگان کلهر که به مدت چندین قرن ایلخان کلهر و حکمران کرمانشاه و تمامی مناطق کلهر نشین ایران و عراق کنونی بوده اند ، اصالتا گیلانی الاصل که از حدود پنج  قرن گذشته جهت تسهیل در امور حکمرانی بر تمامی مناطق کلهرنشین و کرمانشاهان ، به تدریج از پایتخت کهن ایل کلهر منطقه ی گیلانغرب به دشت کرمانشاه تعقیر مکان و شهر کنونی کرمانشاه را بنا نهاده و آنجا سکنی ی دائم گزیده اند ، البته علاوه بر حکمفرمانی خاندان حاجی زاده گان بر  استان پنج کرمانشاهان قدیم ، همزمان ایلخان و رئیس عشایر تمامی طوایف ایل کلهر نیز بوده اند و نوادگان و سواران آنها به عنوان ایلخان و کلانتر کلهر ، عشایر کوچ رو ایل کلهر را در کوچ قشلاق و ییلاق ساماندهی و همراهی کرده اند ،

هم اکنون سند بنچاق زمین های کشاورزی منطقه ی چله ،گواور، گیلانغرب همچنین دو دانگ از املاک تمام استان کرمانشاه و مناطق کلهر نشین در اداره ثبت اسناد کشوری تنها به نام شهباز خان کلهر حاجی زاده (شهباز بگ دوم) می باشد که  ایشان مؤسس مسجد و حمام حاج شهبازخان کلهر در سال 1168 هجری شمسی در شهر کرمانشاه در هنگام حکمرانی بر کرمانشاهان و ایل کلهر بوده است.

بیشتر مردمان این طایفه درحال حاضر به فامیلی های _ حاجی زاده ، شهبازی، منوچهری ،ایلخانی پور ، یاوری ، فزونی، یاراحمدی، امیر یاراحمدی، جوانشیر، شهسواری، فرخ نیا و  .... که اکثرا در شهر کرمانشاه و عداه ای نیز در منطقه شیان در اسلام اباد و همچنین تعداد کثیری نیز ساکن خارج از کشور می باشند .

از بزرگان صاحب نام  این طایفه از چندین قرن گذشته می توان به منوچهرخان کلهر ، فتاح خان کلهر،حاج شهباز خان کلهر، مصطفی قلیخان دیوان بیگی کلهر، محمود پاشا خان ایلخانی کلهر _اسماعیل خان ایلخانی یاور ، مهدی خان ایلخانی اول و دوم یاور  ،محمد حسن خان سرتیپ اول و دوم دیوان بیگی،محمد حسین خان سرتیپ، رضاقلی خان سرتیپ ، محمدکاظم خان ایلخانی، محمدخان ایلخانی شهباز، محمدعلی خان ایلخانی اول و دوم ، محمدجواد خان صمصام الدوله سرتیپ، زینلعابدین خان حسام الملک ایلخانی ، حاج محمدصالح خان مؤید الوزرا نماینده کرمانشاهان در اولین و دومین مجلس شورای ملی در سال 1285هجری شمسی، سناتور فتح الله خان نصیرالدیوان نماینده 4 دوره مجلس کرمانشاهان در سال 1290 الی 1314_غلامرضاخان ایلخانی، عبدالله خان فزونی سالار مؤید، اسدالله خان امیر الممتاز کلهر اولین شهردار کرمانشاه،عزت الله ایلخانی پور، باقرخان شهبازی  ... اشاره نمود. 

 

#طایفه گیلانی کلهر #

 

2 - داراب بگ : جد بزرگ طایفه گیەڵانی کلهر که حدودا  14 قرن گذشته در دشت گیلان کلهر می زیسته است، قدمت مقبره های اجداد ایشان که بناهایی از جنس ساروج کله قندی شکل به نام میل با ارتفاع حدودا 3 تا 5 متر ساخته شده اند نیز به اواخر سلسله اشکانیان و اوایل سلسه ساسانیان برمیگردد.

محمد بگ گیلانی، صوفی بگ گیلانی ، احمد بگ ، عبداله بگ بیگزاده گیلانی سفیر ایران سلسله های افشاریه و زندیه در حکومت عثمانی ، رحیم بگ ، نظر بگ ، وسین بگ جهانی بیگزاده، علی بیگ ، صید بگ  ، کرمخان ، قادر موسی بگ، اکبرخان خمان و.... از جمله نوادگان دارب بگ گیلانی میباشند که هر کدام از بزرگان کلهر و حکام وقت منطقه  گیلان در دوران بعد از اسلام ایلخانیان ، سامانیان ، تیموریان، صفویان ،افشاریه، زندیه ، قاجاریه و.. بوده اند.

 و همچنین ولیخان گیەڵانی کلهر و پسرش " پاتوره گیەڵانی کلهر"  که در وصف آنها داستان و منظومه عاشقانه "پاتوره و پری " که از کهن ترین داستانهای اساطیری عاشقانه ی کوردی که از قدیم الیام به صورت فولکلور در بین کلهر نشینان سروده می شده و اکنون در غالب شعر و نثر توسط شعرا و نویسندگان متعددی در چندین جلد کتابت شده است، از دودمان دارب بگ کلهر جد طایفه گیلانی می باشند.

 

3 - منصور بگ اول جد طایفه منصوری کلهر یکی از برادران هفت برادر بنیان‌گذار ایل کلهر میباشد، #میرمیدان خان منصوری#  حاکم  منطقه هارون آباد مرکز حکومت شاخه منصوری و همچنین فرزند پسری ایشان  #خانمنصور خان منصوری کلهر# شاعر بزرگ کورد زبان متولد سنه  1105 هجری قمری دو تن از نوادگان  صاحب نام منصور بگ اول و بزرگان طایفه منصوری می باشند.(محدوده زیر نظر حکومت شاخه منصوری کلهر : شامل بخش اعظم شهرستان اسلام آباد کنونی، شهرستانهای سرابله، ایوان غرب، منطقه حمیل می باشد)

 # خان منصور # شاعر و سردار بزرگ کورد کلهر در سال 1144 هجری قمری به فرمان نجفقلی خان حاجی زاده حکمران کرمانشاهان و ایلخان ایل کلهر جهت ثبات در مرزهای غربی ایران با عثمانی در اواخر حکومت صفویه ، به نمایندگی از پدرش میرمیدان خان حاکم شاخه منصوری کلهر، مامور سرکوب یاغیان و سرکشان نافرمان منطقه ایلام که به کرات دست به چپاول و غارت مردمان منطقه ایوانغرب زده بودند و منطقه ایوان را که سالیان متمادی به جبر زیر سلطه ی خویش و حکومت ایلام در آورده بودند می گردد و همراه سوارانش از هارون آباد (اسلام آباد کنونی) به منطقه ایوان به این ماموریت فرستاده میشوند.

#خانمنصور # پس از سرکوب سرکشان و یاغیان محلی منطقه ایلام و ایوانغرب که از سالیان اخیر گزارشات همکاری انها با قوای عثمانی نیز به حکومت مرکزی ایران رسیده بود با شکست و کوچ اجباری آنها از مناطق کلهرنشین به جغرافیای حکومت عثمانی ، آرامش را حکم فرما و سلطه حکومت ایل کلهر در مناطق ایوانغرب و ایلام را نیز مستحکم گردانید و ایوان را دوباره به مناطق کلهرنشین الحاق نمود و خود نیز حکومت آنجا را برعهده گرفت .

#خانمنصور#در سالهای 1148 تا 1155 هجری قمری  با تاسیس سلسله افشاریه به مدت هفت سال یکی از سرداران نام آور سپاه نادر شاه افشار در جنگ های او از جمله قندهار و هرات شرکت داشت، ایشان حین بازگشت از سفرش در جنگهای هفت ساله نادر، متوجه سرکشی شخصی به نام " خیر مومگه " در نبودن خویش در منطقه ایلام می گردد که به فرمان خانمنصور کلهر خیرمومگه کشته می شود و همدستانش نیز مطیع او می گردند .

به دنبال فوت #میرمیدان خان منصوری# حاکم هارون آباد و شاخه منصوری در سال 1172 هجری قمری، فرزند ایشان #خانمنصور# بعد حدود 28 سال اقامت و حکومت در ایوانغرب و ثبات بخشیدن به این منطقه ، تصمیم  بازگشت به میان ایل و تبار خویش در منطقه منصوری اسلام آباد غرب و همچنین جانشینی پدر و ریاست شاخه منصوری کلهر می گیرد، و خدمتکار محبوب خود را که شخصی به نام  " الهی" بوده را نیز  به عنوان نماینده خود در ایوان منصوب می کند، خانمنصور و فرزندانش با بدرقه بسیاری از مردم ایوان و نماینده خویش #الهی# از سراب ایوانغرب تا روستای " خمار تاج" واقع در منطقه منصوری اسلام آباد غرب همراهی می گردند. 
خانمنصور بقیه عمر خود را در زادگاه اجدادی خویش به عنوان حاکم اسلام آباد و شاخه منصوری میان طایفه با قدمت منصوری سپری می کند و بعد از مرگش در روستای# قمار تاچ #اسلام آباد به خاک سپرده می شود.
از دیگر بزرگان طایفه منصوری می توان به امین الله خان ناصری منصوری و حاج اقابرار خان رشیدی که محله رشیدی و مسجد رشیدی شهر کرمانشاه و همچنین مسجد و مدرسه و خیابان کوکب خانم رشیدی و درمانگاه حاج دایی از وقفیات  ایشان و فرزندانشان بوده است میتوان اشاره کرد.

لازم به ذکر است طبق اسناد مستند موجود که اسم  "طایفه گیلانی" 1189_ 986 _ 559 سال قبل بر روی سنگ قبور نوادگان این طایفه از جمله ، محمد بگ ، علی بگ و صوفی بگ ولد محمد بگ گیلانی که از نوادگان داراب بگ جد طایفه گیلانی کلهر می باشند حکاکی شده اند ، قدمت طایفه منصوری کلهر نیز که از نوادگان منصور بگ اول برادر دارب بگ گیلانی می باشند حدودا به 14 قرن پیش باز میگردد یعنی حدود  900 سال قبل از  متولد شدن خان منصور شاعر و نادر شاه افشار طایفه ای به اسم # طایفه منصوری# در خطه کلهر وجود داشته و از نوادگان منصور بگ اول برادر داراب بگ گیلانی میاشند . 

 

 

4 - جد طایفه کاظم خانی : این خاندان یکی از تیره های قدیمی و اصیل دشت گیەڵان و طایفه گیلانی کلهر می باشند که طبق اسناد و گفته پیشینیان و ریش سپیدان بومی گیلانغرب زمینهای کشاورزی جوب گراویان علیا به بالا یعنی گریوسان، بالاجوب، مزارستان طاقیل و سراب گیلان در گذشته متعلق به طایفه کاظم خانی بوده است، که از حدودا 3 قرن گذشته تعدای از بزرگان آنها جهت امور حکمرانی بر مناطق مختلف ایل کلهر از جمله اسلام آباد، کرمانشاه نقل مکان هایی موقت یا دائم داشته اند. و در نهایت در حدود 140 سال گذشته به دنبال به قدرت رسیدن عباس اسدبگ پدر داوودخان کلهر به عنوان کلانتر طایفه خالدی، بقیه ی مردمان خاندان کاظمخانی ساکن دشت گیلان  به منطقه کفراور کوچ اجباری داده شدند و در حال حاظر در غالب سه روستا در دهستان حیدریه کفراور سکنی دارند. 

از بزرگان این طایفه به سلیم بیگ کاظمخانی مقلب به #شهریار# از سرداران نامی نادرشاه افشار از ایل کلهر و پسرانش #علیخان کاظم خانی# حکمران قسمتی از خاک کلهر در زمان حکمرانی منوچهربیگ بیگلربیگی کلهر (حاجیزاده) و محمدخان کاظمخانی که دخترش قدم خیر (شاهپسند) طی وصلتی سیاسی به همسری کریم خان زند در می آید می توان اشاره کرد.

مراسم ازدواج شاهپسند و کریمخان زند بر سر چشمه ای در منطقه ماهیدشت استان کرمانشاه  که بعدها به نام " تیه نی شاهپسند"(چشمه شاهپسند) معروف شد انجام گردید که اسماعیل خان زند فرزند چهارم کریم خان زند حاصل این وصلت تاریخی می باشد، روستاهای کاظمخانی کفراور حیدریه در شهرستان گیلانغرب از دودمان طایفه کاظمخان گیلانی می باشد از دیگر بزرگان آنها می توان به کاظم خان، محمدکاظمخان ایلخانی، محمود خان ، عباسخان، و بهادر سلطان  و ...اشاره کرد. 

 

5 - جد طایفه زینلخانی : این طایفه اصلا یکی از طوایف قدیمی و اصیل گیلانی میباشند که املاک و مراتع آنها در دشت گیلان و چله گیلانغرب می بوده و محل استقرار خان و ایلخان آنها اطراف  چشمه ی معروف  " چینی زینلخان " در منطقه ی چله گیلان که هماکنون نیز به همین نام می باشد همچنین محل نظام و اردوگاه سواران آنها محلی به اسم  " نظامی " بوده که هم اکنون روستای به همین نام(چشمه نظامی) در چله گیلانغرب موجود است، نوادگان طایفه زینلخانی  حدود 250 تا 300  سال قبل جهت تسهیل امور حکومتی ایل کلهر ، در هارون آباد ، اسلام آباد کنونی سکنی دائم گزیده اند ،لازم به ذکر است هنوز مراتع پشته  کوه سرکش در ظلع شمالی دشت گیلان جایگاه  قشلاق مردمان دامدار  طایفه زینلخانی  می باشد ، از صاحب نامان این طایفه می توان به بزرگانی چون مرحوم شهباز خان زینلی ،مرحوم  کدخدا محمود زینلی ، احمد خان زینلی ، الفت خان زینلی و .. اشاره کرد. 

 

6- نوادگان ذولفقارخان کلهر (خاندان اسماعیل خان آجودانی طایفه لرینی _ و الهیار خان  کله جوبی اسلام آباد )

از بزرگان صاحب نام این طایفه می توان به ذوالفقارخان کلهر  که حدود شش قرن پیش بعد از فوت شاه اسمایل صفوی و اغاز حکومت شاه طهماسب صفوی ، با 12 هزار سوار کورد کلهر موفق به شکست ابراهیم خان کلهر عموی خود، فتح بغداد و تشکیل حکومت بزرگ کورد کلهر در اوایل حکومت صفویه گردید و مرزهای کشور مستقل کورد کلهر را در اکثر خاک کوردستان ، از شمال بە دیاربکر و ارارات ، نینوا و حلب و از شرق تا شهر کورد و همدان مستحکم گردانید و همچنین تمامی ولایت عراق عرب را نیز زیر پرچم کردستان کلهر دراورد و سکه حکومت کوردستان کلهر را ضرب نمود ، و به گفته پیشینیان آرامگاه این سردار بزرگ کورد کلهر در مزارستان روستای چقا زرد لرینی خان اسلام اباد واقع شده است.

 

7 - طایفه قوچمی..

 

افراد فوق بنیان گذاران اصلی ایل کلهر می باشند وبا توجه به مطالبات مورخین معتبر و همچنین اسناد و کتاب های مرجع تاریخی ذکر شده  ، هفت برادران کلهر تاثیر بسزایی در انسجام ، شکل گیری و قدرت ایل بزرگ کلهر در طول قرون گذشته دوران حکومتهای طاهریان ، علویان ، سامانیان ، تیموریان ، صفویان و به بعد  ..... علاوه بر مناطق کلهر نشین بلکه در غرب کشور و مناطق کردنشین  داشته اند.

 

از میان هفت طایفه نشات گرفته از هفت برادر کلهر چهار طایفه ی : 1_ حاجی زادگان 2_  کاظم خانی 3_ گیلانی 4_ زینلخانی  ، زیستگاه  اصلی و اولیه آنها سالیان متمادی دشت گیلان کلهر بوده است که سه طایفه حاجی زادگان ، زینلخانی و کاظم خانی در طی قرون گذشته حدودا از 3_5 قرن پیش جهت تسهیل در امور حکمرانی به دیگر مناطق کلهر نشین از جمله کرمانشاه ، اسلام آباد ، کفراور ، گواور ، ایوان ، شیان ، حمیل ، حلوان ، ماهیدشت و ... تعقیر مکان داده اند و تنها طایفه گیلانی کلهر که از دودمان دارب بگ گیلانی  می باشند به عنوان قدیمی ترین ساکنان دشت گیەڵان ، با اسناد مستند سنگ نوشتەی 1189 _ 986_  559  ساله کە اسم طایفه گیلانی  بر آن حکاکی شده است باقی مانده اند .

 طوایف منصوری ، قوچمی ، آجودانی نیز طبق اسناد مستند چند قرن قبل از حکومت ذولفقارشاه  کلهر منطقه ی گیلان را به منظور تسهیل در امور حکومتی ایل کله  ترک کرده و در اسلام آباد غرب و کرمانشاه سکنای دائم گزیده بودند.

 

تشکیل حکومت کوردستان کلهر در حدود 530 سال قبل توسط ذوالفقار خان کلهر  که منجر به تصرف بغداد و تمامی عراق و قسمت اعظم سرزمین کوروستان  گردید ، همچنین بزرگانی نجف قلی خان ، اسماعیل خان حاجی زادگان ، محمد علی خان ، ولی خان کلهر ، مهدی خان حاجی زادگان و شهباز خان حاجی زاده که مسجد و حمام شهباز خان در سال1235 هجری قمری و بازار سر پوشیده کرمانشاه در دوران تصدی بر کرمانشاهان و ایلخان و ریاست بر تمامی ایلات کرمانشاه بوده و دو دانگ از شش دانگ  املاک و اراضی استان کرمانشاه فقط به نام شخص شهباز خان حاجی زاده بوده است، نشان بر قدمت و پیشینه هفت برادران کلهر از قدیم الیام در دیار زاگرس میباشد.

 

سعید میرزایی گیلانی

 

کوچ ومهاجرت:


مهاجرت تعدادی از بزرگان طایفه ی گیلانی کلهر به همراه دیگر طوایف ایل کلهر به شیراز در زمان حکمرانی " علیخان کاظم خانی " به ایل کلهر که به کوچ هزاره سیاسی کلهر معروف است در زمان به حکومت رسیدن کریم خان زند جهت حمایت نظامی سیاسی از سلسله نوپای زندیه درسال 1164 هجری قمری به  شیراز بوده است که بعداز سقوط زندیه تعدادی از افراد این قوم مانند دیگر طوایف کلهر به محل زندگی اولیه ی خود برگشته اند، به همین خاطربعضی افراد سهوا تعدادی از تیره های آنها را شیرازی میخوانند.
ازجمله طایفه بیگزاده (گیلانی)اسلام آباد غرب که از نوادگان وسین بگ جهانی بیگزاده گیلانی هستند و .....
و همچنین تعداد کثیری از آنها که به هر دلیلی موفق به بازگشت  نشده اند، در همان جا سکونت دایم  گزیده اند ، از جمله خانواده های کثیر : دارابیگی ، میرزایی ، بابا خانی ، کلهر ، مرادیان ، دارابی و بیگزاده ...... در شهر ستان " مرودشت  " شیراز ، و همچنین خاندان بیگی ، میرزایی ، نظر بیگی ، کلهر، بیگزاده و ... در منطقه " دروازه قرآن شیراز"  و نیز روستای " چهل چشمه  " مرکز بخش ارژن  شیراز از طایفه کلهر  که به صورت  یازده  روستا در اطراف  شهرستان کازرون  در شمال شرق شیراز سکونت دارند.

که به دلیل قدمت سیصد ساله ی آنها در استان فارس  اکثرا ازمالکین اراضی ،  تجار و بازاری های قدیمی  شیراز بحساب می آیند و جمعیتی به تقریب بیش از 1300  خانوار را تشکیل می دهند که از کرد های  جنوبی کرمانشاه به محلی به اسم گیلان  تعلق دارند که به کلهر ها یا گیلانی ها معروف هستند.

 

همچنین دو طایفه کشکولی بزرگ و کشکولی کوچک که از نوادگان حسین خان کلهر میباشند حدود 25الی 30 درصد ایل قشقایی را در شیراز تشکیل می‌دهند و از طوایف بزرگ و تاثیر گذار ایل قشقایی در قرون اخیر محسوب شده است. 

 (مرجع : کوردان فارس و کرمان از  مرحوم استاد دکتر جمشید صداقت کیش ، ایران شناس و کورد شناس استان فارس که بیش از 70 جلد کتاب و 300 مقاله ارزنده  به چند زبان از ایشان به یادگار مانده است)


در پایان از تمامی محققین ، مورخین و نویسندگان زحمت کشی که در خصوص قدمت و تاریخچه ی گیلانغرب دست به قلم می زنند، عاجزانه خواهشمندم قدمت ،هویت و تاریخچه مرکز ایل کلهر بزرگترین ایل کورد  ، شهرستان گیلانغرب  را با اطلاعات نادرست و مبهم زیر سوال نبرند و اشتباهات گذشتگان را چه به صورت نا آگاهانه چه هدف دار تکرار نکنند تا ذهن مردم از این بیشتر منحرف گردیده  نشود.

با تشکر از همکاری: شبکه مستند صدا وسیما ، شبکه زاگرس کرمانشاه و شبکه سه صدا و سیما ، جهت پخش مستندات و اطلاع رسانی صحیح و سریع قدمت و دلیل مستند نامگذاری گیلانغرب، سازمان مردم شناسی کرمانشاه لرستان و ایلام ،و جناب آقای ولی آقا فقیر نواز جهت چاپ مطالب و گزارشات مستند در هفته نامه امید کرمانشاه 


 

دلایل و تصاویر مستند نام گذاری گیلانغرب از قدیم الیام  به همین نام (گیەڵان _gyallan ) کوردان  کـــەڵـــهـوڕ

 

 

کشف تعدادی سنگ قبر از بزرگان اجداد طایفه ی گیلانی کلهر که اسم گیلان و طایفه گیلانی کلهر از 200 تا  1200سال قبل بر روی آنها حک شده است در حالی که سفر رضا شاه پهلوی به دشت گیلان و تاسیس شهر عمله  سال 1303 یعنی 90 سال قبل بوده است.

 

همشهریان و مخاطبان گرامی توجه داشته باشند در اینجا فقط مختصری از  قدمت و تاریخچه منطقه ی  گیلان و ایل کلهر قبل از حکومت داود خان امیر اعظم ، یعنی از سال  1290 به قبل تا حکومت حاجی زادگان ،مهدی خان ، اسماعیل خان حاجی زدگان،  محمد خان کاظم خانی و شاعر کرد کلهر خان منصور خان "مسیوری " پسر  میر میدان خان مسیوری و محمد علی خان حاجی زادگان همچنین حکومت ذوالفقار خان کلهر و ...... یعنی مختصری  از یک  قرن تا دوازدە قرن گذشته می باشد .

 با توجه به این که محققین و نویسندگان عزیز گیلانغربی دوران حکومت سردارن ایل کلهر در یک قرن گذشته یعنی ،داود خان امیر اعظم، سلیمان خان و عباس خان امیر مخصوص .... را به صورت مفصل  مورد بررسی قرار داده اند، در این مطالب  به قدمت مستند  هزارو دویست سالەی  منطقه گیلان به همین نام و ناگفتنی های  ایل کلهر  و قدمت مستند  طایفه گیلانی کلهر  یازدە قرن  قبل از حکومت  داوود خان  کلهر پرداخته شده است.

لازم به ذکر است قدمت طایفه گیلانی کلهر قبل  از " مقبره های مرحومان صوفی بگ ابن محمد بگ  من طایفه گیلانی سنه 877 هجری قمری ، رضامراد بگ بن علی بگ در سنەی 451 هجری قمری  و صید علی بگ ولد محمد بگ  سنه ی  247 هجری قمری من طایفه گیلانی و ... کە به صورت مسند حکاکی شدە اند به صورت روشن برای کسی مشخص نمی باشد ، اما آمدن کلمه "طایفه گیلانی "  1189 _ 986  و 559  سال قبل ، جلوی اسم مرحومان رضامرد بگ ، صید علی بگ و صوفی بگ گیلانی نشان می دهد که حداقل چندین قرن  قبل از وفات این مرحومان  که از نوادگان  داراب بگ اول  جد بزرگ طایفه گیلانی کلهر می باشند  این طایفه در این دشت می زیسته اند که تشکیل طایفه و تیره مختلف در 12  قرن گذشته را داده اند.

همچنین آثار "خرابه های روستای گیلان" که در  جنب مزارستان میلیل  و حد فاصل روستای گراویان و شیخ سرخ دین می باشد ، به دوران ساسانی و دوران های مختلف اسلام از جمله سامانی ،ایلخانی و...  برمی گردد، و  نیز بناهای  " میل " به جامانده بر سر مزار بزرگان طایفه گیلانی کلهر که رسم و رسوم  آنها قبل از دوران صفویان می بوده ،دلالت بر قدمت بیش از  "1400" ساله ی این قوم از قدیم الیام تا به حال در دشت گیلان غرب می باشد.

 

محمد امین زکی بیگ در کتاب تاریخ کرد کردستان کلهر می نویسد: پس از وفات شاه اسماعیل صفوی، حاکم کلهر، ذوالفقار خان کلهر، با سپاهی گران از  حلوان رو به بغداد نهادند و در آن هنگام حاکم بغداد ابراهیم سلطان بوده ذوالفقار خان کلهر شخصاً به اتفاق بعضی از اطرافیان و منسوبین خود به نزد وی  رفتند، و در یک چشم به هم زدن بر ابراهیم سلطان حمله نمود و اورا به قتل رسانید و پس از او کسی جرأت نکرد در مقابل ذوالفقارخان ایستادگی و مقاومت بکند و به این طریق بغداد به سهولت و سادگی به تصرف ذوالفقارخان درآمد و به نام سلطان سلیم خطبه خواند و به نام وی نیز آن جا را اداره کرد ، سپس تمامی خاک کوردستان از شمال بە دیاربکر و جنوب بە لورستان و ... و تمامی ولایت عراق عرب را بە کشور کورد کلهر اضافە نمود . ».

 

 

از دیگر طوایف بزرگ  ایل کلهر میتوان به طایفه سیاه سیاه که در منطقه ی چله گیلانغرب و اسلام آباد غرب ساکن بوده اند اشاره کرد که بزرگانی چون اکبر خان  ، میر شهبازی ،  کدخدا محمد خان کاسه کرانی پرما ، کدخدا علیشاە .... اشاره کرد.

یکی دیگر از طوایف بزرگ و قدیمی ایل کلهر طایفه منیشی کلهر می باشند که در منطقه حیدریه (کفراور) گیلانغرب سکنی داشته اند ، از بزرگان آنها میتوان به فرج الله خان منیشی (شجاع سلطان ) و شانظر عبدی و... اشاره کرد..

 


گرد کرد، اردشیر کشاورز- تاریخ سلسله ی صفویه - ناگفتنی های کلهر، فرج اله خان منیشی--کوردان فارس و کرمان از دکتر جمشید صداقت کیش - تاریخ سیاسی کرد، آیت محمدی تاریخ مشاهیر کرد، بابامردوخ روحانی کندال کردها، ابراهیم یونسی - سفر نامه ی ناصر دین شاه به عتبات عالیات - سفر نامه ی راولینسون گذری از ذهاب به خوزستان - به همراه تحقیقات ، شجره نامه اجداد طایفه گیلانی کلهر _ حاجی زادگان، هفت برادر کلهر- زینلخانی - کاظمخانی _ منصوری - آجودانی کلهر _ قوچمی کلهر - تاریخ سیاسی اجتماعی بزرگ ایل کلهر از ولی فولادی منصوری، قبور مستند اجداد طایفه گیلانی کلهر ،آثار و مستندات موجود و .شجره نامه ی مستند اجدادی 23 تیره قدیمی از ایل با قدمت گیلانی کلهر

تاریخ نگارش: 24-6-1393

 

 

بنی آدم  اعضای  یک دیگرند .....که در آفرینش زیک گوهرند

چه عضوی به درد آرد روزگار .....دگر عضوها را نماند قرار

 

تنظیم و گردآورنده :

آقای اکبر میرزایی - سعید میرزایی


 


 

قلعه_ذوالفقار خان_کلهر 

 

فتح بغداد توسط ایل کلهر و تشکیل #حکومت_کورد_کلهر با تسخیر بغداد توسط ایل کلهر به فرماندهی ذوالفقارخان کلهر در سال ۹۳۰ق/۱۵۲۴ م / مقارن با حکومتهای صفویه و عثمانی و پس از تسلط بر بخشی از کردستان، لرستان و سپس تمامی عراق عرب اطلاق می‌شود.

در سال ۹۱۴ق/۱۵۰۷م بغداد تحت حکومت شاه اسماعیل صفوی بود، در هنگامی که شاه طهماسب یکم مشغول نبرد با ازبک‌ها در خراسان بود امیری کورد ضد عمویش ابراهیم خان کلهر حاکم بغداد شورش کرد، این شخص به نام ذوالفقار خان کلهر فرمانروای بغداد_زاگرس مرکزی و جنوبی[قسمتی جنوبی خاک کورد+ خاک لور] را تصرف کرده و لغو تبعیت خود از شاه اسماعیل با تاسیس حکومت مستقل کورد کلهر اعلام نمود. 

در ابتدا ماجرا اینگونه بود که در نبود اردوی شاهی، مهد علیا تاجلو بیگم نامادری شاه از نافرمانی قزلباشها و ادامه حکومت فرزندش احساس خطر می‌کرد. بنابر این از ابراهیم خان کلهر حاکم بغداد درخواست کرد که نزد او حاضر شود. ابراهیم خان با ۵ هزار تن به طرف قم نزد تاجلو بیگم به راه افتاد که در ماهیدشت در کمین برادر زاده اش ذوالفقارخان کلهر مواجه گردید و شکست خورد.

شاه طهماسب صفوی با هماهنگی دولت عثمانی همچنین با خیانت جمعی از سران کورد و نزدیکان ذوالفقارخان در سال ۹۳۶ق/۱۵۳۰م به به بغداد حمله و با کشته شدن ذوالفقارخان و شکست سپاهش، حکومت مستقل کورد کلهر نیز منحل گردید. 

ذوالفقارخان از شاخه هفت برادر کلهر (گیلانی الاصل ) و از اجداد دو #طایفه ی 1- طایفه لرینی_ اسماعیل خان نایب السلطنه آجودانی 2- طایفه الهیارخان پدر حاج ابراهیم خان و مراد بیگ کله جوبی اسلام آباد کنونی می  باشد.

ثبث تصویر توسط عکاس ناصرالدین شاه قاجار حین سفر به عتبات عالیات در سال 1250 هجری شمسی.

سعید میرزایی گیلانی


 

قبور باستانی اجداد هفت برادر کلهر _ هفت طایفه اصیل کلهر [1_طایفه گیلانی کلهر 2_ طایفه حاجی زاده گان کلهر 3_ طایفه منصوری کلهر 4_ طایفه زینلخانی کلهر 5_ طایفه کاظم خانی کلهر 6_ طایفه قوچمی کلهر 7_ طایفه آجودانی کلهر ( روستای لرینی و کله جوبی اسلام آباد ) ] 


 

تصویر تاریخی مصطفی قلی خان ایلخانی کلهر ملقب به مصطفی خان دیوان بیگی، ایلخان کلهر از سال ١١٨٠ الی ١٢١٧ هجری شمسی / فرزند حاج شهبازخان دیوان بیگی و ایلخانی کلهر موسس مسجد و حمام حاج شهباز خان کلهر در سال ١١۶٨ هجری شمسی در شهر کرمانشاه از طایفه حاجی زاده گان کلهر کرمانشاهی گیلانی الاصل .(ثبث نقاشی ١١٨١ هجری شمسی ) 

شجره نامه اجدادی طایفه حاجیزادگان کلهر از بالا به پایین در ١۵ نسل